چند نکته درباره‌ی یک تجربه‌ی به قدر کافی مطلوب!


اولش قرار نبود اسپین‌آف پادکست کافه بیست‌تاسی این قدر مفصل بشه اما در نهایت در کمتر از سه ماه، در نوزده اپیزود با ۲۱ نفر گفت‌وگو کردم. تجربه‌ای که می‌خوام چند نکته‌ی مهمش رو اینجا لیست کنم:

۱. اولش دقیق نمی‌دونستیم می‌خواهیم چی کار کنیم. اول تو فکر یه رویداد آنلاین بودیم با حضور چند نفر و خلاص؛ اونم در روزهای پایانی سال که همه سرشون شلوغ بود. اما یهویی ایده‌ی اسپین‌آف به ذهنمون رسید و با ضبط اپیزود صفر، در پنج دقیقه خودمون رو گذاشتیم در عمل انجام شده و امیدوار بودیم که احتمالاً بتونیم پنج شش تایی اپیزود ضبط کنیم اما در نهایت شد نوزده تا. خلاصه که گویا گاهی فقط باید کار رو‌ شروع کرد، در ادامه خودش راه خودش رو پیدا می‌کنه اون کار.

۲. خیلی از فرصت‌ها از همون اول معلوم نیستند و در مسیر آشکار می‌شند. مثلاً نصف مهمون‌های این اسپین‌آف رو اساساً یا از نزدیک نمی‌شناختیم یا اصلاً اسم‌شون هم به گوشمون نخورده بود اما حالا دیگه یه جورایی از آشنایان و رفقا محسوب می‌شند برامون. مثل یه سفر ماجراجویانه‌ی تجربه‌گرا که فرصت آشنایی با آدمای جدید رو می‌ده بهمون.

۳. هر آدمی زاویه‌ی دید منحصربفرد خودش رو داره و به قول شاملو در شعر محشر «در آستانه»، جهان رو به قدر همت و فرصت خودش معنا می‌ده و به عبارت دیگه روایت می‌کنه. شنیدن این روایت‌های گونه‌گون و گفت‌وگو درباره‌شون، هم ارزشمنده و هم لذت‌بخش. حیفه از خودمون دریغش کنیم.

۴. من شخصاً از گفت‌وگوهای قبل و بعد از ضبط هر اپیزود بسیار بیشتر لذت می‌بردم و می‌آموختم. به عبارت دیگه همون طور که زیاد هم این ور و اون ور می‌گم باید حواسمون باشه که گاهی یا حتا شاید معمولاً دورچین غذا از خود غذا هم ممکنه مهم‌تر باشه، مثل گپ و گفت‌هایی که من، قبل و بعد از همین گفت‌وگوها داشتم.

۵. گاهی لازمه اجرای یه ایده رو تا حد ممکن ساده کرد تا به یه خروجی واقعی منجر بشه. اول از همه هم باید اصلی‌ترین اولویت خودمون رو مشخص کنیم. برای ما خود گفت‌وگوها و محتواشون مهم‌تر از کیفیت ضبط بود، در نتیجه برای به سرانجام رسیدن این پروژه، بی‌خیال خیلی از جزئیات کیفی برای ضبط شدیم و رفتیم سراغ گفت‌وگوهای آنلاین؛ اول با اسکایپ و تلگرام و در نهایت با زوم با وجود کیفیت نامناسب اینترنت یا همه‌ی قطع و وصل‌شدن‌ها یا کیفیت پایین ضبط، تمرکزمون رو گذاشتیم روی اولویت اصلی‌مون.

۶. سؤال مهم اینه که کیفیت ضبط یا حتا خود محتوای گفت‌وگوها می‌تونست بهتر هم باشه؟

شک نکنید که می‌تونست اما یه جایی لازمه بگیم همینی که هست به قدر کافی خوبه و مهم اینه که به ادامه دادن ادامه بدیم و به یه نتیجه‌ی به قدر کافی مطلوب برسیم نه به یه نتیجه‌ی کاملاً مطلوب.

۷. آدم‌‌ها اساساً مشتاقند که روایت‌های خودشون از دنیا و تجربه‌هاشون رو با دیگران به اشتراک بذارند، حالا چه در سفر باشند و دسترسی مناسب به اینترنت یا مکان مناسب برای گفت‌وگو نداشته باشند، چه در نیمه شب قبل از تحویل سال باشه، یا مریض و ناخوش‌احوال باشند یا هر چیزی. شاید یکی از روزنه‌های اندکِ باقیمانده برای امیدواری به بهبود حال و احوال روزگار ما، در این زمانه‌ی عسرت، همین میل به مشارکت برای رخ دادن رخدادهایی نیکو باشه، ورنه گویا واضح و‌ مبرهنه که تاریکی و تلخی روزگار ما کم نیست.

القصه، اگه اهل پادکست گوش کردنید، می‌تونید این نوزده اپیزود رو اینجا بشنوید.