به بهانه انجام رفراندوم برای حقوق بومیان در استرالیا پس از 250 سال
در سال 1770 جیمز کوک انگلیسی با افرادش در سواحل سیدنی پیاده شد و 18 سال بعد هم آرتور فیلیپ با 11 کشتی به حدود سیدنی رسید و پس از قتل عام و کشتار بومیان، آنجا را به عنوان یکی از مستعمرات بریتانیا، "نیو ساوث ولز" نامید!
استعمار انگلیس به جزایر مجاور از جمله نیوزیلند هم رسید. چنانچه پس از 250 سال هنوز پادشاه انگلیس، شخص اول استرالیا و نیوزیلند محسوب می گردد!!
پس از آن انگلیسی ها در استرالیا و نیوزیلند کشتند و غارت کردند و رفتارهای نفرت انگیزی با بومیان انجام دادند که بخش کوچکی از آن در فیلم "حصار ضد خرگوش" توسط فیلیپ نویس در سال 2002 به تصویر کشیده شد.
در طول این 250 سال از حضور انگلیسی ها در استرالیا، حکومت ها تشکیل شد، تبعیدی های انگلیسی را روانه این جزیره کردند، قانون اساسی نوشتند اما حتی در قانون اساسی هم حتی یک کلمه درباره بومیان و ساکنان اصلی استرالیا ننوشتند. چرا که اگر آنها را به رسمیت می شناختند، بایستی همه زمین هایی را که اشغال کرده بودند، پس می دادند.
استعمار و اشغال انگلیسی ها به همان سالها محدود نماند و علیرغم همه ادعاهای حقوق بشری تا همین امروز تداوم یافته است.
چنانچه حالا پس از 250 سال قرار است در 14 اکتبر، عمله و اکره همان اشغالگران به نام مردم استرالیا پای صندوق های رای رفته و درباره حقوق بومیان این کشور تصمیم بگیرند!
قرار است اگر اکثریت همان اشغالگران در این رفراندوم رای مثبت دادند، پس از 250 سال ظاهرا حقوق بومیان این کشور به رسمیت شناخته شود!
اما این به رسمیت شناختن در حدود تاسیس نهادی برای بومیان خلاصه شده که به تصریح آنچه در ماده رفراندوم آمده، تصمیماتش به هیچ وجه الزام آور نیست!!
یعنی در کشوری که عربده های حقوق بشری اش، گوش فلک را کر کرده، سگان و حیوانات دارای حقوقی هستند اما بومیان این کشور هیچ حقوقی ندارند!
براساس آمار نهادهای حقوق بشری، هر ساله صدها تن از زنان بومی این کشور ، به قتل رسیده یا مفقود می گردند.
همین ماجرا در کانادا (از دیگر مستعمرات انگلیس) نیز جریان دارد. یعنی سرزمینی که از 1497 یعنی 526 سال قبل به اشغال انگلیسی ها و بخش جنوبی اش از 486 سال پیش به استعمار فرانسوی ها درآمد. در طی روند اشغال، دهها هزار بومی در این سرزمین قتل عام شدند و زمین هایشان تصرف گردید.
برای تغییر فرهنگ بومیان، هزاران کودک به مدارس شبانه روزی فرستاده شده و مورد ضرب و جرح و تجاوز و بدرفتاری و کار اجباری قرار گرفتند که در همین سالهای اخیر دهها گور دسته جمعی از دفن این کودکان در کانادا کشف شد و بنا به مستندات ارائه شده از سوی محافل حقوق بشری (که در فیلم مستند "فنتانیل" نیز به تصویر در آمد)، مفقودی و کشته شدن صدها تن از زنان بومی این کشور، حتی از سوی دولت، یک بحران ملی اعلام گردید و در سال 2016 یک کمیته تحقیق و تفحص برای آن تشکیل شد!
بنا به گزارش "خوزه فرانسیسکو کالی تزی"، گزارشگر ویژه سازمان ملل، هنوز در کانادا، بومیان این کشور به رسمیت شناخته نشده، زمین هایشان تصرف می گردد، به بهانه های واهی، به زندان انداخته می شوند، از مشاغل و کارهای متعددی محروم بوده، در تعیین سرنوشت خود دخالتی نداشته و حتی بعضا در مناطقی در گتوها نگهداری می گردند!
به گفته یک اندیشمند معاصر، "نژادپرستی در رگ و پی و خون غربی ها جاری است و با هیچ شعاری درست نمی شود"!