یک روز در دفتر محل کارم طبق برنامه روزمره که گرفتن آمار تعداد کارگرهای روزمزدجهت دریافت ژتون غذا بود به علت سروصدایی که بود و حواسپرتی خودم اشتباهی پیش آمد. بعد از یکی دو ساعت که سرپرست کارگران برای گرفتن ژتون غذا آمد دوبارهآمار نفرات را پرسیدم و زمانی این مطلب را فهمیدم که دیگر کار از کار گذشته بود وبخش پشتیبانی شرکت قبول نمیکرد در همان حال یادم به سه مرحله رها شدن از نگرانی افتاد و سریع آن را در ذهنم مرور کردم تا حداقل آرامش ذهنی بر من مستولی شود تابهتر بتوانم برای حل مسئله فکر و تصمیمگیری کنم.جالب اینکه بعد از اجرا علاوه بر آرامش خودم توانستم با پشتیبانی صحبت کنم وآنها هم راضی شوند که آمار نفرات را اضافه کنند و مسئله بهطور کامل حل شد.سه مرحلهای که برای رها شدن از هر نگرانی میتوانید به کار ببرید:
۱.بررسی صادقانه و بدون ترس موقعیت و در نظر گرفتن بدترین وضعیت ممکن
برای نمونه همان موقعیتی که خودم دچارش شدم را بررسی میکنم. بدترین وضعیتی که ممکن بود در آن روز پیش بیاید این بود که خودم از غذای ناهار محروم شوم نه قرار بود کسی مرا اخراج کند و نه اعدام.
۲.آمادگی برای پذیرفتن بدترین وضعیت در صورت وقوع
انجام این مرحله در خیلی از مواقع باعث رسیدن به آرامش و گرفتن تصمیم درست میشود.سه مرحله رها شدن از نگرانیمن هم آن روز برای نخوردن غذا ذهنم را آماده کردم و این موضوع برایم بیاهمیت شد چون قبلاً روزه ۱۶ ساعته را تجربه کرده بودم با این تفاوت که این بار هم صبحانه خورده بودم و هم میتوانستم آب بخورم. با اجرای این مرحله توانستم فکرم را از تشویش و نگرانی بیرون بیاورم.
۳.با صبر و آرامش، سعی کنید وضعیت را بهتر کنید.
حالا با خیال راحت و تمرکز فکر میتوانید به راهحلهایی برای بهتر شدن وضعیت بیندیشید.در آن وضعیت با خودم گفتم به سراغ بخش پشتیبانی بروم و صحبت کنم به هر حال همه چیز قابل مذاکره است.در اتاق پشتیبانی ضمن اعتراف به اینکه مسئله پیشآمده به دلیل کوتاهی از من بوده و با کمی اصرار توانستم غذای ناهار را هم خودم بخورم و هم برای کارگران مهیا کنم.این مراحل برای شما هم قابل اجرا هستند به شرط اینکه قضیه را با مراحل تطبیق دهید. مطمئن باشید نتایج خوبی را خواهید گرفت.
تهیه و تنظیم: سایت ریلکسم