برادر بزرگ
خواندن ۳ دقیقه·۲ روز پیش

دین؛ به سوی وجدان فطری یا تحمیل؟

به نام خدا؛ ۱‌ فروردین

عیدتان مبارک. یک سال گذشت از روزی که بالاخره اینکه به مطالب بقیه نگاه کنم خودم هم بنویسم. راجب خدا نوشتم! یک سال گذشت، عقایدم شدیداً در یکی دو ماه اخیر مورد بازرسی و تغییر قرار گرفت. یکسری چیزها ماند و یکسری چیزها اضافه شد. گویی دادگاهی بود و من هم برای دفاع از موکلانم استدلال میکردم، تا جایی که یکسری چیزها واقعاً برایم سؤال شد! به جوابشان نرسیدم. بعضی ها هم برایم مشخص شد. این را میدانم که نسلی از همنوعانمان بخاطر همین دادگاهی که درونشان داشتند یا بخاطر یک شبهه‌ی ساده که در ذهنشان می‌آمد خودشان را سرزنش می‌کردند حتی. خوب یا بدش با شما!

دیگر جانم برایتان بگوید که یکی از سوال ها این بود:

دین محدودمان کرد؟ تفکر ما را محدود کرد؟ راستش نمیدانم خیلی های دیگر هم دنبال این جوابند. واقعا دوست دارم روزی در یک جمع ۱۵، ۱۶ نفره سراغ این موضوع برویم. آیا اصلا به نام خدا؟ البته در ایران خیلی ها به خدا معتقد هستند، مسلمان بودن یا نبودنش را کاری نداریم، اما به خدا و وجودش اعتقاد دارند. عده‌ی خیلی کمی به خود خدا و انرژی ای که آن بالا هست شک دارند. عقیده‌ی اقلیت هم قابل احترام است.

انقدر به این دید که «چون من مسلمانم پس برترم!» به آنها از بالا به پایین دیدیم، که آنها همین را الآن برای ما دارند. البته اگر نقد داشتن به حکومت ها (از بالا تا پایینش) را دین‌نداری نمی‌دانید! شاید از وقت خوابم گذشته است و باید بروم بخوابم. هرچه شما بگویید. نصف شبها از این چیزها به ذهنم زیادی خطور میکند به دل نگیرید.

بهار / هلیا حیدری (آرت یونیتی)
بهار / هلیا حیدری (آرت یونیتی)


راستی ماه رمضان را تبریک میگویم با ۲۰ و اندی روز تأخیر.

هرچه بوده و هست من این را معتقدم که دین اگر نبود الآن انسان خیلی از حد خود میگذشت. حالا بحث اینکه الآن نیازش هنوز واجب است یا نه با شما. دین آمد تا بواسطه گذشت زمان و چندین نسل یک قانون نانوشته‌ای برای توله ی تازه متولد آدم باشد. منظورم این است که الآن همین شما ذاتاً میدانی که دزدی چیز بدی است شاید انجام بدهی شاید هم نه! اما ته دلت را قلقلک میدهد. شاید دین برای بودن همان محکمه ای که قاضی ندارد، یعنی همان وجدان‌مان آمد. بنظرم ولی درکل افراطی بودن در دین چیز خوبی نیست. نه برای خودش و نه برای بقیه.

حال اینها را بیخیال. بیایید با هم زندگیمان را بکنیم با هر عقیده ای کنار هم. بیایید با هم کنار بیاییم به عقاید یکدیگر احترام بذاریم و سعی نکنیم عقایدمان را (درست یا غلط) به بقیه تحمیل کنیم. هرکسی برایش عقایدش مقدس است، با لقب گذاشتن برای دیگری که «آی فلانی دگم است» یا «فلانی بی‌دین است» همدیگر را نرنجانید، بیایید با هم برای مبارزه با آنان که نانشان در این است که شما یک روز خوش از این مذهب نبینید و افراد بالعکس. افراد ناآگاه را هم آگاه کنیم بجای نزاع بنظرم، بگوییم «دوست عزیز این کار تو به مذاق من ننشست» و از این حرفها! بیایید با هم فقط چندین سال زندگی کنیم و آخرش ببینم که کی و چی درست میگفت:)))


بدون عنوان / مهدی راحمی (آرتیبیشن)
بدون عنوان / مهدی راحمی (آرتیبیشن)


منظورم این نیست که آن طرف شما را اذیت کند و شما هم تحمل کنید. هر دو طرف به هم احترام بگذارند. همه‌مان می‌میریم! آیا هرکس به سوی «او»یی بر میگردد که اعتقاد دارد؟! شاید هم «او»یمان یکی بود.

شما را به خدای خودتان می‌سپارم، امیدوارم سالی پر از برکت و شادی و موفقیت باشد. هر چه خیر است پیش آید. خداحافظ و بدرود(هرکدام که به مذاق شما خوش می‌آید!)

۱
۲
دین‌دار، البته اگر مخالف تحمیل کشف حجاب رضاخانی و یا اجبار حجاب حکومتی را دین‌نداری میدانید!
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید
نظرات