اگر من صورت تو را داشتم

رانسیس چا
رانسیس چا


بر اساس آمارها، کشور کرهٔ جنوبی بالاترین نرخ جراحی پلاستیک در جهان را دارد، به‌طوری که یک سوم زنانِ این کشور تا 30 سالگی زیر تیغ جراحی رفته‌اند. جراحی پلک و زاویه‌دادن به فک از محبوب‌ترین جراحی‌های این کشور است و این کار تنها برای چشم‌وهم‌چشمی و بهتر شدن ظاهر نیست، بلکه راهی برای زنان این کشور است تا بتوانند در بازار کارِ پررقابت این کشور به جایی برسند و همین موضوع پس‌زمینهٔ داستانِ جذاب فرانسیس چا است.

فرانسیس چا در مینه‌سوتا به دنیا آمد و از 11 سالگی ساکنِ کره جنوبی شد. او مدت‌ها سرویراستارِ مجلهٔ «سفر و فرهنگ» سی‌اِن‌اِن در سئول و هنگ کنگ بود و با نوشتن رمانِ اگر من صورت تو را داشتم به شهرت رسید.

معرفی کتابِ اگر من صورت تو را داشتم

اگر من صورت تو را داشتم
اگر من صورت تو را داشتم

اگر من صورت تو را داشتم رمانی دربارهٔ شهر سئول است و نویسنده داستانِ چهار زن جوان و ماجراجویی‌هایشان را روایت کرده است؛ چهار زن جوانی که راه خود را در دنیایی با استداردهای زیبایی تعریف‌شده، فرهنگ حاکم در کرۀ جنوبی، دنیای کی-پاپ، عشق‌ها و خیانت‌ها به پیش می‌برند.

«فرانسیس چا در کتابِ اگر من صورت تو را داشتم تصویری قدرتمند و تحریک‌آمیز از جامعهٔ معاصر کره‌جنوبی به تصویر کشیده است، تصویری که شاید برای خودِ زنانِ آن کشور آشناتر باشد. در اصل اگر من صورت تو را داشتم رمانی دربارهٔ قدرت، روحیه و انعطاف‌پذیری زنانه و آرامشی است که گاهی اوقات دوستی می‌تواند برای زنان فراهم کند.» - واشنگتن پست

خلاصهٔ رمان

اگر من صورت تو را داشتم داستان چهار زن است که در سئول زندگی می‌کنند و هر کدام برای مبارزه و دوام آوردن راهی را انتخاب می‌کنند.

  • کیوری بسیار زیباست و به‌سختی توانسته در یک بار انحصاری کاری پیدا کند. زندگی کیوری با بدهی گره خورده و او مجبور شده به هر قیمتی که شده در این سالن کار پیدا کند اما اشتباه در مقابل یک مشتری باعث می‌شود زندگی‌اش به کل تغییر کند و معیشتش به‌خطر بیفتد.
  • از آن‌طرف سوجین، هم‌اتاقی کیوری هنرمندی بااستعداد است که در یک یتیم‌خانه بزرگ شده و برای تحصیل در رشتهٔ هنر به نیویورک رفته و حالا دوباره به سئول برگشته و سعی دارد با قرارگذاشتن با یک پسر بسیار ثروتمند خود را نجات دهد.
  • آرا در همان ساختمان زندگی می‌کند و آرایشگر است و تنها دو چیز برایش مهم است: یکی از پسرانِ یک گروه موسیقی کی-پاپ و این که به‌سختی کار کند تا برای جراحی زیبایی پول جمع کند، چیزی که ظاهراً برای هیچ‌کس عجیب نیست.
  • وونا، یک طبقه پایین‌تر از آن‌ها در همین ساختمان زندگی می‌کند و تازه ازدواج کرده و سعی دارد بچه‌دار شود اما حالا نگران از دست‌دادن نوزاد و شغلش است و او و همسرش نمی‌دانند در این وضع بدِ اقتصادی چطور باید از عهدهٔ تربیت و آموزش یک بچه بربیاند.

در این دنیای پر هرج‌ومرج چه باید کرد؟ بهترین تصمیم چیست؟ آیا باید فرار کرد یا به همین منوال به زندگی ادامه داد؟ آیا باید به سراغ جراحی‌های مختلف زیبایی رفت یا مبارزه کرد؟ یا حتی هیچ‌کدام؟


«شاید فکر کنید که این داستانی پیش‌پاافتاده دربارهٔ ثروت و جراحی پلاستیک و زندگی معمول زنانه و استانداردهای زیبایی است، اما اشتباه می‌‌کنید. وقتی در داستان پیش بروید متوجه می‌شوید که دنیای زنانه در این کتاب حاکم است.» - نیویورک تایمز


می‌توانید رمانِ جذاب و خواندنی اگر من صورت تو را داشتم را با تخفیف ویژه از فروشگاه اینترنتی 30بوک بخرید.