یک جوکی در سال 1360 در میان عامه مردم رواج پیدا کرده بود، در همان روزهای تابستان 60 که مردم در کوچه و خیابان توسط تروریست های مجاهدین خلق به گلوله بسته می شدند، مسعود رجوی رسما اعلام کرده بود، کار رژیم نهایتا تا دو ماه دیگر یعنی مهرماه تمام است.
در همان روزها جوکی بر سر زبان ها افتاده بود به این شرح که:
زمانی پس از سالها فردی که خارج کشور به سر برده به وطن باز می گردد و هنگامی که از هواپیما در فرودگاه پیاده می شده در کمال تعجب می بیند شخصی که پلکان را پای هواپیما گذارده، لباس روحانی پوشیده و به اصطلاح عام "آخوند" است!
ابتدا با بی تفاوتی از این مسئله عبور کرده و سوار اتوبوس هایی می شود که مسافران را از پای هواپیما به سالن ورودی انتقال می دهند، در کمال حیرت باز می بیند راننده اتوبوس لباس روحانی پوشیده و همانطور که محو تماشای او بوده، از بیرون پنجره مشاهده می کند خلبان هایی هم که برای پرواز بعدی عازم باند فرودگاه هستند، لباس روحانی پوشیده اند!
در سالن فرودگاه مسئول چک کردن بلیط ها، مسئول اطلاعات و راهنماها و ... همه لباس روحانی به تن دارند !!
او می بیند راننده تاکسی اش، پلیس های سر چهارراهها و مغازه دارها و ... همه همان لباس روحانی را پوشیده اند و روند زندگی عادی ادامه دارد.
بالاخره کلافه شده و از راننده تاکسی (که او هم لباس روحانی دارد) می پرسد آیا کسی در این مملکت هست که لباس آخوندها را نداشته باشد؟
راننده پاسخ می دهد:
"بله هستند، یک عده ای هستند که سالهاست در یک زیرزمینی خارج از شهر زندگی می کنند..."
تازه وارد از راننده درخواست می کند که او را به آن زیر زمین ببرد. وقتی داخل زیرزمین یاد شده می شود، مشاهده می کند عده ای دور هم نشسته اند و بدون هرگونه حرف و سخنی یک حرکتی را تکرار می کنند به این شکل که ابتدا دو انگشت اشاره و میانه خود را به نشانه 2 بالا آورده و سپس با انگشت شصت خود، علامت رفتن را نشان می دهند .
مرد از راننده می پرسد که این حرکت ها یعنی چی؟ منظور اینها چیست؟
راننده می گوید که اینها از سال 1360 که رجوی گفت جمهوری اسلامی دو ماه دیگه سقوط خواهد کرد، این حرکت را تکرار می کنند و معنی اش این است که :
"اینا دو ماه دیگه می رن!"
حالا چی شد این جوک را به یاد آوردم؟ مشغول خواندن خبرها بودم که در وب سایت ایندیپندنت به نقل از گزارش گاردین خواندم که مبارزات در ایران در زیرزمین ها ادامه دارد.
یکی از همین مبارزان هم گفته بود :
ما همچنان به مبارزات خود در زیرزمین ها و گاراژها و جمع های خانوادگی و با رقص و آواز ادامه می دهیم!