سعید مستغاثی
سعید مستغاثی
خواندن ۷ دقیقه·۴ ماه پیش

سانسورهای ابلهانه در شبه رسانه های زنجیره ای


اگرچه سانسور در شبه رسانه های زنجیره ای موضوع جدیدی نیست، اما تازه ترین مورد آن، در مورد برنامه "دهکده المپیک" شبکه ورزش اتفاق افتاد.
در این روزهایی که این شبه رسانه ها از بی خبری و نداشتن سوژه در حال احتضار به سر می برند و خصوصا قهرمانی های ورزشکاران ایرانی زیر پرچم جمهوری اسلامی، دمار از تحلیل های آبکی شان درآورده،
ناگهان تیتری در همه این رسانه ها کپی شد که علیرضا حیدری (قهرمان کشتی ایران) را به دلیل صحبت از کیمیا علیزاده از استودیوی شبکه ورزش بیرون انداختند!
و البته با ابلهانه ترین شکل، فیلمی کات خورده و تقطیع شده هم در کنارش قرار دادند که صحنه های صحبت کوتاه علیرضا حیدری درباره مسابقات دختران ایران و تنهایی یکی از این ورزشکاران، ناگهان کات می خورد به صحبت مجری برنامه که از علیرضا حیدری تشکر کرده و با وی خداحافظی می نمود
و علیرضا حیدری پس از دست دادن با مجریان از استودیو خارج می شد.
(متاسفانه این ویدئوی تقطیع شده در برخی رسانه های داخلی نیز رویت شد!)
اما اصل ماجرا چه بود که در شبه رسانه های زنجیره ای سانسور شد و طبق معمول پامنبری هایشان هم با روضه های آن شبه رسانه ها سینه زدند و زامبی های هم بالا و پایین پریدند؟!
ضمن اینکه بنده همیشه به نوع خبر رسانی و شیوه برنامه سازی و نظارت بر برنامه ها و جرح و تعدیل آنها در تلویزیون (که سالها هم گریبان مستندهای بنده را گرفت) همواره معترض بوده و هستم.
اما واقعیت این بود که علیرضا حیدری از دقیقه 46 به عنوان مهمان برنامه "دهکده المپیک" مقابل دوربین نشست و حدود 100 دقیقه به گفتن خاطرات خود و اظهار نظر درباره مسابقات ایران و به خصوص تحلیل کشتی ها پرداخت.
در دقیقه 124 یعنی وقتی همه تحلیل ها و صحبت های خود را طی 78 دقیقه ارائه نموده بود، در پاسخ مجری به عنوان قاب های تلخ و شیرین بدون نام بردن از کیمیا علیزاده، برای تنهایی اش ابراز همدردی کرد و آرزو نمود که بچه های ایران برای ایران مسابقه بدهند (که سخن بسیار درستی است)

اما برخلاف ادعای شبه رسانه های زنجیره ای که گویا علیرضا حیدری بلافاصله پس از آن صحبت ها از استودیو بیرون رفت،
ایشان 22 دقیقه دیگر در برنامه حضور داشت و سپس با تشکر و قدردانی از استودیو خارج شد.
چون قرار بود مهمان دیگری (مهدی الفتی اولین قهرمان ژیمناست تاریخ ایران که در مقام چهارم المپیک ایستاد) به جای ایشان قرار بگیرد.
همچنانکه مهمان دیگر برنامه یعنی حسین توکلی نیز ساعتی بعد از استودیو خارج شد و مهدی الفتی در برنامه ماند.

آرمین عابدینی تهیه کننده «دهکده المپیک» شبکه ورزش نیز درباره حواشی پیش آمده در گفتگویی گفت:
مجری به من پیام داد و گفت که «آقای حیدری می‌خواهد برود و خسته شده است» که پیامکش هم موجود است. من با پخش صحبت کردم که آیتمی پخش کنیم و بعد با مهمان خداحافظی کنیم.
وی اضافه کرد: با پخش آیتم موافقت نشد، چون گفتند وسط اختتامیه المپیک است و پخش آیتم توجیهی ندارد و درست هم بود. ما هم از ابتدای برنامه هیچ آیتمی نرفته بودیم همانطور که فیلم کامل برنامه هم موجود است.
عابدینی اظهار کرد: به این ترتیب آقای حیدری وسط خود برنامه خداحافظی کرد و اتفاقاً کاملاً هم خوشحال بود. مگر کسی که از برنامه قهر می‌کند و حاشیه‌ای برایش پیش آمده است با مجری‌ها دست می‌دهد؟ هیچ اتفاقی هم این میان رخ نداد بلکه خودش می‌خواست برود و رو آنتن خداحافظی کرد.
قبل از وی، خود علیرضا حیدری در گفتگو با ایسنا اعلام کرده بود:
"... موضوع آنطور که در فضای مجازی مطرح شد نیست و کسی بنده را از برنامه بیرون نکرد. من خودم از مجریان و تهیه کننده برنامه درخواست کرده بودم که زودتر پخش زنده را ترک کنم چرا که دیروقت بود و خسته بودم...".
او اشاره کرد:
"... من ساعت ۱۱ می‌خوابم و هر روز ساعت ۶ صبح از خانه بیرون می‌روم. واقعاً خسته بودم و خودم می‌خواستم بروم.. اما خودم خواستم برنامه را ترک کنم. بیننده‌ها در حال تماشای تصاویر اختتامیه بودند و مجری گفت اگر اینطوری و بدون خداحافظی بروید، خوب نیست و حرف و حدیث می‌شود. برای همین دوربین به استودیو آمد و بقیه ماجرا را هم که همه دیدند".
البته پروژه مشخص است، وقتی همه سنگ هایشان درباره زنان ایران به زمین خورد و در همین المپیک، زنان ایرانی در بهترین جایگاه ورزشی تاریخ این مرز و بوم قرار گرفتند، مجددا به پروژه کیمیا علیزاده روی آوردند،
براساس این پروژه که از سالها پیش رقم زده بودند، به عنوان اولین دختر مدال آور ایران، ابتدا با مسائل مادی و بهانه بی توجهی مسئولین به سراغش رفتند اما دیدند که او بیشترین پاداش را در میان ورزشکاران مدال آور گرفت اعم از سیصد سکه طلا و آپارتمان و اتومبیل و جوایز نقدی متعدد و ...
و از قضا مسئولین بیشترین توجه را به او مبذول داشتند!
سپس با بیماری گلین باره خواستند تا زمین گیرش کنند اما عمل های جراحی متعدد (با هزینه وزارت ورزش) او را مجددا به صحنه بازگرداند،
اما متاسفانه شکست های بعدی کیمیا و همچنین فشار های همسر سابقش باعث گردید تا او را به لطائف الحیل به نوعی بربایند تا کسی که می توانست به راحتی اقامت گرفته و مهاجرت کند را با عنوان پناهنده تحقیر نمایند،

