محمد علي كريمي
محمد علي كريمي
خواندن ۳ دقیقه·۶ سال پیش

گفت و گو علمي ميان يك شيعه و يك سني؛ بخوانيد و قضاوتش با شما

يكي از شيعيان و مواليـان سـرور مؤمنان عليه السلام ، از "اباهذيل علاّف" كه از ناصبيان بي دين و پيروان عمر اسـت سـئوال نمود:

❓بعداز سيدانبياء ، امام و پيشوا كيست؟

ابَاهُذَيل گفت: ابابكر .

زيرا كه حضرت رسول فرموده:

١- -قَدَّمُوا خَيْرَكم وَ وَلّوا افضلكم- ( يعني ابوبكر بهترين شما و با فضيلت ترين شما!!!)

٢- و مردم همه به امامت ابي بكر راضي شدند.

?آن مؤمن گفت: اي اباهذيل! اگر سيّد كاينات اين سخن را فرموده باشد، ابوبكر بـر سـر منبـر گفت: -أقيُلوني و لستُ بخيركم- ( يعني: بيعت با من را رها كنيد و من آن بهترين شما نيستم تا اينكه موظف به بيعت با من باشيد)

❌پس ابوبكر اين سخن را دروغ گفته و دقيقا خـلاف كلام رسول خدا حرف زده ، پس مخالف رسول خدا و دروغگو، شايسته امامت نيست.

❌و اگر راست گفت: به طريق اولي ( به دليل اقرار خود و سيره عقلاء مبني بر : اقرار العقلاء على أنفسهم جايز ) شايسته امامت نيست.

↩️و آنكه گفتي : مردم همه راضي شدند، دروغ گفتي !

١-زيرا كه انصار مي گفتند: "منّا امير و منكم امير"

٢- و زبير از مهاجرين بيعت نمي كرد تا آنكه شمشير او شكستند، و چند نفر ديگر بر ابوبكر حجت گرفتند و بيعت با ابوبكر ننمودند.

٣- و سلمان رحمة الله عليه گفت:

اي قوم كرديد و نكرديد، و چه دانيد كه چه كرديد؟

.

❓اي اباهذيل! جواب من را بده از گفته ابوبكر : "مرا شيطاني است كه گمراهم ميسازد و در غلط مياندازد و ديوانه ام ميكند"

✅ و او شما را خبر داده كه من چنين حالتي دارم و چنين كسي شايسته امامت نيست.

.

❓و خبر ده مرا اي اباهذيل از آنكه عمر بر منبر گفت: "اي كاش مويي بودم بر سينة ابابكر" ( كنايه از شدت محبت)

❌و در جمعه ديگر بر منبر گفت: بيعت با ابابكر، بي فكر و بي عقلي بود؛ خدا تعالي از شرّ آن ما را نگه دارد.

پس هركس كه شما را بخواند به مثل آن ( يعني بگويند كه امامت بايد به انتخاب مردم صورت گيرد) بايد كه بكشيد او را !!!!

⁉️پس جواب بگو كه علت اين تناقض فاحش ميان اين دو سخن چيست ؟

.

و جواب من را بده كه :اگر حضرت رسول بعد از خود خليفه تعيين نكرده و مردم ابوبكر را خليفه كردند

⁉️پس چرا ابوبكر ، عمر را تعيين كرد؟

و عمر خلافت را به شورا انداخت و من تناقض در ميان آنها در نصب خليفه ميبينم.

.

❓و باز جواب من را بده كه : عمر ميانِ شش نفر شوري كرد و گمان او اين بود كه اين ها همه اهل بهشتند، وگفت كه اگر مخالفت كنند دو چهار را، يا سه سه را، و عبدالرّحمن عوف با ايشان نبوده باشد، بايد بكشيد آن دو را يا آن سه را، پس آيا اين ديانت است كه به قتل اهل جنّت امر نمايد؟

?پس اباهذيل چنان متحّير شد كه زبانش ياري نداد كه يك كلمه جواب او بگويد.

.

.

?قبل از اينكه شما دوباره متن را بخوانيد جهت قضاوت صحيح، اين نكته را بگويم كه:

" مهمترين چيزي كه بايد در جامعه شيعه بخصوص نسل جوان تقويت بشود، قدرت علمي و استدلال است. تا در مواجهه با يك فرد يا شبهه سريع منفعل نگرديم"

_

تاريخ ١٨ ذي الحجة مصادف با عيدالله الاكبر، عيد غديرخم. شهر مكه مكرمه. موسم حج١٤٣٩

خبرحقيقتگفتگوروشنفكرتشيع
محقق. نويسنده.متخصص ديني
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید