ایلان ماسک چه مهارت‌هایی دارد و چرا ان‌قدر موفق است؟

ایلان ماسک بازرگان و سرمایه‌گذار آمریکایی است. او بنیان‌گذار، مدیرعامل و مهندس ارشد شرکت اسپیس ایکس؛ فرشتۀ سرمایه‌گذاری، مهندس طراح محصولات شرکت تسلا؛ بنیان‌گذار کمپانی بورینگ؛ و بنیان‌گذار مشترک شرکت پی‌پال، بنیان‌گذار تسلا موتورز و شرکت‌ ماشین‌های الکترونیکی‌ست که قرار است دنیا را تغییر دهند. طبق برآوردها تا تاریخ 25 جولای سال 2022، دارایی خالص ماسک 242 میلیارد دلار بوده است و بر اساس فهرست میلیاردهای بلومبرگ و فوربس، ثروتمند‌ترین فرد جهان محسوب می‌شود.

دستاوردهای ایلان ماسک برای ما خواب و رویاست؛ شرکت اسپیس ایکس ماسک بر روی اکتشافات و سفرهای فضایی تمرکز دارد و ماسک حتی ناسا را با فضاپیمای خود به ایستگاه فضایی بین‌المللی فرستاده است. اصلاً بیایید چند تا از صفت‌ها و ویژگی‌های رهبری ایلان ماسک را برشماریم: او مبتکر، رهبر، نابغه، آینده‌نگر و کارآفرین است. اما آیا می‌توانیم توضیح دهیم که مدیر عامل شرکت اسپیس ایکس چطور به این‌جا رسیده است؟ آیا اصلاً می‌توانیم چیزهایی که ماسک را به چنین فردی تبدیل کرده تصور کنیم؟‌ او چه مهارت‌هایی دارد که بتوانیم آن‌ها را در زندگی خودمان پیاده کنیم و موفق شویم؟

با این‌که بسیاری از افراد در زندگی حرفه‌ای‌شان موفق می‌شوند و با استعدادها، عادت‌ها، سخت‌کوشی و اخلاق‌شان به سطوح و مدارج بالایی می‌رسند اما هیچ‌کس تابه‌حال به سطح ایلان ماسک نرسیده است. از نظر ایلان ماسک، بهترین زمان برای کارآفرینی زمانی است که هنوز جوان‌اید. ماسک می‌گوید:‌ «با افزایش سن تعهدات شما بیشتر می‌شود. بنابراین الان ریسک کنید، دست به کاری جسورانه بزنید، پشیمان نخواهید شد.» با افزایش سن، ریسک‌پذیری بر روی خانواده و فرزندان‌تان نیز تأثیر خواهد گذشت. ناگفته نماند که با وجود مسئولیت‌های بیشتر، زمان کمتری نیز خواهید داشت. برای آشنایی بیشتر با شخصیت و زندگی ایلان ماسک و خرید آنلاین کتاب به سایت سیبوک سر بزنید.

«نه» برای ایلان ماسک معنایی ندارد

همسر اول ایلان ماسک، جاستین ویلسون، برای اولین بار او را در دانشگاه کوئینز ملاقات کرده است. طبق اظهارات او ایلان ماسک یکی از امتحان‌هایش را با نمرۀ 98 قبول شد. او یک کمال‌گرا است بنابراین به سراغ استادش می‌رود و از او می‌خواهد که نمره‌اش را به 100 تغییر بدهد. الان که دارید این مطلب را می‌خوانید حتماً از خودتان می‌پرسید که چرا؟ این کار چه فایده‌ای داشت؟ اگر من بودم به 98 راضی می‌شدم و برایم نمرۀ خیلی خوبی هم بود و ارزش ندارد که برای ۲ نمره خودم را با استادم درگیر کنم. اما همین جزئیات ساده و کوچک تفاوت ما و ایلان ماسک است!

