بخشی از قسمت اول مجموعه مستند راز آرماگدون (87-1386):
آرماگدون صورت يوناني هارمجدون ، نام محلي در كنعان باستان یا فلسطین امروز است ، شهری به نام مجدو در سرزمین فلسطین که گروهی از بنیادگرایان انجیلی معتقدند در آخرالزمان ،جنگي عظيم در اين شهر روي خواهد داد .
بیلی گراهام از رهبران و کشیشان معتبر انجیلی یا اوانجلیست (که سالها کشیش مخصوص کاخ سفید و برگزار کننده مراسم تحلیف روسای جمهوری آمریکا بود) در سال 1970 هشدار دادکه "جهان اکنون به سرعت به سوی جنگ آخرالزمان و آرماگدون خود نزدیک می شود" او می گوید : "اکنون بسیاری از مردم می پرسند ، این جنگ آخرالزمان در کجاست؟ ما چه اندازه به آن نزدیکیم ؟ باید گفت محل این جنگ در غرب رود اردن است ، در دشت جرزال ، میان جلیله و سامریه..."
هال لندسی از دیگر رهبران اوانجلیست در کتاب معروف خود به نام "زمین ، سیاره بزرگ مرحوم" می نویسد :"...نسلی که از 1948( یعنی از زمان تشکیل دولت اسراییل) به این سو به دنیا آمده است ، شاهد عینی دومین ظهور مسیح خواهد بود. اما پیش از آن رویداد ، ما باید هم جنگ یاجوج و ماجوج را ببینیم و هم نبرد هارمجدون (یا آرماگدون) . کشتار همه سوزی بدین گونه آغاز خواهد شد..."
او همچنین در کتاب "دنیای نوینی فرا می رسد" می نویسد :"...فکرش را بکنید ، دستکم 200 میلیون سرباز از مشرق زمین با میلیون ها سرباز بیشتر از مغرب زمین ، در زیر رهبری دجال (آنتی کرایست یا ضد مسیح) متحد می شوند. عیسی مسیح نخست کسانی را که شهر او ، اورشلیم را غارت کرده اند ، تار و مار خواهد کرد ؛ سپس از ارتشهایی را که در دره مجدو یا هارمجدون جمع شده اند ، به هلاکت خواهد رسانید. تعجبی ندارد اگر تا فاصله 200 مایلی اورشلیم ، خون تا دهنه اسبان بایستد... همه این دره با آلات و وسایل جنگی ، حیوانات و جسدهای آدمیان و با خون ، پرخواهد شد!"
براساس کتاب های لندسی و همچنین مبانی عقاید پیروان بنیادگرایی انجیلی که باورها و تفکرات امروزه یک پنجم آمریکاییان و از جمله همین نئو محافظه کاران حاکم برآمریکا را دربرمی گیرد :"...همه شهرهای جهان در جنگ هسته ای آخرالزمان ویران خواهند شد ، تصورش را بکنید ...مسیح زمین را ویران خواهد کرد و مردمانش را خواهد سوزاند. هنگامی که جنگ بزرگ آخرالزمان به چنان نقطه اوجی رسید که تقریبا تمام آدمیان کشته شدند ، عظیم ترین لحظه فرا می رسد و مسیح با نجات دادن مومنان باقیمانده ، نوع بشر را از نابودی کامل نجات خواهد داد...."
"جری فالول" از دیگر رهبران اوانجلیست که اخیرا در گذشت ، در کتاب " همه سوزی در هارمجدون" می نویسد :"...میدان نبرد آرماگدون از مجدو یا مگی دو در شمال تا ادوم در جنوب ، فاصله ای در حدود 200 مایل کشیده شده است. این میدان از دریای مدیترانه در غرب تا تپه های موآب در شرق خواهد بود ، یعنی فاصله ای حدود 100 مایل و شامل وادی یهوشافاط هم می شود...در این وادی چندین میلیون مردم به آرماگدون در می آیند که شمار آنان بی گمان به 400 میلیون نفر خواهد بود. اینان برای آخرین همه سوزی بشر جمع خواهند شد..."
