استاد-شادی یا همان منتورینگ فرایندی است که در آن فردی با تجربه های کمتر کنار فردی که با تجربه تر است (منتور) قرار می گیرد تا در یک زمینه خاص مهارت های خویش را افزایش و بهبود بخشد. مربیگری یا همان کوچینگ فرایندی است که در آن کوچ یا مربی با مدیر و کارمند همراه و هم مسیر می شود تا عملکرد مدیر یا کارمند را بهبود بخشیده و به او کمک کرد تا به اهدافش برسد. درست است که کوچینگ و منتورینگ هر دو باعث بهبود عملکرد می شوند اما توجه کنید که این دو اصلاً یکی نیستند و کار خود را به شیوه های متفاوتی انجام می دهند و همچنین هر کدام از آنها تمرکزشان را روی جنبه خاصی و متفاوتی میگذارند. در این مقاله قصد داریم تفاوت این دو را بیان کنیم:
اولین تفاوت کوچینگ و منتورینگ در این است که،منتورینگ به دانش و تجربه نیاز دارد در صورتی که در کوچینگ داشتن دانش خاصی نیاز نیست.
دومین تفاوتی که در منتورینگ و کوچینگ به چشم می خورد این است که رابطه ای که منتورینگ با فرد مراجعه کننده برقرار می کند،رابطهی بلندمدت است در صورتی که این رابطه در کوچینگ کوتاه مدت است.
تفاوت بدی که میخواهیم بیان کنیم این است که منتورینگ عملکرد توسعه می باشد،اما در کوچینگ عملکرد اجرایی را مشاهده میکنیم.
آخرین تفاوتی که این جا به آن میپردازیم این است که منتورینگ نیاز به طراحی دارد ولی در کوچینگ نیاز به طراحی نیست.
چه موقع از کوچینگ استفاده میشود؟
وقتی که یک شرکت میخواهد به توسعه کارکنان خود در زمینههای خاص بپردازد.
هنگامی که سیستم جدیدی وارد شرکت می شود.
زمانی که گروه کوچکی از کارمندان که در یک شرکت کار میکنند به بالا بردن شایستگی های خود در زمینه های خاص نیاز داشته باشند. بیزینس کوچینگ می تواند از افراد در تمام زمینه های کاری حمایت کند. چه کوچینگ اجرایی برای مدیران ارشد، چه کوچینگ مصاحبه برای جویندگان کار یا کوچینگ کسب و کار نوپا برای کارآفرینان، همه ثابت کرده اند که در تحقق هدف یک فرد بسیار موفق هستند.
چه موقع از منتورینگ استفاده میشود؟
هنگامی که یک شرکت،میخواهد به توسعه رهبران و استعدادهای خود به عنوان بخشی از برنامه ریزی جانشینی بپردازد.
وقتی که یک شرکت برای توسعه کارکنان متنوع خود برای حذف منابع موفقیت در حال تلاش باشد.
زمانی که یک شرکت بخواهد کارکنان خود را توسعه دهد برای به دست آوردن صلاحیت یا مهارت های خاص.
هنگامی که یک شرکت برای تخصص و تجربه داخلی خود در کارکنان تازه وارد و نسلهای آینده در تلاش باشد.
حال بیایید دوباره به همان موضوع یعنی تفاوت کوچینگ با منتورینگ بپردازیم.
کوچینگ وظیفه گرا است یعنی روی مسائل خاصی مانند مدیریت،صحبت کردن،یادگیری و نحوه تفکر استراتژیک تمرکز دارد. این در حالی است که منتورینگ،روابط گرا است یعنی برای ارائه یک محیط امن که سازمانها هرگونه مسئله که مرتبط با موفقیت حرفه ای و شخصی است به او می گویند،تلاش میکند. تمرکز آن فراتر از آن است که تا اینکه مواردی مانند تعادل کار و زندگی،اعتماد به نفس،ادراکات شخصی و نحوه تاثیر شخص در حرفه را در بر می گیرد.
برای مدیریت فوری یک سازمان کوچینگ موثر است. اما در منتورینگ مدیر به طور غیر مستقیم درگیر است اگر چه او توانایی این را دارد که به کارمند پیشنهادات خود را در مورد چگونگی استفاده بهتر از تجربه مربیگری بدهد. ولی بین مربی و مدیر هیچ پیوندی وجود ندارد و رابطه آنها طولانی می باشد.