به قول پرویز شاپور:به نگاهم خوش امدی!
چالش یازده-سه
شاید تنها چالشی که شرکت کردم و شرکت خواهم کرد،همین یازده سوال باشد..برویم که داشته باشیم:
- آیا برای شما مهم است که از فرد یا گروه خاصی کم نیاورید؟ چرا؟
صد در صد..البته گروهی که مدنظر خودم باشد..یک جورهایی کسانی که علاقه دارم ازشان کم نیاورم،انقدر خوب هستند که اسم این میل به شبیه انها شدن یا کم نیاوردن را نمیتوانم حسادت یا غبطه بگذارم..حتی رقابت هم نمیتوانم به ان بگویم..یک همبستگی است که ته قلبم محکم شده..
- چه کار یا کارهایی است که وقتی انجام میدهید متوجه گذر زمان نمیشوید؟
نوشتن و قران گوش کردن..یادم است چندماه شب ها قبل از خواب یک سوره گوش میکردم..به معنای واقعی متوجه گذر زمان نمیشدم..
- آیا شده است که به دلیل محبّت بیاندازه به کسی، از سوی او مورد سوء استفاده قرار گرفته باشید؟
خیر..چون خیلی خیلی کم پیش می اید به کسی محبت کنم و هیچوقت پیش نیامده که این محبت بیش از اندازه باشد..
- بهترین تجربههای زندگیتان که دوست دارید تمام مردم خوب جهان بتوانند تجربه کنند، چیست؟
تجربه ی داشتن یک مادربزرگ ماه،شاید چیزی باشد که دلم بخواهد تمامی مردم ان را تجربه کنند..
- آیا در حال حاضر کار یا کارهایی را انجام میدهید که هدف از انجامشان فقط جلوگیری از حرف مردم باشد؟
اگر این سوال را 3،4 سال پیش میخواستم جواب بدم،از فرط زیادی ان سرتان را درد می اوردم..ولی در حال حاضر در این چند سال اخیر، به معنای واقعی هرکاری که کردم با عقل و منطق خودم بوده..البته شاید کار هایی بوده که هدف از انجام ندادنشان،جلوگیری از حرف مردم بوده..
- آیا کاری است که شما فکر کنید خرافه است، ولی آشنایان شما، به انجام آن کار اصرار و باور داشته باشند؟
اصولا اطرافیانم هم اعتقاد به این خرافه ها ندارند..اما چندبار که خواستم ابجوش رو تو سینک خالی کنم،مامانم اینا بهم گفتند اول بسم الله بگو بعد خالی کن:)اخه اسمش و نبر عزیز..بچت و از تو سینک ظرفشویی ما جمع کنم دورت بگردم:)
- بزرگترین اتّفاق زندگی شما که باعث شد بیشتر از همیشه نسبت به خودتان شناخت پیدا کنید چه بوده است؟
دیدن ادم هایی که وقتی انها را نگاه میکردم، ارامشی در چهره و زندگیشان نمیدیدم و پر از اضطراب و کلافگی میشدم..شاید دیدن انها باعث شد که دیگر راه انها را در پیش نگیرم و به دنبال ارامش قلبی باشم.
- آخرین باری که جوری قضاوتتان کردند که دلتان سخت شکست را به خاطر دارید؟ میتوانید دربارهاش بنویسید؟
چند وقت پیش بود که واسه یکی از اطرافیان کارت ویزیت طراحی کردم.خودم خوشحال تر از ایشون بودم که به دلشون نشسته..چند روز بعدش ازش چیزی خواستم که ان را موکول کرد به بعدا..من فقط خواستم شوخی کنم و شاید اولین بار بود که هیچ منظور دیگه ای نداشتم و گفتم:من که برات کارت طراحی کردم..و همان موقع یکی از اشنایان حاضر گفت:چرا منت میذاری کاری انجام میدی؟..و من ان لحظه به معنای واقعی دلم شکست..
- آیا در ذهن خود به یک تصمیم بزرگ فکر میکنید؟ این تصمیم قرار است چه تاثیرات شگرفی در زندگی شما داشته باشد؟
بله.. میتواند اینده این دنیا و ان دنیایم را تضمین کند و من را به ایمان و اگاهی برساند..تصمیم هایی دیگری هم هستند اما مهم ترینشان این است..
- آیا کاری بوده است که از انجامش خیلی اکراه داشته باشید ولی به اصرار دیگران و یا فرد خاصی به آن کار تن داده باشید و الان پشیمان باشید؟
این کار خیلی چیزها میتواند باشد که اینجا جای گفتن نیست..اما نه اینکه بخواهم پشیمان باشم..اتفاقا خوشحال هم هستم که یک کار به لیست کارهایی که نباید انجامشان بدم، اضافه شد..به هرحال اگر ان کار را انجام نمیدادم و تجربه اش نمیکردم،نمیتوانستم خوب و بد بودن ان را تشخیص دهم ..
- اگر خدا شما را برای انجام یک ماموریت ویژه خلق کرده باشد، آن ماموریت چیست؟ آیا حواستان به درست انجام دادن این ماموریت هست؟
شناساندن خودش به بنده هایی که در اشوب ترین حالت ممکن به سر میبرند و دادن ارامشی که از وجود خودش به دست می اوریم..
.
.
-پانیذ.پ
"یاعلی
مطلبی دیگر از این انتشارات
یازده یک
مطلبی دیگر از این انتشارات
یازده - دو
مطلبی دیگر از این انتشارات
یازده_دو