فروشگاه اینترنتی کتاب 30بوک همراه با تخفیف دائمی
بهترین کتابها از نشر نوین در زمینۀ پیشرفت کسبوکار و توسعۀ فردی
نشر نوین؛ ناشر بهروزترین کتابهای کسبوکار و توسعۀ فردی
نشر نوین از سال ۱۳۹۲ در حوزۀ نشر کتابها و مجلات کسبوکار، مدیریت و توسعۀ فردی آغاز به کار کرد. این نشر در مورد خودش گفته است:
«ماموریت ما بهبود فرهنگ مطالعه و دانش مدیریت و کسبوکار در ایران است. ما باور داریم کتابها و ایدههایشان ظرفیت منحصربهفردی دارند که میتوانند ما را هر روز به سمت اندکی بهتر شدن سوق دهند.»
در این پست به معرفی برخی از بهترین عناوین نشر نوین میپردازیم. الان که نمایشگاه کتاب سیبوک برقرار است فرصت خوبی است تا این کتابها را با 30% تخفیف خریداری نمایید.
کد تخفیف: NMYSH02
«اگر کسی هنوز از ویندوز ۹۵ استفاده کند به او میخندیم، اما هنوز هم به عقاید سال ۱۹۹۵ خود پایبندیم.»
ما انسانها عموماً توانایی ارزیابی مجدد را نداریم؛ یعنی بعد از پذیرفتن موضوعی و گرفتن تصمیم، دیگر نمیخواهیم به خودمان زحمت ارزیابی مجدد را بدهیم.
ما دوست داریم پای باورها و عقایدمان بمانیم؛ ولی ما در یک دنیای باثبات زندگی نمیکنیم و در چنین دنیایی ثبات عقیده خیلی بهکارمان نمیآید. ما باید بتوانیم هر لحظه برای بازنگری و اصلاح تفکراتمان اقدام کنیم.
در دنیای پیچیدۀ امروز این قابلیت تجدیدنظر و دوباره فکرکردن است که حرف اول را میزند.
عادتهای بد را بشکنیم و به عادتهای خوب بچسبیم!
در ابتدا عادتها و روتینهای کوچک خیلی بااهمیت و تاثیرگذار به نظر نمیرسند؛ اما بعد از مدتی همین عادتهای کوچک یکدیگر را تقویت میکنند و پیروزیهای بزرگی را رقم میزنند.
«در دراز مدت، کیفیت زندگی ما اغلب به کیفیت عادات ما بستگی دارد.»
جیمز کلیر در این کتاب به ما کمک میکند تا با شناخت و مدیریت عادتهای کوچک، هر روز یک درصد بهتر شویم. حساب کنید بعد از چند سال مجموع این درصدهای کوچک چقدر شما را در زندگی جلو میبرند.
مهمترین عامل موفقیت از دید شما چیست؟ هوش؟ استعداد؟ مهارت؟
کارول دوک، استاد روانشناسی دانشگاه استنفورد، بعد از دههها تحقیق و پژوهش به این نتیجه رسید که: «با داشتن طرز فکر صحیح است که میتوانیم در مسیر موفقیت به پیش برویم.»
بعضی افراد به ذاتیبودن تواناییهایشان باور دارند (طرز فکر ثابت) و برخی دیگر فکر میکنند با تمرین و تلاش میتوانند مهارت خود را بالاتر برند (طرز فکر رشد). میتوانید حدس بزنید که تغییر طرز فکر ما چه تاثیر بزرگی بر زندگی خودمان و اطرافیانمان دارد؟ این کتاب راهکارهای عملی بسیاری پیشنهاد داده است.
«فکر تلاشکردن و باوجود این شکستخوردن و جایی برای بهانه باقی نگذاشتن، بدترین ترس در طرز فکر ثابت است.»
«در جهانی که صفات ثابتی دارد، موفقیت یعنی اثبات هوش یا استعداد. بهاثباترساندن خودتان. در جهان دیگر که ویژگیهای در حال تغییر دارد، به معنای ارتقای خودتان برای یادگیری چیزهای جدید میباشد. به معنای توسعه خودتان است».
