
با توجه به سند۲۰۳۰ و وجود نوابغ موجود در کشور بلاخص در بخش اقتصادی که در تاریخ بشریت مثل و مانند ندارند! در این کشور اقتصاد ایران به احتمال زیاد تا سال ۲۰۳۰ در جهت احقاق هدف نظم نوین جهانی گروگان بی کفایتی ها خواهد بود
(مشکلات کشور یا از تحریم است یا از بی کفایتی اگر از تحریم نیست حاصل بی کفایتی است و اگر حاصل بی کفایتی نیست چرا راه حلی برای آن نیست و اگر راه حلی هست چرا اجرا نمیشود ؟)
هرچند آرزو دارم این پیشبینی غلط باشد اما رشد اقتصادی مصنوعی که گاهی اتفاق افتاده حاصل از تورم و افزایش اسمی قدرت خرید مردم بوده نه حاصل از افزایش تولید و رفاه واقعی
دقیقا همین فشارهای اقتصادی حاصل از بی کفایتی ها و توحشات ارتجاع سفید(فمنیسم )ایران را به سومین کشور عصبانی دنیا تبدیل کرده است


پیش به سوی قله اهداف۲۰۳۰
یک نکته
چو خراب در کُنج خرابات مست ،بست نشسته ایم
شیشه عمر دیو حرص و طمع را بحق شکسته ایم
چشم به در، برای دیدار یاران دلخسته ز جور روزگار
ز هر چه تعلق پذیر است به کل ، دل گسسته ایم
عود و می و چنگ و ساز تقدیر چه خوش نواخته است
دندان طمع ز هوشیاری این قوم را ز ریشه کنده ایم
تدبیر بشر چو بره ای به چنگ شیر قوی تقدیر روزگار
آنچه تقدیر حق به حق تقریر نموده را پذیرفته ایم
