
این همه شرارت از کجا می آید ؟ - بخش ششم
براساس منابع تاریخی و اسناد معتبر و روایات متواتر، کانون های اشراف و اشرار یهود از همان ابتدای ظهور پیامبر خاتم، توطئه های خود علیه دین آخرالزمان را آغاز نمودند.
اصلی ترین وصف و شرح این توطئه ها از کلام الهی و در قرآن آمده که قوم یهود در طی سالهای آغازین رسالت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، خبیثانه ترین نقشه ها و برنامه های خود را علیه ایشان و پیروانشان به مرحله اجرا گذاردند که اوج آن در جنگ خیبر و سایر خیانت های آنان در دوران 10 ساله حضور پیامبر در مدینه بود.تا آنجا که ردپایشان در رحلت پیامبر و پس از آن، جریانات سقیفه و شهادت ائمه اطهار علیهم السلام نیز رویت شد.
آنها بازهم خود را پیروز میدان می پنداشتند همچنانکه بر دین حضرت موسی علیه السلام فائق آمدند و چنانچه شرک و تثلیث را به مسیحیت تحمیل کردند و آن را در زیر سقف های بلند کلیساهای قرون اولیه پس از میلاد و همچنین قرون وسطی زمین گیر کردند.
براساس پیش بینی ها و پیشگویی هایشان، پس از شهادت امام یازدهم علیه السلام که عمری را در حصر و زندان گذرانیدند، دیگر خیالشان راحت شده بود که پس از خنثی کردن یهودیت و مسیحیت، از مقاومت اسلام و مسلمانان نیز خلاص شدند...
اما ناگهان در مقابل اتفاق عجیبی قرار گرفتند، ماجرای غیبت امام دوازدهم حضرت مهدی علیه السلام که چندان پیش بینی نکرده بودند
و علیرغم جاسوس بازی های حرفه ای شان اما به تولد فرزند گرامی حضرت امام حسن عسکری یعنی حضرت مهدی (علیهم السلام) پی نبرده بودند.
حالا در مقابل امام و رهبر و پیشوایی قرار داشتند که نمی توانستند به او دسترسی یابند تا توطئه های مخربشان علیه اسلام را تداوم بخشند، این به معنای تداوم اسلام و توحید و ادیان ابراهیمی بود.
از همین روی سعی در تغییر سناریوی خود کردند. در همین سالها و دورانی که خود را باز می یافتند، اسلام به سرعت در غرب و شرق عالم پیش رفت، از غرب تا آندلس را فرا گرفت و از شرق به چین رسید.
از طرف دیگر سلسله های دوستدار و پیرو مکتب اهل بیت علیهم السلام در نقاط مختلف به حاکمیت رسیدند؛
آل بویه و دیلمیان در ایران و عراق و غرب آسیا، فاطمیون در شمال آفریقا و حمودیان در آندلس فرهنگ و علم و تمدن اسلامی را به سرتاسر دنیای آن روز بردند.
از همین روی کانون های اشراف و اشرار تصمیم گرفتند در مقابل منجی آخرالزمان شیعه، یک منجی آخرالزمان بتراشند و در واقع مهندسی معکوس انجام دهند....
از همین روی پروژه آخرالزمانی شان کلید خورد و بحث مسیحا گرایی و بازگشت مسیح موعود در مراکز فکری و اندیشه ای آنها باز شد تا براساس آن، سناریوی تازه ای نوشته شود.
البته بنیان های فکری کار از قرن های پیش و توسط یوحنا در بخشی از اناجیل که بعدا اضافه گردید یعنی "مکاشفات" آمده بود و دوره آخرالزمان و ظهور جانور و شیپور های هفتگانه و آرماگدون را تشریح می کرد. (آنچه امروز در آثار آخرالزمانی هالیوود به کررات مشاهده شده و می شود)
این پروژه آخرالزمانی توسط فرقه های صهیونی همچون کابالا و فراماسونری پس از جنگ های صلیبی در اروپا گسترده شد و در قرن 16 چنانچه توضیح داده شد توسط مارتین لوتر و جنبش پروتستانتیزم تئوریزه گردید و پیوریتن ها، (بعدا اوانجلیست ها) عامل اجرایی آن شدند که آن را در فاره آمریکا و بعدا ایالات متحده و برنامه های بعدی اش به اجرا در آوردند.
اما پیش از این تکاپوی آخرالزمانی به عنوان آخرین نبرد سخت، جنگ های صلیبی را در مقابل مسلمانان برپا کردند که 200 سال به طول انجامید و طی این سالها همه نیرو و قوایشان را به کار گرفتند (و حتی از لشکر مغول هم استفاده کردند) تا اسلام را به حاشیه برانند.
اما حاصل آن جنگ های صلیبی، عاقبتی شکست خورده و تراژیک برای غربی صلیبی/صهیونی بود و داغ آن شکست آنچنان بر دل صلیبیون دیروز و امروز غرب زخم زد که وقتی پس از 8 قرن، در پایان جنگ جهانی اول، ژنرال آلنبی فرمانده نیروهای بریتانیا در خاورمیانه به فلسطین رسید و بالای قبر صلاح الدین ایوبی (فرمانده سپاه پیروز اسلام در جنگ های صلیبی) قرار گرفت، از کینه همان داغ، شمشیر بر بالای آن قبر کوبید و گفت: "حالا جنگ های صلیبی به پایان رسید"!
و هنگامی که جرج دبلیو بوش در آوریل 2003، قصد حمله نظامی به عراق را داشت در سخنرانی خود تاکید کرد که "ما اینک در آستانه جنگ صلیبی دیگری قرار گرفته ایم"!!
ادامه دارد ....