متن و دانلود آهنگ سهتیغ از رض و صفیر از بیست رپ
مردهها قطار جسدا توی صف
لاشخورا رو کول هم، آشخورها هم سوت و کف
کارخونه هیولا با تولیدات ترس
مشتریها پول ندارن پول بگیرن قرض
طول کوتاه رفاه با صعود ارز
سرمایهگذار واقعی تو عالم فرض
درصدهای چاق، پشت لاغرا شکست
گشنه میمونن فهم ماوراء براشون کشک
آب خالی، نون خشک، خوشبختی کرده پشت
همه خار درآوردن، غنچه ها تو مشت
چشما سرخ رنگ پارچه قرمز روی مخ با شاخ میرن توش میره نیزهها تو پشت به قصد کشت
در نمیاد به انشا، اغوا یا که ارضا
به جاش چشمات میبینه مثال تا بدی رضا
کشتهها جنازه
زندهها اجازه
که چجور جور کنن واسه بدن اجاره.
عابر بندر دریازدهای بودی که واسه رفتن به دشت
میکرد استخاره.
روحتو زدن؟ نداره اشکال
رو موج بودی شدی اغفال
یا بخت یا که اقبال
بوده سختتر از این
گذشته بدتر از این
بیاد بیشتر از این
میکنیم اسب رو زین
ما سریعتریم از این
ما قویتریم از این
تا بوده همین بوده
تا بگذریم از این
تار عنکبوت به سقف عقل
نمیرسه قدت؟
خود کم بینی باعث شده بشه اخته درک
قصهی بلند شدنت افسانهی چند
هزار بیت و تو باید بایستی رو قلل
قطار قطار نقاب
سوار سوار هراس
واسه تبدیل کردن تو به چیزی که خودت نخواهیش
صبر کن، اینجا که ایستادی هستش سراب
برگرد، دریای مواج داره نقشهها بر آب
بیدار شو از خواب تموم کن این عذاب
درست سوال کن تا برسی به جواب
خودتو نگه دار آشغالارو بریز دور
این یه امتحانه همه هم میشیم قبول
آگاهی رمز مرحلهست با عشقی که تو قلبه
شادی خود قنده تو دلامون حله
مسیر یال کوه، نه رو کف دره
روبه رو قله، مابقی حله
هرچند
بوده سختتر از این
گذشته بدتر از این
بیاد بیشتر از این
میکنیم اسب رو زین
ما سریعتریم از این
ما قویتریم از این
تا بوده همین بوده
تا بگذریم از این