سپس در هیچ یک از تیم های کشورهای خود اعم از آلمان (که پناهنده شده بود) یا فرانسه و یا انگلیس او را نپذیرفتند و علیرغم رتبه جهانی اش، به تیم پناهندگان فرستادند!
در حالی که قهرمانانی مانند علیزاده را معمولا با عناوین افتخاری و عریض و طویل، مال خود کرده و به اصطلاح روی دست می برند! اما چه شد که کیمیا را به تیم پناهندگان بردند؟!
پس بی دلیل نبود چهره ناراحت و غمگینش، چه در آغاز مسابقه با ناهید کیانی (علیرغم سرحالی و خوشحالی کیانی)، چه وقتی شکست خورد، چه گریه هایش وقتی مدال برنز را برد و چه وقتی تنها و غمگین از کنار کاروان ایران می گذشت در حالی که همه دور و بر ناهید کیانی را گرفته بودند،
و به نظرم حرف های علیرضا حیدری از سر درد و همدلی بسیار درست بود.
کیمیا علیزاده کسی نبود که به خاطر مشکلات مادی یا عدم توجه مسئولین از ایران برود
برخی وقتی از کشور می روند، یا همه پل های پشت سر را خراب می کنند یا توانایی تغییر زندگی خود را ندارند و یا اساسا دیگر روی بازگشت ندارند
در بخش بعدی پروژه علیزاده، اربابان همین شبه رسانه ها، برای رو در رو قرار دادن کیمیا علیزاده با ایرانی ها همه کار کردند،
مثلا اگرچه تعداد معمول و استاندارد شرکت کنندگان رشته های تکواندو شانزده نفر است ولی در المپیک توکیو، کیمیا را به عنوان نفر هفدهم در گروه گذاشتند و مسابقه اش را هم با ناهید کیانی قرار دادند
حتی وقتی یک نفر از آن هفده نفر به دلیل کرونا به مسابقات نرسید و قاعدتا جدول رقابت ها باید به هم می ریخت البته که به هم ریخت ولی شگفت انگیز اینکه مسابقه کیمیا علیزاده و ناهید کیانی سرجایش باقی ماند!!
چون این دو نفر بایستی با هم مقابله می کردند!!!

از طرف دیگر به وسیله همین شبه رسانه ها و زامبی ها، بیشترین فشار روانی را به ناهید کیانی وارد کردند که به گفته خودش آرزوی مرگ کرد! و سه سال خودش را ایزوله نمود!!
و بالاخره کیمیا را به یکی از کشورهای درجه دو اروپای شرقی پاس دادند تا او برای بلغارستان (که حتی در دوران کمونیستی درجه دو حساب می شد) بجنگد! از این تحقیر بیشتر امکان داشت؟!!
و حالا که این بار ناهید کیانی مسابقه اش را برنده شد و به دلیل فینالیست شدن او، کیمیا علیزاده به جدول بازنده ها و شانس مجدد رسید، پروژه شکست خورده خود را ادامه دادند که؛
"دختران ایران را چرا از هم دور می کنید"، "همه اینها ایرانی هستند"، "همه این دختران یعنی ایران"!!
و البته در فرهنگ زامبی ها هم که هر کاری شامل فحاشی می شود:
ببرند... ببازند... مسابقه بدهند.... مسابقه ندهند... مدال بیاورند یا نیاورند و ....
ناهید کیانی در آن مصاحبه سانسور شده اش که گفت پس از المپیک توکیو آرزوی مرگ کرده بود، اشاره داشت که پس از باخت در آن المپیک به کیمیا، وقتی صفحه کامنت ها را باز کرد، بازهم فحاشی و توهین دیده بود.
او می گفت : " آخر چرا؟ من که باخته بودم! مگر نمی خواستید من ببازیم؟!"

کیمیا علیزادهسانسورتلویزیون
مستندساز و کارشناس سینما
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید