هم راستا کردن افراد سازمان با خود

مطمئنا شما هم تا کنون در شرایطی قرار گرفته‌اید که در زندگی حرفه‌ای و یا شخصیتان نیاز به هم‌راستا کردن افراد مختلف با نظرتان را داشته باشید. افرادی که الزاما دیدگاه شبیه به شما را ندارند ولی شما به هر‌حال نیاز به تایید آن‌ها دارید.

برای من در محیط کاری بار‌ها پیش آمده که وظیفه بررسی و تصمیم سازی در مورد یک موضوع فنی بر عهده‌ی من گذاشته شده است. برای اجرای تصمیمات و ایده‌ها نیاز به تایید و گاها هم‌راستا کردن افراد مختلفی در سازمان بوده است. برای مثال در برهه ای از زمان نیاز به جذب نیروی فنی داشتم که می‌بایستی واحد مالی و مدیرعامل مجموعه تایید می‌کرد؛ یا از منظر فنی نیاز به تغییراتی در کمپین های مارکتینگی داشتیم که منجر به تغییر استراتژی بازاریابی می‌شد، حال در هر یک از حالات مجبور بودم تا رضایت افرادی را در سازمان جلب کنم!

اوایل، من با همه‌ی افراد مثل اعضای فنی تیمم صحبت می‌کردم و انتظار داشتم که متوجه مطالب من و اهمیت اجرای این موارد باشند. نیاز به توضیح نیست که این اتفاق نمی‌افتاد و اکثر مواقع با درب بسته مواجه می‌شدم. پس از مدتی متوجه شدم که یک حلقه اتصال میان من و آن اشخاص مورد نیاز وجود دارد و آن هم ایجاد زبان و دغدغه مشترک بین ما بود.

به عنوان مثال تیم بازاریابی برایشان اهمیت ندارد که مثلا معماری فنی سیستم های من به چه صورت باشد یا من چگونه آن برنامه را توسعه بدهم؛ تنها برایشان این مسئله مهم است که سایت و اپلیکیشن زیر بار فشار ترافیک بالا کاربران در کمپین های تبلیغاتی تاب بیاورد یا همچنین برای منابع انسانی هزینه های جذب نیرو و مواردی از این قبیل مهم است نه مثلا افزایش نرخ کلیک بر روی یک دکمه در سایت؛ بنابرین اینجاست که باید به زبان مشترک روی می آوردم و با آنان با زبان خودشان صحبت می‌کردم تا به نتیجه درست می‌رسیدم.

یکی از مهم ترین اصول در هر مذاکره‌ای از نگاه من این است که فراموش نکنیم که همه همانطوری که ما به موضوعات نگاه می‌کنیم نگاه نمی‌کنند و نیاز است که بتوانیم دغدغه‌های آن‌ها را هم رفع کنیم.

در ویدیوی زیر که با همکاری مجموعه سون لرن تهیه شده است بطور مفصل از تجربیاتم در این مورد صحبت کردم. خوشحال می‌شوم که شما هم ببینید و نظراتتون را با من به اشتراک بگذارید.

https://www.aparat.com/v/9Jj5b