ویرگول
ورودثبت نام
مهدی رحمانی
مهدی رحمانی
خواندن ۳ دقیقه·۵ سال پیش

تجربه خرید سرور برای شرکت

سلام خدمت دوستان

یکی از سخت ترین و یا بهترین تجربه های خوبی که من بدست آوردم در مورد خرید سرور بود. در ابتدای کار که میخواستم کار شبکه را شروع کنم، خودش یکی از سخت ترین کارهای موجود بود.

برای ابتدای کار من مجبور بودم توی یک خدمات کامپیوتری کار کنم حدود 5 سال که خیلی از تجربه های بسیار خوبی نصیب من شد. که در اینده تجربه های این کار رو برای دوستان اعلام میکنم. ولی جالبی کار زمانی بود که من وارد یک شرکت شدم و کارم رو بصورت رسمی آغاز کردم. در این شرکت من مسئول بخش اسکن بودم که توی قسمت حدود 12 تا سیستم داشتیم که با یک سوئیچ شبکه با هم وصل شده بودن.

8 تا سیستم pc داشتیم که کارشون اسکن بود که 4 تا سیستم مانده هم کارشون ادیت و ویرایش این سند های اسکن شده بود. که این سیستم ها بصورت per to per به هم وصل شده بودن و عملا خبری از سرور و فایل شیرینگ و این داستان ها نبود. خودم هم اون موقع هیچی نمیدونستم.

تا این که یکی از دوستام توی همین شرکت یک پروژه معرفی کرد که کارش شبکه کردن یک سازمان بود این شد که ما دو تا افتادیم دنبال کار شبکه و ببینیم چی هست. من اون موقع یک پک آموزش شبکه گرفتم که خیلی هم جامع بود ولی اون پروژه به ما نرسید چون باید شرکت ثبتی داشته باشیم. ولی من پیگیر این آموزش شبکه شدم که یک چیزی یاد بگیرم.

بعد از یک مدت من از اون شرکت اومدم بیرون و به یک شرکت دیگه رفتم و در اونجا در خط تولید یک برند خاص تجهیزات الکترونیکی رفتم. یک جورهایی لول کاری بشدت اومد پایین. ولی بعد از یک مدت اتفاق های جالبی برای من افتاد من در اون کارخانه شرکت به مسئول IT ارتقا شغلی خوردم.

این اتفاق بسیار جالب و بسیار پر چالش بود، از این مورد زیاد قراره بنویسم چون تجربه های بسیار خوبی برای من داشت. در این شرکت من با سرور آشنا شدم و تازه فهمیدم چی به چی هست و مسئول IT اصلی شرکت خیلی به من حال داد و خیلی موارد رو برای من توضیح داد و من با شبکه آشنا تر شدم.

چند سالی هم در این شرکت بودم و با اتفاقات جالب و مدیریتی خوبی آشنا شدم و دوباره من باز جابه جا شدم و این بار به یک ارگان دولتی نظامی رفتم که شاید بدترین خاطره های من و لحظات زندگی من در این ارگان بود. جوری که مجبور بودم 4 صبح از خواب بیدار بشم و ساعت 9:30 میرسیدم خونه و بدون اینکه به کاری و یا چیزی فکر کنم میخوابیدم. فاجعه ایی بزرگ بود. ولی در این جا به کسی آشنا شدم که زندگی من به کل تغییر کرد و از این مجموعه و تمامی مجموعه ها بیام بیرون و برای خودم کار کنم.

اینجا سرآغاز رشد و شکوفایی من بود. من از این قسمت کاملا در شغل مورد علاقه و پر چالش خودم وارد شدم و به عنوان یک پشتیبان شبکه مشغول به کار شدم.

در اول های کار فقط سیستم های pc را دست میزدم و یواش یواش به سمت سرور رفتم. برای خرید سرور یک بار برای استعلام قیمت به خیلی از شرکت ها تماس گرفتم و راهنمایی های عجیبی میگرفتم. قیمت های عجیب کلمات عجیب تر که حتی توی کار هم ندیده بودم. تا این که با یک شرکت آشنا شدم و در من رو در مورد سرور hp راهنمایی های خیلی خوبی کردن. که با حوصله تمام تمامی موارد رو به من گوشزد کردن که چه کاربردهایی داره و برای کارهایی که برای شبکه داشتیم بهترین کانفینگ سرور را به ما پیشنهاد دادن و قیمت هم نسبت به بقیه بسیار قیمت خوبی دارن.

شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید