من در کلیسای باپتیست بزرگ شده بودم و بچه ای بودم که همیشه به کلیسا می رفتم و با ایمان بودم. زیاد به کلاس های انجیل می رفتم و کتاب مقدس را می شناختم. اما اطلاعات زیادی از دین نداشتم. در حد یک بچه 13-17 ساله می دانستم.
پیش از گرویدن به اسلام اعتقاد شدیدی به تثلیث در مسیحیت داشتم. دانش زیادی درباره دین اسلام نداشتم. شاید به خاطر تصویری که رسانه های عمومی از اسلام ساخته بودند در جهالت قرار داشتم و هرچه را که اخبار و رسانه ها به خوردم می دادند، بی چون و چرا می پذیرفتم. به خاطر کلاس های انجیل شناسی اطلاعاتی نیز درباره ادیان یهودیت، بودایسم، هندویسم و غیره داشتم و خیال می کردم خیلی باسوادم.
در کلاس درس ما یک جوان مسلمان شده بود و من می خواستم او را به راه راست هدایت کنم. تصور اینکه او دین مسیحیت را که من آنقدر دوست داشتم ترک کرده، برایم قابل قبول نبود. به همین جهت نیز ماموریت خودم قرار دادم تا این دوست منحرف شده را به کلیسا بازگردانم. تمام تلاش خودم را به کار بستم، اما آنچه اتفاق افتاد این بود که بالاخره از طریق او با اسلام آشنا شدم.
ما بحث های زیاد دینی درباره الهیات با هم داشتیم و او جنبه هایی از اسلام را به من آموخت. و من متوجه شدم که دین او با منطق بیشتری همراه است، تثلیث را زیر سوال بردم و در حالی که می خواستم او را هداست کنم، خودم هدایت شدم. بله! من به دنبال حقیقت نرفتم، اما خدا مرا هدایت کرد!
حالا این نکات و مباحث عقایدی اسلام چیست؟ اگر مایل به اطلاع و تحقیق در خصوص نکات معجزه آمیز و ناب اسلام هستید شماره زیر را در گوشی خود ذخیره کرده و به تلگرام من پیام دهید: 09191820915
#حقیقت #اسلام #دین #مسیحیت #تحقیق
