استفاده از اینترنت چنان فراگیر شده که شاید حتی تا چند سال پیش، تصورش را هم نمیکردیم؛ اما این سخنان هرگز به این معنا نیست که توضیح «چیستی» آن برای برخی کاربران این پدیده جهانشمول هم ساده باشد؛ اینجاست که ممکن است، یکی سخن از نسخه بومی آن بگوید و دیگری...
?به جرأت میتوان گفت که واژه «اینترنت» از آن دست لغاتی است که بسیار بیشتر از خودش در زندگی امروزی کاربرد دارد تا جایی که حتی گاه در کلام پدربزرگها و مادربزرگها هم به عنوان حلال مشکلات شناخته میشود؛ اما این سخنان هرگز به این معنا نیست که پاسخ به «اینترنت چیست و چگونه کار میکند؟» حتی برای برخی از کاربران این پدیده جهانشمول هم ساده باشد؛ نقیصهای عجیب که بیش از هر چیز یادمان خواهد آورد که آموزشی در این زمینه سراغ نداریم!
به گزارش «تابناک»، امروزه «اینترنت» برای بسیاری از ما، به واژهای عامیانه تبدیل شده که حتی برای برخی از امور روزمره، مجبور به استفاده از آن هستیم؛ از این روی، از لغت «اجبار» استفاده میکنیم که بسیاری از امور خدماتی نهادها و ارگانهای گوناگون به دلایلی همچون افزایش سرعت ارائه خدمات و یا کاهش سفرهای درون شهری به این شبکه گسترده واگذار شده و البته هیچ کس دغدغهای برای دسترسی داشتن یا نداشتن مراجعان به این پدیده ندارد.
شبکه جهانی به شدت در حال گسترش است و هر روز شمار بیشتری خواسته یا ناخواسته به آن میپیوندند و البته تدابیر گوناگونی برای مقابله با برخی شاخصههای ـ مثبت یا منفی ـ آن اندیشیده شده است؛ اما اینکه چگونه کار میکند، چه اجزایی دارد و متعلق به چه کسی است و پرسشهایی از این دست، هنوز برای برخی مطرح است که تلاش خواهیم داشت به برخی از آنها پاسخ بگوییم:
?
اينترنت مجموعهاي جهاني از شبكههاي بزرگ و كوچك است كه به هم پيوستهاند و نام اينترنت (شبكههاي در هم تنيده) از همين مجموعه گرفته شده است. به عبارتی بهتر صحبت از شبکه ای است که كارش را سال 1969 با چهار هسته يا سيستم كامپيوتري ميزبان آغاز كرد و بعدها به شدت گسترش یافت؛ شبکهای است که به هيچ فرد، نهاد یا کشوری تعلق ندارد.
البته اين كه گفته ميشود اينترنت صاحب ندارد، بدان معنا نيست كه هيچ كس بر آن نظارت ندارد؛ يک مؤسسه غيرانتفاعي به نام انجمن اينترنت (Internet Society) كه در سال 1992 تشكيل شده، مسئول نظارت بر آن بوده و مراقب است كه پروتكلها و قوانيني كه درباره اينترنت تصويب شدهاند، در سراسر جهان اجرا شوند.
