سعید مستغاثی
سعید مستغاثی
خواندن ۶ دقیقه·۱ سال پیش

راز آرماگدون 2 : پروژه پایان تاریخ


بخش هایی از قسمت های دوم و سوم مجموعه مستند "راز آرماگدون 2" (88-1387) :


از ابتداي سال 1976، رشد و گسترش مسيحيت سياسي بنيادگرا (یا همان مسیحیت صهیونیستی) شدت گرفت. به طوري كه بين يك پنجم تا يك سوم آمريكاييان ، از نو غسل تعميد به جاي آوردند كه به «مسيحيان از نو متولد شده» معروف شدند.

پيروان كليساهاي انجیلی افزايش يافت، شبكه‌هاي تلويزيوني شبه مذهبي (مثل TBN) و كليساهاي تلويزيوني تأسيس شد. سازمان‌هاي راست مسيحي، گفتمان اصول‌گرايانه‌اي را آغاز كردند كه مضمون آن، آماده ساختن آمريكا براي بازگشت مجدّد مسيح و پايان جهان بود.

بازگشت يهوديان به قدس پس از جنگ 1967، نشانه‌اي از صحت پيشگويي‌هاي تورات و گام ماقبل آخر بازگشت مسيح، يعني بازسازي معبد سليمان تلقي گرديد. رشد جريان مسیحیت صهیونیستی، آن را به يك نيروي مؤثر در انتخابات رياست جمهوري و كنگره درآورد و 25 درصد از مجموع رأي‌دهندگان آمريكا در دهه 90 را كه يهودي بود، به خود اختصاص داد.

ائتلاف مسیحیت صهیونیستی با راست سياسي در داخل حزب جمهوري‌خواه، تشكلي را به وجود آورد. رونالد ريگان، نامزد حزب جمهوري‌خواه در سال 1980 با كشيش بيلي گراهام، اوانجلیست معروف، ائتلاف نمود و بدين ترتيب در انتخابات پيروز شد. بالاتر اينكه حزب جمهوري‌خواه در انتخابات مقدماتي رياست‌جمهوري در سال 1988، اصلاً به يك كشيش اوانجلیک به نام پت رابرتسون ، اجازه داد كه خود را نامزد نمايد.

اين امر در انتخابات اوّليه رياست جمهوري در سال 2000 نيز تكرار شد و «گري‌بوئر» نماينده راست مسيحي خود را نامزد كرد.

گرچه اين كشيش‌ها نتوانستند رأي حزب را با اكثريت كسب نمایند ، امّا كانديداي حزب یعنی بوش كه نماينده اين جريان بود و با كمك جنبش مسيحيت انجیلی و صهيونيست ها رأي آورد؛ خود را سرباز مسيح دانسته و در همه اردوگاه‌هاي اشغالگران در عراق، تابلوي مسيح با حمايت تفنگ‌داران آمريكايي نصب كرد.


بنابراين غرب جديد، فقط غرب فوق مدرن و سرمايه‌دار نيست، بلکه يك جريان قوي شبه مذهبي با انديشه‌هاي توراتي براي پايان تاريخ به شمار آمده و هستة مركزي آن ايالات متّحده و سپس انگلستان معرفی می شود كه در حال تبليغ و نفوذ اين بنيادگرايي در مسيحيت كاتوليك اروپا نيز هست.

اصول و مبانى جريان اوانجليسم بر این قاعده است كه آمريكا را مسيح به وجود آورده تا در آخرالزمان عليه ضد مسيح (دجّال یا آنتی کرایست) در جنگ نهايى مقدس آرماگدون بجنگد. از اين رو آنها همواره خواستار يك آمريكاى قدرتمند و مقتدر هستند و از افزايش بودجه نظامى حمايت مى كنند. آنها حضور نظامى آمريكا در مناطق مختلف جهان را ضرورى مى دانند ، در سخنراني هاى دينى خود ترويج مى كنند كه قدرتهاى شيطانى در صدد نابودی آمريكا هستند. اوانجليست ها با تبليغات گسترده در دهه اخير، احساسات عميقی در میان پیروان خویش براى جنگ آرماگدون به وجود آورده اند و هر كسى را كه با آنها موافق نباشد ضد دين، ضد مسيح و ضد اخلاق معرفى مى كنند و به هواداران خود آموزش مى دهند كه از مخالفان خود تنفر شديد داشته باشند.

آنها اعتقاد دارند كه صهيونيست هاى يهودى فلسطين اشغالى در آغاز هزاره سوم ميلادى دو مسجد اقصى و صخره در بيت المقدس را منهدم خواهند نمود و به جاى آن معبد بزرگ را بنا خواهند كرد. می گویند روزى كه يهوديان ، مسجد الاقصى و مسجد صخره در بيت المقدس را منهدم كنند جنگ نهايى آرماگدون به رهبرى آمريكا و انگلستان آغاز خواهد شد. در اين زمينه رهبران دينى اوانجليست كتابهاى متعددى را در 20 سال گذشته در آمريكا به چاپ رسانده و نام آنها را "كتابهاى آرماگدون" گذاشته اند.

فروش كتاب، نوارهای ويديو و عرضه وسايل نجات برای جنگ آرماگدون، یک بازار ميليارد دلارى در آمريكا بوجود آورده که در کنار هشت "حوزه علوم به اصطلاح دينى" بزرگ متعلق به اوانجليست ها ، ترکیب قابل توجه و ظاهرا قوی برای آموزش مسائل مربوط به آغاز جنگ آرماگدون و حوادث آخرالزمان به پیروان این فرقه ، سایر مردم و دانشجويان علوم دينى محسوب می گردد.

اوانجليست هاى متعصّب در آمريكا حدود 120ميليون پيرو دارند و در هر دو حزب بزرگ آمريكا يعنى جمهوريخواه و دموكرات صاحب نفوذ هستند . به عبارتی امروزه همراه صهيونيستهاى يهودى، دولت ايالات متحده آمريكا را كاملاً در اختيار گرفته اند. در ايالات متحده آمريكا و ديگر كشورهاى پروتستان ، 1500 فرقه مسيحى معتقد به جنگ آرماگدون، تبليغات گسترده ای انجام مى دهند و براى تسريع در ظهور مسيح ، برای نابودی سراسر جهان تلاش می نمایند ، چرا كه مطابق اعتقادات آنها ، مسيح فقط بعد از نابودى كامل جهان ظهور خواهد نمود. نويسندگان غربى اين اعتقادات را به عنوان "تروريسم مقدس"معرفى مى كنند.

اصول سياست خارجى آمريكا امروز بر "حمله پيشگيرانه" عليه كشورهايى كه مخالف سياست هاى آمريكا هستند، استوار است. بعد از به وجود آوردن حادثه 11 سپتامبر 2001 ، دولت آمريكا جنگ عليه اسلام و مسلمانان جهان را به بهانه جنگ عليه تروريسم آغاز كرد . اكثر دولتمردان آمريكا كه از اوانجليست هاى جنگ طلب هستند ، با هدف عملى نمودن خواسته هاى مسيح و پيشگوييهاى انجيل در آغاز هزاره سوم ميلادى و به بهانه جنگ عليه تروريسم ، جنگ صليبى جدیدی را عليه اسلام آغاز كرده و قصد دارند كه اين جنگ تا سلطه مطلق بر جهان اسلام ادامه دهند.

دولتمردان آمريكايى ، قرن بيست و يكم را "قرن آمريكا" قلمداد مى كنند. در اين رابطه "مركز هسته مشاوران" در آمريكا مطالعات و پژوهشهاى هماهنگى در باره سلطه كامل بر جهان اسلام انجام داده اند که شعار آنها "از جمهورى تا امپراتورى" است. هدف اصلى دولت آمريكا و صهيونيسم بين المللى نابودى كامل اسلام و مسلمانان بوده که با تسلط كامل بر جهان اسلام مى خواهند ارزشهاى ضد اسلامى خود را بر مسلمانان جهان تحميل نمايند.

امروزه ، شناختن و شناساندن خطر صهيونيسم جهاني براي جامعه بشري، به‌طورعام و براي جهان اسلام، به‌طورخاص، از وظايف اوليه و اصلي روشنفكران و محققان مسلمان و متعهد جامعه ما است. به‌ويژه‌اينكه به دليل تجاوزهاي آشكار دولتهاي امريكا و انگليس به جهان اسلام، از جمله به افغانستان و عراق، و فاجعه‌آفريني هاي صهيونيسم جهاني، اين ضرورت صدچندان شده‌است.

اما سوال اين است كه صهيونيسم جهاني را چگونه بهتر بشناسيم؟ چگونه به راز جنايتهاي این فرقه شیطانی پي ببريم؟ بسياري از متفكران اين حوزه مطالعاتي، بهترين راه را "پرده‌برداشتن از راز وحشتناك نهفته در روحيه صهيونيستي و انگيزه های آن"، مي‌دانند و يكي از بهترين راههاي درك روحيه صهيونيستي ، مطالعه "پروتكل هاي زعمای صهيون" است به دلیل آنکه نسل امروز صهيونيسم معتقد است: "بايد پروتكل‌هاي زعمای صهيون را بخوانيم؛ چراكه در آن خبرهاي يقين‌آوري هست."


اين پروتكل ها درواقع زيربناي نظري حكومت جهاني موردنظر صهيونيسم را شكل مي‌دهند. راههاي رسيدن به اين حكومت حقيقتا جهنمي را تشريح نموده و آينده وحشتناكي را براي جهان ترسيم مي‌كند. وحشت انسان وقتي افزون‌تر مي‌شود كه امروز، یعنی پس از گذشت حدود يك قرن از انتشار پروتكل هاي مذكور ، به چشم خود مي‌بينيم همان‌طوركه خودشان وعده داده بودند، بخش هاي قابل‌توجهي از اهداف تعيين‌شده ، محقق گرديده و صهيونيسم جهاني با سلطه بر اروپا و امريكا، ابتدا حكومت غاصبانه خود را بر فلسطين، به‌عنوان سمبل و نماد حكومت جهاني اش ، تحميل كرده و امروز هم از طريق دولت هاي امريكا و اروپا، درصدد محقق‌ساختن بخش هایی از روياي همان حکومت جهانی در عراق امروز یا بابل آرمانی خویش است.

در اين‌كه پروتكل های مذکور حقيقتا وجود دارند و صهيونيسم جهاني، سلطه بر جهان را در برنامه خود هدف قرار داده است، ترديدي وجود ندارد. و اين‌كه پروتكل‌ها توسط حكما، زعما و دانشوران اين گروه تهيه شده ، امروز براي همه كساني‌كه دستي در سياست جهاني دارند، روشن است. البته صهيونيست ها همه امكانات و تلاش هاي خود را براي مكتوم‌ نگه‌داشتن برنامه‌هاي شيطاني شان به كار گرفتند و با ايجاد جو وحشت و ترور و ايراد اتهام يهودستيزي سعي كردند از انتشار پروتكل ها جلوگيري كنند. اما به‌راستي، به مصداق آيه شريفه «ومكروا و مكرالله والله خيرالماكرين» (آل عمران/54)، تقدير الهي چنين بود كه اين سند مهم و تاريخي افشاء گردد.

صهیونیست مسیحیاوانجلیسماسراییلآرماگدون
مستندساز و کارشناس سینما
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید