برادر بزرگ
برادر بزرگ
خواندن ۵ دقیقه·۲ روز پیش

چند راه برای مقابله با هوا و هوس یکهویی!

به نام خدا؛ ۱۰ تیر ۱۴۰۴.

عجب روزهایی گذشت. چه روزهایی که بخاطر نبود اینترنت خالص بودند. چه روزهای پرتنشی بودند. امیدوارم سالم و سلامت باشید. ایام محرم هم به شما عزیزان تسلیت میگم. ولی خواهش میکنم مردم رو با طبل پر سروصدا ساعت ۱۰ و نیم شب زده نکنید.

امروز بعد یک سال میخواهم بالاخره چیزی منتشر کنم، و آنهم چیزی به ذهنم نرسید جز: مقابله با زمان هایی که آدم دلش میخواهد بزند زیر همه چی و بخاطر یک لذت کوتاه مدت خودش را به زحمت بیاندازد! لامذهب سن و سال نمیشناسد. البته که نوجوان ها بسیار دچارش میشوند، ولی خودتان میدانید منظورم چه بود.

کاری را بکن که دلت میخواهد؟!

همیشه میگویند کاری را که دلت میخواهد بکن چون خوشحال‌تر میکند تو را! امّا دیگر مشخصا میدانید از بن بی اساس است این تفکر. اگر خوشحالی همان لذت آنی باشد درست میگویند. اما خوشحالی آن لذت آنی نیست. آن چیزیست که شما بعد از اینکه خویش‌تنظیمی میکنید به دست می‌آید.(عجب کلمه ای!)

آزادی به کورکورانه دنباله روی از یک خواسته و تسلیم آن شدن نیست. آزادی چیزی ست بعد از آنکه معنا و مفهوم خواسته را فهمیده اید.


خب دوست عزیز درک میکنم. این لحظات برای خیلی‌ها حتی آنهایی که چندین سال است بدور از اینها هستند هم پیش می‌آید! اولین چیزی که باید بگویم این است:

۱. آقاجان فکر نکن!

دیدی وقتی سفر دلچسب میروی اصلا آنقدر حواست پرت است که کمتر بهش فکر میکنی؟
یعنی سعی کن همان لحظات اول فکرت را درگیرش نکنی. اصلا بهش فکر هم نکنی. جواب میدهد قطعا این مرحله را اگر بتوانی حرفه ای شوی دیگر تمام است. همیشه میتوانی همین ابتدا قطعش کنی. سعی کن فکرت را مشغول مسخره ترین چیزهای ممکن دیگری بکنی. اصلا مهم نیست به چه فکر میکنی فقط چیزی که تو را مشغول میکند از آن دست افکار نباشد.

این کار سختیست. خیلی اوقات هم از یادت میرود. پس اگر نتوانستی و پرورشش دادی فکر را سعی کن یه کار عملی سبکی بکنی. مثلاً:

۲. یک برین استورم (طوفان ذهنی) درحد ۵ دقیقه بکن.

دیگر همه میدانند این طوفان ذهنی چیست. یک قلم و کاغذ بردار شروع کن به نوشتن جواب جملاتی از این دست:

الف) اگر الان اینکارو نکنم چه حسی خواهم داشت؟

ب) آیا ده دقیقه دیگر هم خواهان این کار پست هستم؟

و امثالهم. هرچه به ذهنت میآید مرتبط با این موضوع بنویس. یک لیست از دلایلی که نمیخواهی اینکار را بکنی بنویس. خودت را قانع کن.

۳. اگر آدم مذهبی هستی، میتوانی از دینت کمک بگیری!

من چه میدانم! اگر قرآن آرامش به تو می‌دهد برو وضو بگیر بخوان. اگر وقت نماز شب است، حتی یک نماز وتر بدون قنوت هم میتوانی بخوانی. سوره لقمان را بخوان. و از این دست کارها.

در این ایام محرم از خدایت بخواه برایت مقدر کند از این خواسته های پوچ و گذرا بگذری. حتما میشود.

۴. حرکت فیزیکی خیلی سریع.

پاشو پاشو همین الان ۳۰ ثانیه پلانک برو. پاشو چنتا شنا بزن. پاشو بزن بیرون یکم بدو. بیخیال کی اهمیت میده بهت برای چی میدوی؟ یکم دوچرخه سواری کن. یکم درجا بزن. یکم شنا دیواری برو. یه سری شناها هستن مثلا شنای الماسی(!) همون دایموند پوشآپ میگن بهش. ببین میتونی بزنی؟ دراز نشست برو یکم. یکم هدفون بزار تو گوشت انرژی بگیری.

این کارای ورزشی صرفا حواس پرت کردن نیست. باعث کاهش کورتیزول میشه و دوپامینو تنظیم میکنه.

۵. تکنیک تصویر سازی پایان یا یه همچین چیزی.

ایده اینو از این سرویسای هوش مصنوعی گرفتم. خیلی توپه. تو که انقد تصورت قویه که به این چیزای چرند فکر میکنی. ببین و تصور کن آخرش چیمیشه. یکم چشماتو ببند، نیم ساعت بعدتو تصور کن. دلت نمیخواست. اگه مذهبی باشی باید بری غسل کنی! حالا چجوری بری تابلو نباشه! هی اعتماد بنفست میاد پایین تر. الآنه که یه نفر در اتاقو باز کنه و تمومه داستان. دوباره باید بری اون اپه رو ریست کنی از اول شروع کنی.

اصن یه وضعیه.

پس بیخیال میشی قاعدتاً. وجدانا موقع نوشتن این بند بالایی مو به تنم سیخ شد. اصن میتونی بنویسیش همینو.

۶. جایگزین دوپامینی!

که حتی یکی از دبیرامون هم خیلی راجبش حرف میزد.

برو یه دوش آب سرد ۱۵ ثانیه ای بگیر یخ یخ. سخته ولی کم کم بهتر میشی توش. هر دفعه که حموم میری تهش یه همچین چیزی رو داشته باش که بدنت بهش عادت کنه و قوی تر بشه نسبت بهش. میتونی اول با آب ولرم یا نسبتا سرد شروع کنی.

برو بقالی ازین چرت و پرتا هستن کیکس میکسه چیه؟ اونا که ترشن مزشون. یا اگه میوه دارین پرتقالی، لیمویی که الان خیلی فصلشون هم نیستن پس جایگزین آبلیمو و از این چیزای فرآوری شده است.

ازین کلیپ انگیزشیایی که هیچ آدم بهش عمل نمیکنه نگاه کن. همونا دوپامین میده بهت. شاید خوب نباشه که صرفا نگاهش میکنی و انجام نمیدی ولی حداقلش اینه که بد تر از اون نیست. همینطور دیدن میم. مفید نیست ولی اندازه اون بد هم نیست دیگه آخر از همه به فکرت بیوفته این چیزا.


در آخر این تویی که تصمیم میگیری. به پدر و مادرت فکر کن. به این فکر کن که زحمت کشیدن اینقدره تا به اینجا برسه قدت! بعد یه دونه فکر مسخره تورو معتاد خودش میکنه و بندش میکنه.

یه پیشنهاد هیجان انگیز بهت میدم! برو از بقالی دلستر تلخ بگیر بزن تو رگ پسر، خیر سرت تابستونه. پاشو. مگه نمیخواستی بترکونی؟! الان برو. یا برو از این نسکافه ها بگیر، قشنگ یه دونه از اون گروناش بگیر ارزشت بیشتر از این حرفاست. بعدشم بیا یه فیلمی سریالی چیزی بزار ببین. از این کانالای معرفی فیلم کم نیستن بگردی پیدا میکنی. یکیشون فکر کنم فیلمولوژی بود یه همچین چیزی لوگوش قرمزه. زیادن حالا دنبالش که باشی پیدا میشن.

آب سردتابستوندوپامیناعتیاد
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید