معرفی کتاب لمس میمون

کتاب لمس میمون

مدتی هست که داستان‌های فانتزی با موضوعات خاص خود طرفداران بسیاری پیدا کرده‌اند اما کمتر پیش می‌آید در کتابی نویسنده بتواند هنرمندانه رئالیسم جادویی و طنز را با هم ترکیب کند و در فضای رئالیسم جادویی به مشکلات جامعه و اجتماع بپردازد.

مجموعه داستان کوتاه لمس میمون یکی از آن کتاب‌های منحصربه‌فرد است که نویسنده‌اش آنالی اکبری، عناصر واقعی و طبیعی را با عناصر جادویی و خارق‌العاده ترکیب کرده است و این تضاد و همزیستی باعث ایجاد فضای خاص و بی‌نظیری در داستان‌های او شده است. او با نگاهی طنزآمیز به وقایع جادویی، از زندگی آدم‌هایی می‌‌گوید که هر کدام در جامعه با مشکلات خاص خود روبه‌رو هستند و به اصطلاح با شیطانِ درون خود درگیرند.

شخصیت‌های داستان‌های لمس میمون، ویژگی‌های متناقض و پیچیده‌ای دارند و بین واقعیت و خیال در نوسان‌اند و همین موجب ایجاد عمق روان‌شناسی شخصیت‌های داستان شده است؛ از سوی دیگر، ترکیب کمدی و تراژدی در این داستان‌ها موجب شگفتی و سرگرمی خواننده می‌شود اما از سوی دیگر خواننده با موضوعات جدی و عمیقی نیز روبه‌رو خواهد شد.

خلاصه‌ای از داستان زن عاشق بدترین زن دنیاست:

لمس میمون سومین اثر آنالی اکبری نویسندهٔ جوان و خوش‌ذوق ایرانی است. یکی از داستان‌های کتاب لمس میمون با عنوان «زن عاشق بدترین زن دنیاست»، داستان دختری جوان به نام یگانه را تعریف کرده است که در آستانهٔ ۳۰ سالگی موفق نشده به آرزویش برسد و تشکیل خانواده بدهد. او که چند سالی است با کمک ارث پدری به تهران نقل‌مکان کرده و در شرکتی مشغول به کار است، بالاخره با مردی جوان ولی نه‌چندان خوش‌چهره آشنا می‌شود که هیچ‌چیزش به رؤیاهای او شبیه نیست اما چنان یگانه را عاشق خود می‌کند که خودِ یگانه نیز کم‌کم از خودش متنفر می‌شود.

یگانه حس می‌کند مانند یک دختر دبیرستانی تحت‌تأثیر هورمون‌های سرکشش عاشق بازنده‌ترین مرد دنیا شده است که هیچ چیزش شبیه خواسته‌های او نیست؛ مردی با قد متوسط و بینی بزرگ و ریشِ مدت‌ها نتراشیده با کاپشن و کتابی از مُد افتاده‌اش که در نگاه اول بسیار توی ذوق می‌زند. برای همین هم تصمیم می‌گیرد حس خودش نسبت به این موجود بدقواره را اعتراف کند و خودش را از این حس کشندهٔ عشق خلاص کند، اما یگانه نمی‌داند که این پسر اصلاً اهل این حوالی نیست...

در بخشی از کتاب لمس میمون می‌خوانید:

«آقای قربانی احساس کرد هر لحظه ممکن است از حال برود. روی پاف بته‌جغه‌ای نشست و دستش را روی پیشانی خیس از عرقش گذاشت. زن با آبی که در فنجان نشستهٔ قهوه ریخته بود جلو آمد و با خونسردی گفت: «نفس بکش چیزی نیست، الان حالت بهتر می‌شه.» ظاهرش برای کار در آن مغازه زیادی جذاب بود، از این زن‌های بیست‌وچندساله، با چشم‌های خمار آرایش کرده و حلقه‌ای روی بینی بود که سیگار را با دو انگشت شصت و اشاره می‌گیرند و با ترانه‌های لانا‌ دِل‌ری همخوانی می‌کنند و معتقدند با همهٔ دنیا فرق دارند، که داشت. او زنی بود که می‌توانست زمان را متوقف کند. آقای قربانی در تمام عمرش نه‌چندان کوتاهش با چنین چیزی روبه‌رو نشده بود. ده دقیقه‌ای طول کشید تا حالش جا بیاید و بتواند سرپا شود و سرکی توی راهروهای نسبتاً شلوغ مرکز خرید بکشد و مطمئن شود آن دست‌های معلق میان زمین و هوا و دهان‌های نیمه‌باز و پاهای مردد میان رفتن و ماندن، کوچک‌ترین تکانی نمی‌خورند. با عجله از پله‌برقیِ خاموش پایین دوید و خود را به درِ ورودی رساند.»

لمس میمون مجموعه‌ای از چند داستان عجیب اما خواندنی است که نویسندهٔ آن با زبانی ساده، طنز و دلنشین، به قصه‌پردازی‌های خیالانهٔ خود از شخصیت‌های مختلف داستان پرداخته است. این داستان‌ها گرچه به ظاهر در دنیایی غیرواقعی رخ می‌دهند اما می‌توان اثر دغدغه‌های اجتماعی و دیدگاه نویسنده از زندگی را نیز در آن‌ها مشاهده کرد. این کتاب برای علاقه‌مندان به داستان‌های کوتاه، روایت‌های طنزآمیز، و کسانی است که به دنبال تجربه دیدگاه‌های جدید به زندگی و جامعه هستند.

کتاب خواندنیِ لمس میمون را با تخفیف ویژه از فروشگاه اینترنتی ۳۰بوک بخرید.