جانای. کوبارا به مدت ۱۲ سال به عنوان معاون اجرایی و مدیر ارشد اجرایی بنیاد کالیفرنیا فعالیت کرد و در سال ۲۰۲۰ از این سمت بازنشسته شد. این مقاله برگرفته از وبلاگ ایشان است.
ممکنه ترس از اینکه پررو یا منفعتطلب و حتی مزاحم دیده بشیم باعث میشه که سمت شبکهسازی نداریم، در کنار اون یه فکت هست که ایجاد روابط جدید همیشه ترسناک میتونه باشه، مخصوصا وقتی یه آدم رو هیچوقت تا حالا ملاقات نکردید و اگه مقداری چاشنی درونگرایی هم بهش اضافه کنیم احتمالا با فیلم وحشت روبرو هستیم.
اما در واقعیت شبکهسازی چیزی جز شناخت مردم نیست، هر روز شما دارید شبکهسازی میکنید، حتی وقتی کلی خجالتی هم باشید بازم یه شبکه از آدمهارو دارید که باهاشون ارتباط میگیرید، مثل کسایی که توی مدرسه یا دانشگاه هستن، یا جاهایی که خرید میکنید. در واقع شما همیشه در حال شبکهسازی هستید.
یا وقتی کسی دوست خودشو بهتون معرفی میکنه و درنهایت شما با اون دوست میشید، اینجا هم شبکهسازی اتفاق میفته.
به عنوان یه انسان، ما برای ارتباط با دیگران ساخته شدیم، بدون ارتباط احتمالا منزوی میشیم و سگ سیاه افسردگی هم همیشه پشت یک درخت در حالی که کف دستهاشو به هم میماله منتظر ماست تا کمی سبک زندگی بدی داشته باشیم و خودشو سریعا به محل حادثه برسونه.
به همین خاطر شبکهسازی ۲ هدف اصلی یعنی تقویت روابط فعلی و توسعه روابط جدید رو دنبال میکنه.
در نهایت اما شبکهسازی شغلی یعنی استفاده از شبکههای موجود در جهت اهداف شغلی و مالی که در دنیای امروز از نیازهای مهم تمام افراد هست.
شبکهسازی بهترین راه برای پیدا کردن شغل «یا پروژه» هست چون:
اول شاید فکر کنی کسی نیست که توی پیدا کردن کار یا پروژه بهت کمک کنه، ولی درست که فکر کنیم میبینیم واقعا چند نفری هستن که اونا حداقل چند نفر دیگه رو میشناسن، فراموش نکن که شبکه همیشه قرار نیست موقعیت اصلی رو فراهم کنه، بعضی موقعها میتونه یه مشاوره خوب باشه و خوبه که از آدمها مشاوره هم بگیرید.
شبکهی که دارید بزرگتر از چیزی هست که فکر میکنید، اعضای خانواده، دوستان، همسایگان، همکاران و کسایی که باهاشون آشنا هستید. لیست مخاطبهای گوشیتون و حتی کسایی که باهاشون توی شبکههای اجتماعی ارتباط میگیرید، نام همه رو یادداشت کنید و به سرعت میبینید که لیست بزرگی خواهید داشت.
به همه افراد فکر کنید، کسایی که در دانشگاه داشتید، دوستان مدرسه، باشگاهی که میرید، کسایی که ازشون خدمات میگیرید مثل دکتر، جاهایی که خرید میکنید و حتی آدمهایی که با اونها ارتباط دارن.
در نگاه اول به نظرتون ارتباط زیادی با این آدمها ندارید، اما اونها در اصل شبکه اولیه شما هستن.
باید به این هم توجه کنید که هر شبکه کلی شبکه متصل به هم دیگه داره، مثل وقتی به دوستی میگید برای من شغلی پیدا کن و اون هم در شبکه خودش دنبال شغل برای شما میگرده.
آدمهایی که با شما در ارتباط هستن و حالا دیگه شبکه شما میشن باید بدونن مسیر شما چیه و دقیقا چه کاری انجام میدید، مثلا ماجرای چندلر «در سریال فرندز» که بعد از سالها، دوستهاش هنوز نمیدونستن شغل دقیق اون چی هست و چه تخصصی داره. در اینجا شما هم باید مسیر مشخصی داشته باشید تا افراد شبکتون بتونن در معرفی شما راحتتر عمل کنن.
