همبنیانگذار و مدیرعامل «۱۰۰ استارتآپ» | 100startups.ir
«ترس» مهمترین تفاوت زیستبوم کارآفرینی ما و آمریکا است!
در شش ماه گذشته به بهانه شکلگیری «۱۰۰ استارتآپ»، با خیلیها گفتگو کردیم؛ از کارآفرینها و شتابدهندهها تا سرمایهگذاران و بنگاههای بزرگ خریدار فنآوری و نوآوری. سوال اصلیمان علت کاهش جدی سرمایهگذاری در مراحل اولیه زیستبوم بود. جالب است که در وضعیتی متناقض کارآفرینها و کسبوکارها معتقدند که سرمایه و پول نیست و در مقابل سرمایهگذاران میپندارند تیم و گروه کارآفرین خوب پیدا نمیشود!
برای حرکت حساب شده «۱۰۰استارتآپ» باید مشکل اصلی را پیدا میکردیم؛ اخبار و آمار و ارقام درست و غلط از چالشها بزرگ و کوچک اقتصادی، اجتماعی و سیاسی به گوشمان میرسید ولی رسیدن به گزارش شاخص جهانی کارآفرینی (GEI) بیش از همه ما را به مشکل اصلی هدایت و نگرانمان کرد.
شاخص جهانی کارآفرینی، ۱۵ زیر شاخص دارد. ما در کل جزو کشورهای متوسط لیست (رتبه ۷۲ سال ۲۰۱۸) هستیم ولی در دو زیر شاخص «مهارتهای استارتآپی» و «خطرپذیری» وضعیت تامل برانگیزی داریم. نمودار سمت چپ درباره «ایالات متحده آمریکا» و رتبه اول لیست است؛ این کشور در «مهارتهای استارتآپی» ۱۰۰ درصد امتیاز و در «خطرپذیری» ۹۶.۹ درصد امتیاز گرفته است. «جمهوری اسلامی ایران» در «مهارتهای استارتآپی» با امتیاز ۹۹.۴۲ رتبه هفتم جهان را دارد ولی در «خطرپذیری» با ۱.۳۶ درصد رتبه ۴ از آخر را کسب کرده است. این وضعیت یعنی علی رغم کیفیت بالای زیستبوم و سرمایه انسانی آن در «مهارتهای استارتآپی»، افراد و نهادهای کمی وجود دارند که جرئت خطر و سرمایهگذاری روی این ظرفیت ارزشمند را داشته باشند.
شرح اهمیت خطرپذیری در حوصله این یادداشت نیست ولی برای مخاطبین کارآفرین این یادداشت که تجربه سرگردانی در پیچوخمهای جذب سرمایه را دارند، آشنا است. فرد، نهاد و ملتی که جسور نباشد، جایی در آینده جهان نخواهد داشت و محکوم به حذف و فراموشی است. حفظ این شرایط محافظهکارانه نه تنها فرصتهای ما در آینده را میسوزاند، به سرعت کشور را از ظرفیتهایی مانند سرمایه انسانیش محروم میکند.
در سالهای گذشته فعالیتهای زیادی برای تبلیغ کارآفرینی و ارتقای مهارتهای کارآفرینی انجام شده است ولی به نظر رشد پایدار و متناسبی در اجزای مختلف لازم برای موفقیت زیستبوم کارآفرینی نداشتیم و از موضوع مهم ترویج «خطرپذیری» غافل شدهایم. شاخصی که کمبود در آن شامل همه اجزای جامعه از افراد، بنگاههای خصوصی و حاکمیت میشود.
در سطح حاکمیت، بروکراسی و ساختارهای پیچیده در کنار مجوزها و رویههای متعدد نظارت و ارزیابی مانع رشد مناسب کسبوکارها میشوند. اگر در این رفتارها عمیق شویم نگرانیهای عمیق و محافظهکاری را پشت این رویکردها میبینیم. نگرانیهایی که نمیتوانند تفاوت فساد با خطاهای قابل اغماض به دلیل سرعت رشد را درک کنند و آیندهای روشن را قربانی آسایش و رفع دغدغههای روزمره میکنند.
امروز کشور تنها در مواجهه با تحریمها و تهدیدات خارجی نیست؛ در داخل هم کارآفرینان با پیچیدگیهای بروکراتیک و رفتارهای محافظهکارانهای دست و پنجه نرم میکنند که به بهانه مبارزه شعاری با فساد انجام میشوند. برای داشتن آینده همه باید خطر کنیم و جسور باشیم؛ حاکمیت نیز به جای انداختن بار خطرپذیری بر دوش بنگاههای اقتصادی باید با پذیرش بخشی از خطر، فرهنگ جسارت و خطرپذیری را گسترش دهد.
مطلبی دیگر از این انتشارات
واژههایی که باورمان را شکل دادهاند!
مطلبی دیگر از این انتشارات
چه چیزی درباره تقسیمبندی ایرانی «شرکتهای دانشبنیان» عجیب است؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
روزهای افسردگی: مروری بر تجربه زیستبوم کارآفرینی آمریکا بعد از ترکیدن حباب داتکام