ویرگول
ورودثبت نام
Reza zarei
Reza zarei
خواندن ۶ دقیقه·۱ سال پیش

بررسی جریان نو اندیشی دینی ایران

  چهره  های روشنفکری
چهره های روشنفکری

موضوعات کلام جدید و دین و تلقی سنت مدرنیته و همچنین بحث های پویایی و دینامیسم و یا راکد و ایستا بودن یک دین باعث به وجود آمدن دیدگاه های جدیدی در دین و اندیشه شده است .

علت این تنوع و این تفاسیر متعدد را می‌توان در گروه چند دلیل زیر ذکر کرد :

  • ورود فلسفه غرب و دیدگاه های عصر روشنگری به ایران از ولتر و کانت تا دکارت و هگل که سبب ایجاد دیدگاه های نوع برا تفسیر و بررسی مسائل دینی شده است.
  • ناموفق بودن تفسیر دینی کهن با ادبیات سنتی و کلاسیک همراه با استدلال های نامربوط به مدرنیته و همچنین ادراک نکردن این عصر توسط روحانیون سنتی.
  • ورود عرصه هرمونتیک و تفاسیر بافتار شناختی و زبان شناسیک به عرصه تفسیر دینی و حل مجهولات و چالش های گفتمان دینی. با ورود این عرصه الهیات فلسفی ایراند وارد گفتمان جدید تفسیر مواجد شد. ورود تفکرات اندیشمندانی چون شلایرماخر ، فردینان سوسور ،دیلتای ، هانس گئورگ گادامر و رولان بارت و همچنین زبان شناسان مکتب پراگ (برای آشنایی بیشتر کتاب دو جلدی ساختار متن بابک احمدی را مطالعه بفرمایید).
  • خستگی از دیدی یک طرفه و تک بعدی و نداشتن دیدی ذوقی و چند بعدی نسبت به مسائل دینی . شروع جبران این جریان از شریعتی شروع شد که با تفاسیر جامعه شناختی و زبان شناختی و اسطوره ای به دنبال مذهب گرایی بود .
  • خوانش های و تفاسیر زنانه ، بررسی های هرمنوتیکی و بافتی قرآن، برداشت های سوسیالیستی از قرآن، واکاوی های فرهنگی از اسلام و سنت از دیگر دغدغه های رویکرد نواندیشی دینی است .

معرفی چند چهر شاخص روشنفکری دینی:

دکتر عبدلکریم سروش را میتوان به عبارتی پدرمعنوی این جریان دانست زیرا پیش از او شریعتی صرفا به تفاسیر جدید و دیدی نو نسبت به دین می پرداخت .اما سروش اپیستمه موجود در تفسیر در اسلام را تغییر داد و میتوان شروع خط فکری اش را در کتاب قبض بسط تئوریک شریعت‌ دانست نظریه های دیگر او از قبیل نظریه رویا های رسولانه و انواع دینداری ها را میتوان پس از آن دانست . او یکی از مولوی شناسان برجسته حال حاضر است و یکی از کتب معروف و مشهور او در رابطه با مولوی را میتوان کتاب قمار عاشقانه نام برد .سروش همچنین از لحاظ بین المللی شناخته شده ترین روشنفکر ایران در جهان است که برنده جایزه اراسموس شده است.در خصوص دیدگاه های او در رابطه با قرآن مورد نقد فنایی و نراقی و ملکیان و دیگر چهره های دینی شده است.

مصطفی ملکیان دیگر روشنفکر مهم حال حاضر است تمرکز او در حال حاضر بر روی نسبت های میان معنویت در دوران معاصر،بهزیستی روانی در دین
و روان رنجوری انسان معاصر در خلا مدرنینه است . او بعد از گذر چند دوره فکری چون اسلام گرایی و سنت گرایی ، نواندیشی دینی،اگزیستانسیالیسم دینی به مهمترین پروژه خویش یعنی پیوند میان عقلانیت و معنویت رسیده است.

از جملات مشهور او در این باب :

من نه دلواپس سنت هستم نه دلواپس تجدد، من دلواپس انسان گوشت و پوست و خون‌‌داری هستم که در این زندگی رنج می‌‌کشد.

سروش دباغ فرزند عبدلکریم سروش است و از چهره های نسبتا جدید جریان نواندیشی دینی است . گرایش او در حوزه روان شناسی و فلسفه اخلاق و نیز عرفان است . او چندین مقاله بحث برانگیز از جمله حجاب در ترازوی اخلاق،روایات در ترازوی اخلاق نوشته است. دیدی روان درماگرایانه و وجودگرایانه (اگزیستانس)به مسائل دینی دارد و سعی در استخراج این مفاهیم از ادیان دارد .نکنه دیگر از دباغ این است که او از سپهری پژوهان معاصر است و دیدی بینا رشته ای و تطبیقی به سپهری دارد مقالاتی از قبیل:در هوای لودیوگ و سهراب ، چیدن ریحان از درخت دازاین ، در طربنامه خاک میتوان نمونه مطالعه او در شعر پژوهی تطبیقی دانست .

او همچنین به دنبال پیدا کردن اشتراکات سالکان مدرن و کهن دارد .

ابوالقاسم فنایی از اخلاق پژوهان حوزه عرصه دین است .تمرکز اصلی او بر روی تقدم دانست اخلاق بر روی فقه کهن است تا دین دچار بی اخلاقی نشود . فنایی تمرکز بر فلسفه اخلاق دارد و با استفاده از آن به دنبال نقد و بررسی فقه موجود میپردازد .

محمد مجتهد شبستری از فیلسوفان نو معتزلی حوزه فلسفه دین و زبان است و با این دید به دنبال خوانشی پدیدار شناسانه و هرمونیتکی نسبت به قرآن است .او از منتقدان ذات مندی اسلام و دانستن فهم ثابت از دین است ،همچنی او از منتقدان جدی فقه کنونی مراجع و هژمونیک یافته در سیاست های روحانیان است و طرفدار اعلامیه حقوق بشر و معیار پنداشتن آن است.

آرش نراقی از نویسنده ها و مقاله نویسان مشهور حوزه نواندیشی دین در عرصه چالش های جدید و مطابق آن است .یکی از بحث برانگیز ترین صحبت ها و مقالات او در خصوص رواداری و احترام به حقوق همجنسگرایان و قبیح ندانستن آنها با دریافت و برداشت از قرآن است که باعث ایجاد هیاهوی زیادی میان مقاله نویسان و روزنامه نگاران و اساتید و فیلسوفان شد .همچنین او مقاله ای در خصوص گیاه خواری و در دفاع از آن نوشته است .

اگر بخواهیم معایب این جریان و اشتباهات آن را ذکر کنیم میتوان این موارد را ذکر کرد :

  • نداشتن تسلط کافی در منابع فقهی و احادیث توسط بعضی از افراد شاخص حوزه روشنفکری
  • دور ماندن از فلسفه تطبیقی و مطالعه نکردن فلسفه ایرانی در مباحث روشنفکری (ابن رشد،سهروردی،ابن سینا)هرچند این بزرگان کهن باشند اما استدلال ها و بررسی ها نشان میدهند نقد ها و برداشت هایی تازه در مسائل داشته اند(رجوع کنید به کتاب ابن رشد نوشته ماجد فخری
  • میانه روی اشتباه.زمانی که ما با یک استدلال غلط در یک دستگاهی فکری هستیم لزوما اصلاح آن به ترمیم آن نمی رسد در نتیجه لازم است نقد صریح به آن جریان را لازم دانست
  • جهان فکری مختلف و ترکیب نمودن جهان های مختلف فکری.به عنوان مثال میتوان به برداشت های هایدگری یا نیچه ای و همچنین سوسیالیستی از اسلام را که عملا ربط و ارتباطی بهم ندارند اشاره کرد .
  • رویکرد عرفان مدارانه را نیز از اشتباهات این خط فکری است که دید فقهی و کلامی را پست میشمارند و دیدی ذوقی و عرفانی را به مراتب تقدیس میبرند .در حالیکه عرفان نیز نقض های شدیدی دارد و تناقضات لاینحل آن سالها باعث بحث در آن شده است.

اما همانطور که هر مکتبی دارای نواقص و ایرادات بزرگی است دستاورد ها و موفقیت های خاص خود را داشته است در نتیجه لازم است به نکات مثبتی این مکتب در خود داشته اشاره کرد :

  • ایجاد جرئت نقد و به زیر سوال بردن ساختارهای سلطه گرانه و تفاسیر مطلق گرایانه و نقد خودحق پنداری .
  • ایجاد جرئت اندیشیدن و شروع روشنگری ها و نقد های متعدد بر خوانش ها و تفاسیر نادرست و حتی بعضا غیر اخلاقی
  • داشتن دیدگاه های کمک کننده و نوآیین نسبت به دین .به عنوان مثال سروش دباغ مقاله ای با عنوان گزاره های اگزیستانس در عاشورا نوشته است که تفسیری زیبا و نوین به ما در خصوص حوادث دینی و تراژیک آن میدهد.
  • آوردن دیدگاه های روان کاوانه و فلسفه غرب در حوزه فلسفه دین .
  • ایجاد و تلاش برای ارائه پلورالیسم دینی یا کثرت گرایی دینی برای ایجاد اتفاق و به وجود آمدن صلح در کنار انتقاد.
  • اوردن دیدگاه پدیدارشناختی و زبان شناسی نسبت به کتب مقدس
در نهایت از شما بابت مطالعه این نوشتار سپاسگزارم .لازم به ذکر است این نکنه را ذکر کنم نقد های من و همچنین ذکر مزایا این جریان راجب اشخاص ذکر شده نیست بلکه برای هر کدام از موارد ذکر شده مثال ها و نمونه هایی است .

امیدوارم خامی قلمم رو بنا بر بی تجربگی ام بر من دوستان ببخشایند.








دینیفلسفه غرب
من هر آنجایم که که درد آنجاست زیرا که من بر هر دانه ی اشک مصلوب شده ام
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید