موضوعات کلام جدید و دین و تلقی سنت مدرنیته و همچنین بحث های پویایی و دینامیسم و یا راکد و ایستا بودن یک دین باعث به وجود آمدن دیدگاه های جدیدی در دین و اندیشه شده است .
علت این تنوع و این تفاسیر متعدد را میتوان در گروه چند دلیل زیر ذکر کرد :
معرفی چند چهر شاخص روشنفکری دینی:
دکتر عبدلکریم سروش را میتوان به عبارتی پدرمعنوی این جریان دانست زیرا پیش از او شریعتی صرفا به تفاسیر جدید و دیدی نو نسبت به دین می پرداخت .اما سروش اپیستمه موجود در تفسیر در اسلام را تغییر داد و میتوان شروع خط فکری اش را در کتاب قبض بسط تئوریک شریعت دانست نظریه های دیگر او از قبیل نظریه رویا های رسولانه و انواع دینداری ها را میتوان پس از آن دانست . او یکی از مولوی شناسان برجسته حال حاضر است و یکی از کتب معروف و مشهور او در رابطه با مولوی را میتوان کتاب قمار عاشقانه نام برد .سروش همچنین از لحاظ بین المللی شناخته شده ترین روشنفکر ایران در جهان است که برنده جایزه اراسموس شده است.در خصوص دیدگاه های او در رابطه با قرآن مورد نقد فنایی و نراقی و ملکیان و دیگر چهره های دینی شده است.
مصطفی ملکیان دیگر روشنفکر مهم حال حاضر است تمرکز او در حال حاضر بر روی نسبت های میان معنویت در دوران معاصر،بهزیستی روانی در دین
و روان رنجوری انسان معاصر در خلا مدرنینه است . او بعد از گذر چند دوره فکری چون اسلام گرایی و سنت گرایی ، نواندیشی دینی،اگزیستانسیالیسم دینی به مهمترین پروژه خویش یعنی پیوند میان عقلانیت و معنویت رسیده است.
از جملات مشهور او در این باب :
من نه دلواپس سنت هستم نه دلواپس تجدد، من دلواپس انسان گوشت و پوست و خونداری هستم که در این زندگی رنج میکشد.
سروش دباغ فرزند عبدلکریم سروش است و از چهره های نسبتا جدید جریان نواندیشی دینی است . گرایش او در حوزه روان شناسی و فلسفه اخلاق و نیز عرفان است . او چندین مقاله بحث برانگیز از جمله حجاب در ترازوی اخلاق،روایات در ترازوی اخلاق نوشته است. دیدی روان درماگرایانه و وجودگرایانه (اگزیستانس)به مسائل دینی دارد و سعی در استخراج این مفاهیم از ادیان دارد .نکنه دیگر از دباغ این است که او از سپهری پژوهان معاصر است و دیدی بینا رشته ای و تطبیقی به سپهری دارد مقالاتی از قبیل:در هوای لودیوگ و سهراب ، چیدن ریحان از درخت دازاین ، در طربنامه خاک میتوان نمونه مطالعه او در شعر پژوهی تطبیقی دانست .
او همچنین به دنبال پیدا کردن اشتراکات سالکان مدرن و کهن دارد .
ابوالقاسم فنایی از اخلاق پژوهان حوزه عرصه دین است .تمرکز اصلی او بر روی تقدم دانست اخلاق بر روی فقه کهن است تا دین دچار بی اخلاقی نشود . فنایی تمرکز بر فلسفه اخلاق دارد و با استفاده از آن به دنبال نقد و بررسی فقه موجود میپردازد .
محمد مجتهد شبستری از فیلسوفان نو معتزلی حوزه فلسفه دین و زبان است و با این دید به دنبال خوانشی پدیدار شناسانه و هرمونیتکی نسبت به قرآن است .او از منتقدان ذات مندی اسلام و دانستن فهم ثابت از دین است ،همچنی او از منتقدان جدی فقه کنونی مراجع و هژمونیک یافته در سیاست های روحانیان است و طرفدار اعلامیه حقوق بشر و معیار پنداشتن آن است.
آرش نراقی از نویسنده ها و مقاله نویسان مشهور حوزه نواندیشی دین در عرصه چالش های جدید و مطابق آن است .یکی از بحث برانگیز ترین صحبت ها و مقالات او در خصوص رواداری و احترام به حقوق همجنسگرایان و قبیح ندانستن آنها با دریافت و برداشت از قرآن است که باعث ایجاد هیاهوی زیادی میان مقاله نویسان و روزنامه نگاران و اساتید و فیلسوفان شد .همچنین او مقاله ای در خصوص گیاه خواری و در دفاع از آن نوشته است .
اگر بخواهیم معایب این جریان و اشتباهات آن را ذکر کنیم میتوان این موارد را ذکر کرد :
اما همانطور که هر مکتبی دارای نواقص و ایرادات بزرگی است دستاورد ها و موفقیت های خاص خود را داشته است در نتیجه لازم است به نکات مثبتی این مکتب در خود داشته اشاره کرد :
در نهایت از شما بابت مطالعه این نوشتار سپاسگزارم .لازم به ذکر است این نکنه را ذکر کنم نقد های من و همچنین ذکر مزایا این جریان راجب اشخاص ذکر شده نیست بلکه برای هر کدام از موارد ذکر شده مثال ها و نمونه هایی است .
امیدوارم خامی قلمم رو بنا بر بی تجربگی ام بر من دوستان ببخشایند.