دنیل کانمن، روانشناس برندۀ جایزۀ نوبل دو سیستم تفکر برای مغز انسان معرفی کرد. سیستم 1 بهطور غریزی، سریع و احساسی کار میکند و تلاشی زیادی به خرج نمیدهد و فرد کنترلی بر آن ندارد اما سیستم 2 توجه را به محاسبات و فعالیتهای ذهنی پیچیده معطوف میکند و نیاز به تلاش بیشتری دارد و بنابراین کندتر عمل میکند.
پرسش این است که در تصمیمگیریهای خود چه زمانی میتوانیم از سیستم 1 و چه زمانی از سیستم 2 استفاده کنیم؟
این کتاب به ما یاد میدهد که چطور میتوانیم با اجتناب از سوگیریهای شناختی و تشخیصهای غلط، تصمیمات درست بگیریم.
«وقتی سیستم ۱ با مشکلی مواجه میشود، سیستم ۲ را برای پشتیبانی فرا میخواند. سیستم ۲ پردازش دقیقتر و جزئیتری انجام میدهد تا شاید بتواند مشکلی را که در آن لحظه بروز پیدا کرده است، حلوفصل کند. سیستم ۲ وقتی به کار میافتد که سیستم ۱ برای مسئلهٔ پیشآمده هیچ پاسخی نداشته باشد.»
افرادی را که همزمان کارهای مختلفی انجام میدهند تحسین میکنید؟ از این که خودتان این قابلیت را ندارید ناراحتید؟ بهتر است بدانید که انجام همزمان چندین کار اصلاً نتیجۀ خوبی ندارد، چون نتیجۀ خوب بعد از «کار عمیق» بهدست میآید.
حرف حساب کال نیوپورت در این کتاب همین است. او عقیده دارد که تمرکز است که ما را به نتایج درخشان میرساند.
او میگوید در دنیای امروز داشتن تمرکز و انجامدادن کار عمیق خیلی سختتر شده است برای همین اگر شما برخلاف رویۀ معمول، عمیق کار کنید و متمرکز باشید، گوهر نابی خواهید بود در دنیای پرآشوب کسبوکار مدرن.
کار عمیق چیست؟ فعالیتهایی که برای انجامشان به تمرکز و حذف عوامل حواسپرتی نیاز دارید. کار عمیق برای بهرهگیری کامل از استعداد و ظرفیت ذهنیتان ضروری است.
«مهارت یاد گرفتن سریع چیزهای سخت فقط برای کار کردن با ماشینهای هوشمند نیست، بلکه این مهارت یک ویژگی کلیدی برای ابرستاره شدن در هر زمینه دیگری هم هست. این موضوع شامل مسائلی که ارتباط چندانی به فناوری ندارد هم میشود. به عنوان مثال برای اینکه یک مربی یوگا در سطح جهانی شوید باید مهارتهای پیچیده جسمی را یاد بگیرید و به آن مسلط شوید.»
هیچوقت به ما یاد ندادند که خارج از چارچوب مغزهایمان فکر کنیم؛ اما این مهارتی حیاتی است و باید خودمان بهدستش بیاوریم.
آنی مورفی معتقد است که انسان غیر از مغز به ابزارهای دیگری برای درک و تخیل مجهز است و درواقع مغز یگانه ابزار تفکر نیست.
او عقیده دارد که ذهن از مصالح در دسترسْ یک کل واحد میسازد. احساسات، حرکات بدن، فضاهای فیزیکی و ذهن افرادی که با آنها تعامل داریم مصالحی هستند که ذهن ما در اختیار دارد. اگر فقط درون مغز خودمان فکر کنیم دست و پایمان بسته میماند اما اگر یاد بگیریم که چگونه خارج از این چارچوب فکر کنیم، نحوۀ تفکر ما دگرگون میشود.
