بعد از اون همه رنج،
چیز عجیبی توی من بیدار شد.
یه آگاهی جدید.
انگار چشم دلم باز شده بود.
دنیا رو یهجور دیگه میدیدم.
انسانها رو، دردها رو، حتی آینده رو.
گاهی یه چیزی رو حس میکردم،
و بعد همون اتفاق میافتاد.
نه جادو بود، نه خیالپردازی.
آگاهی بود.
و من میدونستم تازه اول راهه...
