زندگی پر میشود از کاش! کاشهایی که غوطه ور است در بغضی که سرسختانه جای خوش کرده و میل حقیقت ندارند.
و گاه نبودن بیشتر به میل است تا بودن میان حجم عظیمی از خفگیهایی بیپایان.
رمان کاش نبودم بر مدار زندگی پر محنت مهساییست که در در بند بند وجودش حسرت نبودن را میخورد و در نگاهش گویا اشکی دمیدهاند که چشمهاش بیش از حد جوشان است.
میان جوش و خروش بیامان زندگی، مهسا اسیر مشتی میشود پر مهر اما مخوف و لبالب پر میشود از نفرت… نفرتی که سرانجام کنار میزند حسرت نبودن را، به رخ میکشد لذت شیدایی را و مهسا… به چشم میبیند طعم خوش بودن را… بودنی پس از شفقتی عظیم.
قسمتی از دانلود رمان:
انقدر سریع از داخل اتاق زدم بیرون که حتی کوروشم نتونست عکس العملی نشون بده، پشتم رو به دیوارهای سرد راهرو تکیه دادم و چشمهام رو بستم. فقط یک دادگاه دیگه می موند برای مهر پایان این زندگی؛ اما چرا دلم شاد نبود؟ چون این طلاق هیچ چیزی رو بر نمیگردوند! هیچ چیز رو!
– الان دیگه راحتی نه؟
تندی چشمهام رو باز کردم و نگاهم رو دوختم به مرد روبهروم که از اول دادگاه فکرم درگیر این بود که چرا این شکلی شده؟
مردی که حس کردم سه سال ندیدمش نه سه ماه!
لاغر و متفاوتتر از همیشه! چشمهای گود افتاده ریش نسبتا بلندش و نگاهش که هیچ چیزی از رهام گذشته، درونش نمیدیدم!
– سه ماهه از دست من راحتی نه؟ دیگه کسی نیست عذابت بده نه؟
چونم لرزید، چه خوبه که خودش میدونست!
– تو همه چیزم رو گرفتی.
نگاهش انگار داغونتر شد؛ ولی من هیچ چیز از این رهام جدید رو نمیشناختم.
– میدونم!
– پس برو! برای همیشه از زندگی این دختر هیچی ندار برو!
تیزر رمان کاش نبودم :