جمله «هر کاری شد» یا «هر پروژهای بود» بهم خبر بدید یه سیاهچاله ایجاد میکنه که تمام پتانسیل شبکهسازی رو از بین میبره.
پس اهداف شما باید روشن باشه و حتی اگه تخصص پیچیدهای دارید سعی کنید یه توضیح ساده از اون برای خودتون تعریف کنید تا به افراد داخل شبکه که دانشی از تخصص شما ندارن همیشه یک توضیح قابل فهم و ساده داشته باشید.
برای مثال «من یک تورلیدر هستم و تورهای تفریحی به سه شهر اصفهان، شیراز و یزد را به صورت هفتگی اداره میکنم.»
این در کنار مشخص بودن هدف و تخصص، حتی نوع خدمات شمارا به شکل واضح بیان میکند، احتمالا نزدیکان یکی از دوستان شما زمانی که تصمیم داشته باشه به یزد سفر کنه، دوست شما یادش میمونه که شما هر هفته به یزد تور تفریحی دارید.
وقتی دنبال کار یا پروژه هستید با معرفینامه شروع کنید، کسایی که شمارو دوست دارن یا بیشتر بهتون نزدیک هستن میتونن بهترین معرف شما باشن، پس لازمه که باهاشون تماس بگیرید و:
ارتباط برقرار کردن به تنهایی میتونه سخت باشه، اما درخواست و کمک از دیگران برای بیشتر ماها باعث خجالت هست، اما احتمالا نکاتیرو فراموش کردید.
شبکهسازی یک فرایند «بدهبستونه»، که شامل ایجاد ارتباط، و کمک به همدیگه میشه، نه یک تکنیک صرفا برای گرفتن یک شغل یا یک لطف. شما حتما باید به افراد داخل شبکه خودتون به شکلی کمک کنید، سعی کنید ارتباط بیشتری باهاشون بگیرید و ارتباط شما بر پایه درخواست یا انتظارات شما نباشه.
البته در بیشتر موارد وقتی درست فکر کنید میبینید که کمکهایی به دوستان، یا آشنایان خودتون داشتید، ولی میتونید تلاشتون رو بیشتر کنید، مثل دادن هدیه و یا تماس در روزهای سخت و بیماری اونها. در این مورد قبول دارم که هر فردی راهکارهای خودش رو داره.
یادتوننره نمیتونید اولین درخواستتون از افراد پیدا کردن شغل یا پروژه باشه، این درخواست فشار زیادی همراهشه و ممکنه اونا احساس کنن غافلگیر شدن، میتونید اول ازشون راهنمایی بخواید و در نهایت ازشون بخواید اگه میتونن توی مسیری که راهنماییتون کردن براتون شغل یا پروژه پیدا کنن یا به دیگران بسپارن.
بهترین رانندگان ماشینهای مسابقهای استادان کاهش سرعت هستن، میدونن که سریعترین راه برای دور زدن مسیر یا عبور از پیچها کاهش سرعت هست، در واقعیت و در دنیای شبکهسازی هم باید از مسیر شبکهسازی لذت ببرید و البته که شعار مسابقهای «slow in, fast out» رو هم در ذهن داشته باشید.
شبکهسازی موثر یک فرایند عجلهای نیست، نه به این معنی که نباید تلاش کنید بلکه نباید عجولانه برای ایجاد روابط در جهت منفعت تلاش کنید.
وقتی شبکهسازی میکنی باید حضور داشته باشی و سعی کنید از این فرایند لذت ببری.
اگه چیزی رو که میخوای به دست بیاری و بعد ناپدید بشی و دیگه تا دفعه بعد که به چیزی نیاز داشتی ازت خبری نباشه یه خبری برات دارم، بهزودی حمایت تمام افراد رو از دست میدی، سعی کن همیشه به افرادی که کمکی داشتن فیدبک بدی حتی اگه کمک اونها اثری نداشته، یادت بیاد که اونها بخشی از زمان خودشون که میتونستن هرکاری انجام بدن رو برای کمک به تو اختصاص دادن.