«میان آنچه مغز بیولوژیکی ما قادر است انجام دهد و آنچه زندگی مدرن میطلبد، شکاف بزرگی وجود دارد که هرروز بزرگتر میشود. با هر اکتشاف تجربی، شکاف میان گزارشهای علمی جهان و درک شهودی «عامیانهٔ» ما آشکارتر میشود. با هر ترابایت دادهای که به ذخیرهٔ دانش بشریت اضافه میشود، تواناییهای ذاتی ما نیز بیشتر عقب میمانند. با پیچیدهتر شدن مسائل جهان، مغز هم در برابر حل آن مسائل بیش از پیش احساس عجز میکند.»
اگر در فکر ایجاد تغییراتی هستید، این کتاب برای شما نوشته شده است!
رهبران چگونه فرهنگ سازمانی را دگرگون میکنند؟ فعالان اجتماعی چگونه جنبشهای اجتماعی را برمیانگیزند؟ فروشندگان چگونه قراردادها را نهایی میکنند؟ جونا برگر در این کتاب دربارۀ تغییر نظرات و رفتارها صحبت کرده است. چگونه میتوان موانع پنهانی را که سدی در برابر تغییر هستند پیدا کرد و آنها را از کار انداخت؟
جونا برگر، پروفسور جوانی که در زمینههای بسیاری همچون بازاریابی و تاثیر اجتماعی کار میکند، در این کتاب تکنیکهایی را به شما یاد میدهد که به نتایجی خارقالعاده مینجامد.
«فرقی نمیکند که تلاش کنید تروریستی بینالمللی را قانع کنید تا گروگانها را رها کند یا در تلاش برای تغییر نظر کسی باشید که قصد خودکشی دارد. حتی هنگام صحبت کردن با شخصی که چند لحظه پیش خانوادهٔ خود را به قتل رسانده است، کسی که خود را در بانک با گروگانها حبس کرده است، کسی که میداند با افسر پلیس صحبت میکند و کسی که از عواقب کارش باخبر است و میداند زندگیاش تغییر خواهد کرد. در چنین مواقعی از هر ده نفر، نُه نفر تسلیم میشوند و بیرون آمدنشان فقط به این دلیل است که کسی از آنها خواسته است این کار را انجام دهند.»
بسیاری از ما در مدیریت زمان بسیار بد عمل میکنیم و اغلب تلاشهایمان برای استفادۀ بهتر از وقت فقط باعث اضطراب ما و سختتر شدن شرایطمان میشود.
زمان مانند کودک لجوجی است که هرقدر بیشتر سعی کنید کنترلش کنید، بیشتر از کنترلتان خارج میشود.
کتاب «چهار هزار هفته» به ما میآموزد که چطور زمان خود را با شرایط کنونی دنیا هماهنگ کنیم.
اولیور برکمن پندها و توصیههای خود را با زبانی نمکین در این کتاب ارائه داده است.
«مشکل واقعی ما زمان محدودمان نیست. مشکل واقعی ما _ امیدوارم شما را به باور بدان قانع کنم _ که آن را ناآگاهانه به ارث بردهایم و به واسطهاش تحت فشار قرار گرفتهایم، مجموعهای از ایدههای دردسرساز دربارهٔ نحوهٔ استفاده از زمان محدودمان است که همگی تنها بدتر شدن شرایط را تضمین میکنند. برای اینکه ببینیم چگونه به اینجا رسیدهایم و چگونه میتوانیم ارتباط بهتری با زمان شکل دهیم، لازم است است ساعت را به عقب برگردانیم و به زمانی برویم که اساساً ساعتی وجود نداشت.»
برای خرید تمامی این کتابها و خرید کتاب از سیبوک، میتوانید به سایت فروشگاه اینترنتی ما سری بزنید.
مطلبی دیگر از این انتشارات
معرفی کتاب دکتر ژیواگو
مطلبی دیگر از این انتشارات
ادبیات ژاپن و داستانهای جن و پری
مطلبی دیگر از این انتشارات
نظر به درد دیگران به روایت سوزان سونتاگ