چندی پیش اعلام شد که فیلمی با نام "مست عشق" با موضوع رابطه مولانا جلالالدین محمد بلخی (مولوی) و محمد بن علی بن ملکداد تبریزی (شمس تبریزی) توسط حسن فتحی مقدمات ساخت را طی می کند. محتوای سریال، مکان ساخت(ترکیه) و بازیگران به سرعت موضوع مناقشه شد. برخی به خبر بازی یک بازیگر ترک در نقش مولانا انتقاد کردند و برخی دیگر به ساخت یک سریال درباره شخصیت های مطرح فرقه صوفیه.
عده ای رندانه با شناخت حساسیتهای اهل شریعت به فرقه صوفیه؛ کار را به استفتاء از مراجع رساندند و موفق شدند دو استفتاء صریح با موضوع حرام بودن ساخت اینچنین سریالی از آیت الله مکارم شیرازی و آیت الله نوری همدانی اخذ کنند. در همین اثنا و برای پاسخگویی، عده ای دیگر قطعهای ویدئو از رهبری در مدح مولانا و مثنوی معنوی منتشر کردند. در این ویدئو رهبری از ارادت خود و شهید مطهری به مثنوی معنوی سخن می گوید و عبارتی را که مولانا دفتر اول را با آن آغاز می کند کاملاً صحیح می داند: "هذا کِتابُ المثنوی وَ هُوَ اُصولُ اُصولِ اُصولِ الدّینِ ..." (لینک)
موافقت و مخالفت با صوفیه و مرام آنها، موضوعی تاریخی، دامنهدار و مورد مناقشه است و بحثی نیست که در تخصص ما باشد، اما کلیت نظر مخالفان با صوفیه روی این موضوع متمرکز است که معتقدند پس از ظهور صوفیه، برخی عقاید و کردار آنان با تشیع مخلوط شده و مسیر حقیقی آنرا منحرف نموده است. این مخالفان عموماً با عرفای شیعه که ارادتی عمیق به مولانا، آثار و دیدگاه او دارند نیز میانه خوبی ندارند. از دیدگاه آنان مریدپروری، خلوت گزیدن، ذکر گفتن و سماع به شکلی که صوفیه انجام می دهند فعلی حرام است.
اما برای من دیدگاه موافقان مولانا معقولتر و مطلوبتر است. دیدگاهی که عشق عمیق مولانا و شمس را با تعاریف عرفانی تفسیر کرده و وحدت وجود را با یکتایی خدا تفسیر می کنند و شناخت تنها حقیقت عالم را که خداست حقیقی می دانند و سایر موجودات را مجاز.
اما مقایسه کنید دیدگاه مخالفان مولوی را با تفسیر علامه طباطبایی از رابطه شمس و مولانا. دکتر سیدحسن نصر در ویدئویی که چند سال پیش دیدم، بیان داشت که به نظر علامه طباطبایی، شمس تبریزی امام زمان بوده است که با این نام و هیات بر مولانا ظاهر گشته است!