تحلیل/ری اکشن/معرفی
توهم گسترش لیبرالیسم توسط غرب

سلام و درود به خوانندگان گرامی
بحث لیبرالیسم و جایگاه آن در سیاست جهانی همواره موضوعی حساس و پرچالش بوده است. لیبرالیسم به عنوان یکی از کارآمدترین و پویاترین ایدئولوژیهای بشری، موجب توسعه و شکوفایی کشورهای غربی شده و پایههای آزادی، حقوق بشر و پیشرفت اقتصادی را بنا کرده است. اما جریان های چپ گرا، اسلام گرای افراطی و سلطنت طلب و ضد لیبرال و حکومت های ایدعولوژیک و تمامیت خواه اینگونه القا می کنند؛ که غرب به دنبال گسترش لیبرالیسم در سراسر جهان است تا سلطه خود را افزایش دهد. آن ها اینگونه تبلیغ می کنند زیرا که گسترش لیبرالیسم به ضرر ایدعولوژی و منافع آن هاست و مشروعیت آن ها را ضعیف می کند . این تصور در حقیقت چیزی جز یک توهم نیست.
در این میان، دو باور اصلی درباره گسترش لیبرالیسم وجود دارد. باور نخست از سوی غرب مطرح میشود؛ غرب خود را خیرخواه نشان میدهد و ادعا میکند برای ترویج ارزشهایی چون دموکراسی و حقوق بشر تلاش میکند. باور دوم از سوی حکومتهای ایدئولوژیک و استبدادی است؛ آنها غرب را متهم میکنند که با گسترش لیبرالیسم در پی سلطهجویی و نفوذ جهانی است. اما واقعیت این است که هیچیک از این دو روایت درست نیست. غرب عملاً نه به دنبال خیرخواهی و توسعه دیگران است و نه میخواهد با لیبرالیسم جهان را به زیر سلطه خود بگیرد، بلکه تلاش میکند لیبرالیسم را در انحصار خویش نگه دارد و مانع تبدیل شدن آن به منبع قدرت برای دیگر کشورها شود.
واقعیت آن است که غرب هرگز به دنبال گسترش لیبرالیسم نبوده و نیست. پیشرفت و اقتدار غرب به شدت مدیون لیبرالیسم است، و کشورهای غربی به خوبی میدانند که اگر این دستاورد به دیگر کشورها منتقل شود، مزیت اقتصادی و سیاسی آنها از بین خواهد رفت. به همین دلیل است که شعارهای غرب درباره دموکراسی، آزادی و حقوق بشر، بیشتر جنبه تبلیغاتی و ظاهری دارد تا واقعیت. غرب میخواهد خود را خیرخواه نشان دهد، در حالی که در عمل برعکس عمل میکند و میکوشد لیبرالیسم را در انحصار خود نگه دارد.
از سوی دیگر، حکومتهای تمامیتخواه و ایدئولوژیک وجریان های سیاسی چپ گرا ،ملی گرا ، اسلام گرای افراطی و سلطنت طلب نیز از همین شعارهای غرب سوءاستفاده میکنند. آنها با استفاده از این ادعا که غرب به دنبال سلطهطلبی است ، سیاستهای ضدلیبرال خود را توجیه کرده و مشروعیت میبخشند. بنابراین، این باور غلط هم به نفع غرب است و هم به نفع حکومتهای اقتدارگرا. غرب با آن خود را خیرخواه معرفی میکند و حکومتهای ضدلیبرال نیز با استناد به آن، مخالفت با لیبرالیسم را طبیعی جلوه میدهند.
نمونههای تاریخی فراوانی وجود دارد که نشان میدهد غرب هیچگاه به دنبال گسترش لیبرالیسم واقعی نبوده است. غرب بارها از جنبشهای رادیکال، سلطنتطلب یا حتی جریانهای چپگرا در کشورهای دیگر حمایت کرده تا مانع گسترش لیبرالیسم واقعی شود. زیرا اگر لیبرالیسم واقعاً در کشورهای دیگر گسترش یابد، غرب دیگر نمیتواند خود را تنها مدافع حقوق بشر معرفی کند و هویتش به عنوان پرچمدار آزادی و دموکراسی تضعیف خواهد شد.
به همین دلیل است که گسترش لیبرالیسم برای غرب نه تنها سودی ندارد، بلکه تهدیدی جدی محسوب میشود. برای حکومتهای تمامیتخواه نیز چنین است، زیرا لیبرالیسم پایههای قدرت و مشروعیت آنها را به چالش میکشد. در نتیجه، باور به این توهم در عمل باعث عقبماندگی اقتصادی و اجتماعی کشورها شده و تنها غرب و حکومتهای اقتدارگرا از آن بهرهمند میشوند. در عین حال باید یادآور شد که اگر لیبرالیسم امروز در جهان گسترش مییابد، نه نتیجه سیاستهای غرب، بلکه حاصل اراده و خواست مردم ستمدیده در کشورهایی است که زیر فشار حکومتهای استبدادی زندگی میکنند. این مردم با دیدن آثار مثبت لیبرالیسم در آزادی و توسعه، خود به سوی آن گرایش پیدا میکنند و این حرکت، برخلاف ادعاهای غرب، روندی خودجوش و مردمی است.
سخن پایانی
توهم گسترش لیبرالیسم توسط غرب، بازی دو سر برد برای غرب و حکومتهای اقتدارگراست، اما زیان آن نصیب ملتها میشود. لیبرالیسم واقعی همچنان تنها ایدئولوژی پویا و سازگار است که میتواند جوامع را به سمت توسعه، آزادی و عدالت ببرد؛ اما شکوفایی آن تنها زمانی ممکن است که کشورها مستقل بیندیشند و فریب تبلیغات و توهمات را نخورند.
با آرزوی آگاهی، آزادی و پیشرفت برای همه ملتها، از همراهی شما سپاسگزارم. بدرود.
مطلبی دیگر از این انتشارات
واقعیت مکاتب سیاسی و درس نیچه
مطلبی دیگر از این انتشارات
تقدم فردگرایی بر جمع گرایی در لیبرالیسم
مطلبی دیگر از این انتشارات
نکاتی راجع به اعتراضات دانشجویان در آمریکا