براي درك اين پروسه به اين مثال توجه كنيد: شركت A يك ISP بزرگ است. اين شركت در هر شهر بزرگي يك نقطه حضور (POP) دارد. اين POP ها قفسههاي پر از مودم هستند كه مشتريان ISP با تلفن به آنها متصل ميشوند. شركت A خطوطي از جنس فيبر نوري را از شركت مخابرات اجاره كرده است تا به وسيله آنها نقاط حضورش را به هم متصل كند. اکنون شركت B را در نظر بگيريد. اين شركت از چند ISP كوچكتر تشكيل شده است و در هر شهر بزرگ ساختمانهايي دارد كه ISP هاي آن ماشينهاي ارائه دهنده خود را در آنها مستقر كردهاند. اين شركت آن قدر بزرگ است كه خودش با بهره از خطوط فيبر نوري خودش، ساختمانهايش را به هم متصل كرده است و در واقع ISP هايي كه زير نظر اين شركت كار ميكنند، از اين طريق به هم وصل شدهاند. در اين ساختار، همه مشتريان شركت A ميتوانند با هم ارتباط داشته باشند و تمام مشتريان شركت B با هم در ارتباط هستند. اما هيچ كدام از مشتريان شركت A نميتواند با مشتريان شركت B ارتباط داشته باشد. براي رفع اين مشكل دو شركت توافق ميكنند با NAPها در شهرهاي گوناگون ارتباط قرار كنند و انتقال دادهها بين مشتريان دو شركت در شهرهاي مختلف از طريق نقاط دسترسي شبكه انجام ميگيرد. در اين شرايط، همه كامپيوترهايي كه به اينترنت وصل ميشوند با هم ارتباط خواهند داشت.هر كامپيوتري كه به اينترنت وصل است ـ از جمله كامپيوتري كه با آن اين گزارش را ميخوانيد ـ بخشي از يك شبكه است. شما كه در خانه با يك مودم به يك مؤسسه ارائه دهنده سرويسهاي اينترنتي (ISP) وصل ميشويد، در محل كار بخشي از يك شبكه محلي هستيد و بيشتر مواقع باز هم با مودم به يك ISP و از آن به اينترنت و يا اينكه از طریق تلفن همراه به خدمات دهنده اینترنتی اپراتورتان متصل میشوید.
به عبارتی بهتر، نوع اتصال شما به هیچ وجه اهمیت نخواهد داشت، ولی روشن است که شرکتهای کوچک و بزرگ بسیاری به کار ارائه خدمات اینترنتی مشغولند و همین نکته، موجب ایجاد مراکز تمرکز خدمات در منطقههای گوناگون خواهد شد که POP نامیده میشود؛ این نقاط، مراکزی هستند كه كاربران محلي را با استفاده از مودم و تلفن يا خطوط ارتباطي مشخصي به شبكه شركت وصل میکنند.
در ادامه این مراکز از طریق خطوطی به یکدیگر متصل شده و در پایان از طریق NAP ها به سایر خدمات دهنده ها متصل میشوند تا شبکههای تشکیل شده توسط شرکتهای گوناگون به هم پیوند خورده و سرانجام اینترنت به وجود بیاید. البته شاید بد نباشد که بدانید، برای یافتن راه درست انتقال اطلاعات در این دنیای شکل گرفته، نیازمند راهنمایانی خواهیم بود که روتر نام دارند و همین ابزارها هستند که موجب ارتباط دو کاربر در دو سوی جهان در کسری از ثانیه میشوند.
?
بدین ترتیب، روند اتصالاتی که با شبکه شدن چند رایانه آغاز شده و به POP ها رسیده بود، از طریق NAP ها به هم پیوسته و سرانجام با کابلهای بزرگ (ملقب به ستون فقرات) در اندازه یک شهر، یک استان، یک کشور و حتی قاره ای به یکدیگر پیوند میخورد تا جهان به صورت مجموعهای به هم پیوسته و یکپارچه درآید و البته اینجاست که نوع کابل مورد استفاده، سهم بسزایی در سرعت تبادل اطلاعات ـ که در کاربرد خودمانی سرعت اینترنت هم نامیده میشود ـ خواهد داشت.
?