2 نمره‌ای که ماسک را از نمره و کمال فعلی‌اش جدا می‌کرد برایش مثل یک «نه» غول‌پیکر بود. اما او جواب «نه» را حتی برای ۲ نمره نمی‌پذیرفت. این نمرۀ ۱۰۰ آن‌قدر برایش اهمیت و معنا داشت که خودش را در موقعیتی ناخوشایند قرار بدهد تا با استادش صحبت کند و جرئت داشت گفت‌وگویی سخت را انجام دهد که بسیاری از مردم از آن دوری می‌کنند و حاضر نیستند به‌خاطر ۲ نمره با استاد خودشان روبه‌رو شوند. در نهایت او به خواسته‌اش رسید. چرا؟ چون «نه» برایش معنایی نداشت.

تمرکزی خارق‌العاده، بدون حتی چشم برهم گذاشتن!

ایلان ماسک، مدیر عامل شرکت تسلا و اصالتاً اهل آفریقای جنوبی است که هنر متمرکز ماندن را به اوج رساند. در واقع در دوران ابتدایی تأسیس شرکت تسلا، ایلان ماسک زیر میزش می‌خوابید، در هفته‌ 75 ساعت کار می‌کرد تا مشکلات را مرتفع سازد و اهدافش محقق شود. در این مدت به هیچ چیز دیگری فکر نمی‌کرد. نمی‌گذاشت کارهای بیهود و خسته‌کننده حواسش را پرت کنند. تنها چیزی که بر روی آن تمرکز داشت وظیفۀ پیش رویش بود. حالا به شرکت تسلا نگاه کنید! این شرکت غول‌پیکر هنوز در حال شکوفایی است و دنیای خودرو را تغییر داده و هنوز راه زیادی در پیش دارد. مسلماً این شرکت بدون تمرکز و تلاش بی‌وقفۀ آقای ماسک به چنین جایی نمی‌رسید.

این تمرکز به ماسک این امکان را داد تا وارد «جریانی ثابت» شود، فرد زمانی وارد این جریان می‌شود که کاملاً بر روی یک فعالیت تمرکز کند و در آن غوطه‌ور شود و فکر و ذکرش کاری باشد که می‌خواهد به سرانجام برساند. این جریان زمانی اتفاق می‌افتد که فرد بتواند بدون حواس‌پرتی و ندیده گرفتن وظایف کم‌ اهمیت‌تر به کار اصلی‌اش بپردازد. به زندگی کاری خودتان و شیوه‌ای که وظایف‌تان را انجام می‌دهید فکر کنید. هر چند وقت یک‌بار حواس‌تان پرت می‌شود؟ هر چند وقت یک‌بار چیزی بسیار کوچک و کم اهمیت نظر شما را به خود جلب می‌کند و باعث می‌شود بهره‌وری کمتری داشته باشید؟ چطور می‌توانید برای روزتان برنامه‌ای بریزید که با کمک آن یک وظیفه را تکمیل کنید و بعد به سراغ کار دیگری بروید؟ این یک برنامه‌ریزی مؤثر، هیجان‌انگیز و هدفمند تلقی می‌شود.

کاری پُر اشتیاق

یکی دیگر از عواملی که باعث می‌شود ماسک وارد «جریان ثابت» شود و در همین حالت بماند به کیفیت کاری که انجام می‌دهد مربوط است. ماسک نمونۀ عالی انسانی است که اخلاق کاری‌اش بیشتر به اشتیاقش مربوط می‌شود. او کاری را که انجام می‌دهد دوست دارد و در واقع عاشق کارش است. اشتیاق او به کارش آن‌قدر شدید است که شب‌ها تا دیروقت سرکار می‌ماند و با انگیزۀ تمام هفته‌ای ۸۰ ساعت کار می‌کند و همان‌طور که قبلاً گفتیم گاهی حتی زیر میزش می‌خوابد! حقیقت این است که اگر موقع انجام کار اشتیاق داشته باشیم - یا اشتیاق را پیدا کنیم - دیگر حس نمی‌کنیم که داریم کار می‌کنیم. کارمان تبدیل به یک مأموریت یا بازی می‌شود و ما از کاری که انجام می‌دهیم لذت خواهیم بُرد. هشتاد ساعت کار دیگر احساس کار کردن ندارد چون اشتیاق ماست که ما را به پیش می‌راند.