از اونها تشکر کنید و بهشون توضیح بدید چه اتفاقی افتاد، گزارش عدم موفقیت در خیلی از موارد کمک میکنه تا افراد باز هم به شما کمک کنن تا به موفقیت برسید.
در نهایت کمک کنید و کمک بگیرید.
همه روابط «قوی» و «ضعیف» دارن. اضافه کردن افراد به شبکهها زمانبره، به خصوص روابط قوی. داشتن چندین «بهترین دوست» به سرمایهگذاری زمان و انرژی نیاز داره. تلاش برای پیدا کردن آشنایان جدید به همون اندازه چالش برانگیزه. اما اضافه کردن اعضای جدید «رابطه ضعیف» به شبکه شما، انعطافپذیری شناختی بیشتری میده، توانایی در نظر گرفتن ایدهها و گزینههای جدید. روابط جدید با فراهم کردن ارتباط با شبکهها، دیدگاهها و فرصتهای جدید، شبکه رو تقویت میکنن.
از طرف دیگه یه رابطه قوی میتونه برای شما کلی رابطه ضعیف جدید بسازه، مثلا آشنایی با کسایی که با دوست خوب شما در ارتباط هستن. یادتون نره که روابط قوی حلقه درونی و اصلی شبکه شما هستن و از اونا میتونید برای شروع روابط جدید استفاده کنید.
در ارتباط خودمون با افراد معمولا بیشترین درخواست ما نیازهای امروز ماست، مثلا امروز بیکار هستم و نیاز به کار دارم، در صورتی که میتونید نگاهی بلندتر داشته باشید، کمکهایی که میتونن باعث رشد شما بشن، یا در آینده شغلی شما نقش مثبتی داشته باشن.
مثل دوستی که تلاش میکنه تا شما اولین کتاب خودتون رو بنویسید، یا کسی که شمارو به یک سمینار معرفی میکنه، تمام اونها کسایی هستن که به شکلی در مسیر زندگی و پیشرفت به شما کمک کردن. حتی اگر این کمک رفع مهمترین مشکل حال حاضر شما نباشه.
این میتونه راهی برای کمک شما به دیگران بشه، برای مثال نمیتونید کمک مالی به دیگران کنید؟ یا برای اونها کاری پیدا کنید؟ در کاری که تخصص یا توانایی خاصی دارید بهشون کمک کنید، مثلا رزومهنویس خوبی هستید؟ سعی کنید برای تمام افراد اطرافتون یک رزومه خوب بنویسید و به این شکل شما کسی باشید که به اونها در مسیرشون کمک کردید، مطمئن باشید کمک بیشتر شما باعث فعال شدن افراد داخل شبکه میشه.
شرکتها برای ارتباط بهتر با مشتریانشون از CRM استفاده میکنن، برای اینکه بدونن علایق اونها چیه، آخرین مکالمات و صحبتهاشون در مورد چی بوده، چه داد و ستدهایی باهم داشتن و احتمالا از چه سمتی معرفی شدن یا با چه افرادی در ارتباط هستن، این دقیقا کاری هست که در شبکهسازی نیازه و باید قبول کنیم که بیشتر آدمها حافظه تصویری خوبی برای همه اینها ندارن، به خصوص وقتی شبکه شما بزرگتر میشه، به همین خاطره که میتونید برای همه افراد داخل شبکه یک پروفایل بسازید.
سعی کنید علایق اونها، تاریخ تولد، روندهای زندگیشون رو بنویسید تا در شرایطی که لازم دارن بتونید بهشون بهتر کمک کنید و یا حتی بدونید در چه زمانی میتونید ازشون کمک بخواید.
در نهایت شبکهسازی چیزی جز یک ارتباط دو طرفه سودمند نیست، سپاسگزاری، تشکر و جبران بیشترین خواسته تمام مردم دنیاست و شما با برآورده کردن اینها شبکههای ارزشمند خواهید داشت.