تصویر خطوط ستون فقراتی اینترنت در دنیا که به صورت شماتیک از زاویه قطب شمال ترسیم شده است
نخستين کابل ستون فقراتی (بكبُن) دنيا در سال 1987 توسط بنياد ملي علم آمريكا (NFS) درست شد. اين بكبُن كه NSFNET نام داشت؛ يك خط T1 بود كه 170 شبكه كوچكتر را به هم متصل و با سرعت انتقال 554/1 مگا بايت در ثانيه كار ميكرد. يك سال بعد NSF با همكاري IBM و MCI بكبُن T3 (45 مگا بايت بر ثانيه) ايجاد كرد. بكبُنها معمولا شاهراههايي از جنس فيبر نوري هستند. اين شاهراهها از چندين فيبر نوري در هم تنيده تشكيل شدهاند تا ظرفيت انتقال دادههايشان بيشتر شود. براي اين كه به سرعت بالاي بكبُنهاي مدرن پي ببريم، كافي است آن را با مودمهاي معمولي 56K مقايسه كنيم كه 56000 هزار بايت را در ثانيه منتقل ميكنند.تا اینجای کار بستر ارتباط جهانی فراهم شده اما سیستم چگونه بین کاربری که از کشورمان به آن متصل شده و کاربری که از یک کشور دیگر به شبکه راه یافته، تمایز قائل خواهد شد؟
پاسخ این پرسش در نشانیهای اختصاصی نهفته که نشانيهاي IP نام گرفته و بنا بر پروتکلهای خاصی مورد تأیید همه کشورها قرار گرفتهاند؛ به این ترتیب که رایانه یا هر وسیله دیگری که به اينترنت متصل میشود، از يك شماره اختصاصي بهره خواهد برد که به آن IP ميگويند.
البته این آدرسها، هنگامی معنادار خواهد شد که سایر نقاط متصل به اینترنت هم از آدرس بهرهمند شده باشند و اینجاست که سيستم نام دامنه سایتها (که DNS نامیده میشوند) طی پروتکلهای دیگر مورد تأیید قرار گرفته و عملیات فراخوانی یک وبسایت کامل خواهد شد؛ همان آدرسی که در مرورگرتان تایپ میکنید تا به سایت خاصی رهنمون شوید.
كلاینت چیست و چه تفاوتی با سرور دارد؟
تمام ماشينهاي موجود در اينترنت يا سرور هستند يا كلاينت («کاربر» هم معنی میدهد). سرورها دستگاههایی هستند كه به ديگر ماشينها سرويس ميدهند (مثل سروری که اطلاعات سایت ما روی آن قرار دارد و مبدأ ارسال این گزارش به سیستم شما هم هست) و ماشينهايي كه از آنها براي برقراري ارتباط با سرورها استفاده ميشود كلاينت هستند (مثل رایانه ای که پشت آن نشستهاید و با کلیک موستان روی تیتر این مطلب، آن را از سرور فراخوان کردهاید). در فضاي اينترنت، اين سرورهاي وب، سرورهاي ايميل و ديگر سرورها هستند كه نيازهاي ما براي ايجاد ارتباط را برطرف ميكند؛ به این صورت که در واقع با فراخوان یک مطلب، نخست به سرور وب دسترسي پيدا ميكنيد. پس یکی از تفاوتهای دیگر سرورها در آدرس ثابت آنهاست که امکان دسترسی همیشگی به آنها را شدنی میکند.ماجرا این گونه خواهد بود که وقتی آدرس یک سایت خاص را در مرورگرتان تایپ میکنید، درخواست شما از راه ابزارهایی چون راهبانها (روترها)، بدون اینکه بدانید، به سرور آن سایت منتقل شده و سرانجام اطلاعات مورد تقاضای شما از طریق خطوط ارتباطی به سیستم شما منتقل خواهد شد.
این توضیحات تمام راز پیچیدهای را که جزيی از زندگی امروزمان به شمار میرود در بر گرفته، ولی بی گمان، هنگامی که سخن از مقولههایی چون بومی کردن اینترنت به میان میآید، درخواهیم یافت که گاه همین توضیحات هم ممکن است برای راهگشایی از گرههای پیش رویمان مفید واقع شود!
?
تصویر خطوط ارتباط فیبر نوری در شهر نیویورک و در بخش منهتن جنوبی که برپایه رنگ، سرعت انتقال اطلاعاتشان مورد قیاس قرار گرفته و تصویر یک هتل بزرگ برای درک ابعاد واقعی نقشه به آن افزوده شده است؛ بخشهای روشنتر از کابلهای قدرتمندتر بهره میبرند و به عبارت سادهتر، سرعت اینترنت در آنها بیشتر است. اکنون شاید بد نباشد، با همین مقیاس، نخست موقعیت کشورمان را در تصویر شماتیک بالایی هم پیدا کرده و به راحتی سرعت اینترنت کشورمان را در قیاس با دیگر کشورها بسنجیم.