باور و حمایت این بنیادگرایان انجیلی از تئوری ها و نظریه های صهیونیستی مبنی بر حکومت جهانی با مرکزیت اسراییل و از طریق روش های کهن صهیونی ( که در متن معروف به پروتکل زعمای صهیون) آمده است ، باعث گردیده این گروه از پروتستان ها در بیان سیاسی امروز دنیا به صهیونیست های مسیحی ملقب گردند که در کنار صهیونیست های یهودی در اندیشه تسخیر کره ارض ، به دنبال درگیری و جنگ های ویرانگر و خانمانسوز هستند که نظایرش را همین امروز هم در پیرامون خود می بینیم. گروهی که اینک حتی از صهیونیست های یهودی نسبت به تحقق آرمان دولت جهانی اسراییلی ، افراطی تر به نظر می رسند. خطر این صهیونیست های انجیلی برای صلح و آرامش دنیای امروز و آینده بشریت بدان حد است که برخی از اندیشمندان و کشیشان متفکر مسیحی برای هشدار درباره خطر آنان ، اقدام به انتشار کتب و نشریات و ایراد سخنرانی های متعددی نموده اند از جمله رساله دکترای "استفن سایزر" کشیش معروف انگلیکن که تحت عنوان "صهیونیسم مسیحی " انتشار یافته است.
بنیادگرایان انجیلی یا همان صهیونیست های اوانجلیست اعتقاد دارند که شرط بازگشت مسیح ، برپایی مملکت بزرگ اسراییل و ساخت مجدد هیکل سلیمان ، برخرابه های مسجدالاقصی است. به همین دلیل مدعی یاری یهود هستند ، چون معتقدند ، ملت برگزیده خداوند ، قوم یهود هستند و هرکه آنان را یاری کند ، خداوند او را دوست دارد و هرکه با آنها به جنگ برخیزد ، مقابل اراده خداوند مقاومت کرده است!!
یهودیان صهیونیست نیز براین باورند که صاحبان وعده الهی هستند و حاکمیت ایشان تنها شامل سرزمینی نمی شود که میان دو رود نیل و فرات را در برمی گیرد. بلکه خداوند تمام جهان را به ایشان بخشیده است و در این زمینه به متون تحریف شده ای که خود آنها را تحریف کرده اند ، استناد می جویند.
در تلمود (یکی از کتب تحریف شده یهودیان ) نیز پیرامون فرجام جهان چنین می خوانیم :
"...در آن زمان حاکمیت به یهود باز خواهد گشت و تمام ملل به خدمت آن مسیح یهودی در خواهند آمد و مقابل او سر فرو خواهند آورد. در آن ایام ، هر یهودی ، دو هزار و هشتصد بنده خواهد داشت که به او خدمت می کنند و سیصد و ده خانه خواهد داشت که برآنها حاکم خواهد بود. اما مسیح ظهور نخواهد کرد مگر پس از غلبه بر دولت اشرار یعنی خارج از دین بنی اسراییل ...باید آتش جنگی برافروخته شود که طی آن یک سوم جهانیان از بین بروند. آنگاه یهود ، هفت سال متوالی مشغول سوزاندن و از بین بردن تجهیزات و دست آوردهای این جنگ خواهند بود...."
اما گروهی از مورخان و همچنین کتب معتبر تاریخی ، این هم آرمان بودن و ارتباط اشرافیت یهودی با بخشی از مسیحیت که بیشتر روحیات و منش جنگ طلبی و کشورگشایی دارند را به زمان جنگ های صلیبی و ماجرای شوالیه های معبد مرتبط می دانند. کتابی با عنوان "کلید حیرام"نوشته دو فراماسون به اسامی کریستوفر نایت و رابرت لوماس حقایق مهمی از ریشه های صهیونیسم مسیحی را آشکار می کند. به نوشته این دو نفر ، اساسا فراماسونری ، استمرار شوالیه های معبد محسوب می گردد.
دن براون در رمان معروف خود ؛ "رمز داوینچی" پرده از ارتباطات انجمن برادری یهود و خانقاه صهیون با شوالیه های معبد برداشته و آنها را نگاهبان راز جام مقدس و نسل عیسی مسیح و مریم مجدلیه برای ظهور مسیح بن داوود (همان نقطه مشترک یهودیان و اوانجلیست ها ) می داند که به نوعی وجه ظاهری اعتقادات صهیونیسم به شمار می آید.
از آن پس قدرت مالی و سیاسی الیگارشی و اشراف یهود ، همواره در تاریخ ایران و جهان نقش های عمده و دگرگون کننده ای ایفا کرد تا همچنانکه در کتاب ارمیای نبی عهد عتیق ، ویراستاران یهودی اضافه کرده اند ، یهوه یعنی خدای قوم بنی اسراییل ، خدای تمامی بشر شود.
جزییات مانیفست این تلاش اشرافیت یهود برای حاکمیت جهانی که از اواخر قرن نوزدهم در پدیده صهیونیسم متبلور شد را به خوبی می توان در متن پروتکل های معروف زعمای صهیون مربوط به اوایل قرن بیستم ، مشاهده نمود.