با کوچک فکر کردن، بزرگ فکر کنید

بسیاری از ایده‌های بزرگ ماسک از سؤالات کوچک شروع شدند. ماسک از خودش پرسید؟ چطور حمل و نقل را در کالیفرنیا راحت‌تر کنیم؟‌ با راه‌آهن! یک راه‌آهن برقی... یک راه‌آهن برقی که از میان یک تونل عظیم می‌گذرد و در کنار یک کوه حفر شده است. سؤال اولیه همیشه کوچک و ساده است، بعد پاسخ‌ها به تدریج بزرگ‌تر و عظیم‌تر می‌شوند. سپس ماسک هر پاسخی را به سؤالی دیگر تبدیل می‌کند و سعی می‌کند آن را به بهترین شکل ممکن بیان و تفصیل کند. این راه ماسک است. پس ایده‌ای کوچک پیدا کنید. پاسخ‌های واضح برایش پیدا کنید و سپس روی پاسخ‌ها مانور دهید و با سرسختی دنبالشان کنید. ایده‌های بزرگ همیشه از تفکرات کوچک شکل گرفته‌اند.

ماسک منابعش را صرف تبلیغات نمی‌کند. در عوض از خودش می‌پرسد: «آیا این فعالیت منجر به محصول یا خدمات بهتری می‌شود؟ اگر نه پس بهتر است از این کار دست بکشم.» درست است که این جمله را بازاریاب‌ها دوست نخواهند داشت اما محصولی باکیفیت بالا، خودش تبلیغ خودش را می‌کند. ابتدا روی محصول تمرکز کنید و موفقیت خودش به دست خواهد آمد.

سهامدارن را مثل خانواده دوست داشته باشید

بهترین رهبران با مشتریان و همکاران خود مثل خانواده رفتار می‌کنند. مثلاً ماسک از طریق توئیتر همیشه از مشتریانش تشکر می‌کند. ممکن است این حرکت کوچکی به نظر برسد اما توجه مردم را به خود جلب می‌کند و آن‌ها متوجۀ این قدردانی می‌شوند. بسیاری از مدیران این اقدام ماسک را سرلوحۀ کارشان قرار داده‌اند. مثل ماسک قدمی به بیرون از دفترتان بگذارید تا ارتباط خوبی با کارمندان و مشتریان برقرار کنید و سنگ‌بنای کسب‌وکارتان را بسازید.

ماسک می‌گوید: «دائم به دنبال چیزهای رایج و عامه‌پسند نباشید. موفق‌ترین شرکت‌ها بر خلق نوآوری‌های جدید تمرکز می‌کنند. آن‌ها سعی نمی‌کنند دائم در رقابت باشند. همیشه جای پیشرفت هست. خیلی مهم است که یک حلقۀ بازخورد داشته باشید که در آن دائماً به کارهایی که انجام داده‌اید فکر کنید و ببینید چگونه می‌توانید آن را بهتر به انجام برسانید و خودتان را زیر سؤال ببرید.»

کلام آخر

مدرسه ممکن است تمام شود اما لازم نیست خودآموزی را هم تمام کنید. ماسک که در کودکی کل دایره‌العمارف و دانشنامۀ بریتانیکا را خوانده بود می‌گوید: «چیزی که ندانید، نمی‌دانید و بعد متوجه می‌شوید چه چیزهای زیادی در دنیا هست که هیچ اطلاعی از آن‌ها ندارید.» این کاملاً درست است. در حالی که من و شما در کودکی به لالایی‌های کودکانه گوش می‌دادیم، ماسک دایره‌المعارف می‌خواند. این روند با افزایش سن ماسک ادامه داشته و هرگز دست از مطالعه نکشیده است. عادت‌های مطالعۀ شما چطور است؟ آیا می‌توانید بگویید عادت مطالعه‌تان هر ساله پیشرفت داشته است؟ خواندن رسانه‌های اجتماعی و مقاله‌ها حساب نیست. شما باید در کتاب‌هایی گم شوید که افق دیدتان را گسترش داده و ایده‌های جدیدی به سرتان بیندازند.