ویرگول
ورودثبت نام
سعید مستغاثی
سعید مستغاثی
خواندن ۱۰ دقیقه·۱ سال پیش

سر «سینمای اورژانسی» به سنگ خورد!


به بهانه هشتادمین جشنواره فیلم ونیز


گویا هنوز برخی جشنوارها لااقل در ونیز به هر خزعبلاتی تحت عنوان «فیلم و سینما» جایزه نمی دهند. گویا هنوز برخی جشنواره های بین المللی برای اعتبار خود هم که شده، اراجیفی که تحت عنوان فیلم به جشنواره شان آورده اند را چندان جدی نمی گیرند. انگار دیگر کلکسیون چند تا فحش و فضاحت و شعر و شعار در برخی جشنواره ها لااقل آنها که ادعای اعتبار دارند، برای دریافت جایزه و تجلیل و تحسین کارکرد خود را از دست داده است!

به نظر می آید جشنواره ونیز امسال نتوانست مانند فستیوال لوکارنو که همه اعتبار و حیثیت خود را پای اثر پیش پا افتاده و سخیفی همچون «منطقه بحرانی» علی احمدزاده له و لورده کرد، به صرف اینکه اثری بدون مجوز از ایران آمده و چهارتا فحش هم چاشنی آن کرده، از حیثیت هشتاد ساله خود هزینه نماید.

ضمن اینکه مدیر قسم خورده ضدایرانی مانند کارلو چاتریان لوکارنو هم بالای سر جشنواره ونیز نبود و در هیئت داورانش نیز به جای آرشیویست همجنس گرا و مدیر تولید دست چندم و بازیگر فیلم های پورن، حداقل دو سه فیلمساز قابل بحث مثل دیمین چزل و مارتین مک دانا و جین کمپیون در بخش مسابقه اصلی و 5 فیلمساز و کارگردان در بخش افق های جشنواره حضور داشتند.

از تحریم سینمای ایران، آبی گرم نشد!

بعد از وقایع پاییز سال گذشته و تحریم سینمای ایران از سوی برخی جشنواره های وابسته، جشنواره ونیز هشتادم نیز با این رویکرد کاملا سیاسی و ایدئولوژیک، انتخاب هر نوع فیلم از سینمای رسمی ایران را تحریم نمود! یعنی برخلاف همه ملاک و معیارهایی که سالهاست سنگش را به سینه زده و یقه خود را برایش می درانند، که مثلا هنر از سیاست جداست و اینکه یک اثر هنری را بایستی با الگوهای هنری ارزیابی نمود و مدام با چماق سیاست و ایدئولوژی ایران را متهم می کردند که گویی نگرش هنری به آثار سینمایی نداشته و صرفا با ملاک سیاسی با آنها برخورد می نماید، اینک خودشان هرگونه الگو و معیار هنری را به کناری نهاده و صرف نظر از هر گونه ارزش هنری و سینمایی، هر فیلمی که به طور رسمی در ایران تولید شده باشد را ممنوع الورود اعلام کرده و به آثاری روی آورده اند که یک خبرنگار سینمایی خارج نشین، آن را «سینمای اورژانسی» نام گذارد!

همان رویکردی که چندین سال است درباره آثار هنری روسیه اعمال نموده و از پذیرش هر نوع اثر هنری اعم از سینمایی یا موسیقایی و یا تجسمی و... در جشنواره های خود پرهیز نموده اند! این موضع گیری ارتجاعی و عقب افتاده علی رغم همه ادعاهای گزاف غرب در برخورد با آثار هنری، موجب شد با جلوگیری از شرکت روسیه در بسیاری از رویدادهای هنری و فرهنگی حتی نمایشگاه های کتاب، نسل امروز غرب از گنجینه مهم آثار ادبی روسیه مانند داستایفسکی و تولستوی و چخوف و پوشکین و... (که آثارشان به نمایشگاه های فرهنگی ممنوع الورود اعلام گردید) و همچنین آثار فیلمسازانی همچون نیکیتا میخالکوف و آندری کونچالفسکی و... محروم شود.

با همه این شرایط ناعادلانه و برخوردهای کاملا ایدئولوژیک و سیاسی، طرفه آنکه محوری ترین سوژه اتهامی شان برای برچسب سیاسی و ایدئولوژیک بودن سینما و هنر و ورزش ایران، این است که چرا فیلم های اسرائیلی را قبول نمی کنند؟ چرا در جشنواره های اسرائیلی حضور ندارند؟ و چرا با ورزشکاران اسرائیلی مواجه نمی گردند؟!

خود سیاسی کارند و دیگران را متهم می کنند!

دقیقا موضوع فیلم «تاتامی» (محصول مشترک یک بازیگر فیلم های پورن با رژیم صهیونیستی) همین مسئله رو به رو نشدن ورزشکاران ایران و اسرائیل است. فیلمی را که با انبوهی از تبلیغات و پروپاگاندا و سرمایه های صهیونیستی به جشنواره ونیز آوردند اما به دلیل ضعف مفرط نتوانست در بخش مسابقه اصلی قرار گیرد و به بخش جنبی «افق ها» پاس داده شد ولی در آن بخش هم به دلیل نداشتن عناصر سینما و ابتذال در روایت، حتی یک جایزه جنبی درست و درمان هم نتوانست کسب نماید و در هیچ یک از جداول ستاره دادن و ارزشیابی منتقدان نیز اثری از آن به چشم نخورد تا با شکستی خفت بار و حقارت آمیز که می توان آن را مشمول همه آثار «سینمای اورژانسی» دانست، ونیز را ترک نمود.

این اوج ذلت و تحقیر جریان فیلم های ضدایرانی یا همان «سینمای اورژانسی» بود که خصوصا در یک سال اخیر و در بحبوحه تحریم سینمای اصلی ایران و غیبت اجباری سینماگرانش، در جشنواره ها جولان می دهد.

فیلم دیگری که گویا قرار بود از همین «سینمای اورژانسی» در جشنواره فیلم ونیز نمایش داده شود به نام «خورشید طلوع خواهد کرد» ساخته آیت نجفی (آقازاده محمد علی نجفی!) گویا درباره بخشی از جریان اغتشاشات سال گذشته جلوی دوربین رفت و بعضی خبرها حاکی از آن بود که در بخشی بسیار حاشیه ای از جشنواره ونیز به نام «روزهای مولفین» به نمایش درخواهد آمد!

برای این فیلم نیز در همان رسانه های زنجیره ای تبلیغات بسیاری شد اما در اخبار مختلف، هیچ خبری از نمایش یا موفقیت آن منتشر نگردید! حتی در صفحه ویژه بخش «روزهای مولفین» در وب سایت رسمی جشنواره ونیز، هیچ عکس یا تصویر و یا خبری از این فیلم دیده نشد، در حالی که اغلب آثار حاضر در بخش یاد شده همراه عکس های متعدد از عوامل خود، در این صفحه خودنمایی می کردند.

آثار بی آبرو به نام فیلم و سینمای ایران!

حداقل در دو سه سال اخیر، سینمای ایران حضور قابل توجهی و آبرومندی در جشنواره ونیز داشت، سال گذشته فیلم های «جنگ جهانی سوم» و «بی رویا» به طور رسمی و با مجوز ساخت و نمایش از ایران حضور داشتند و فیلم «شب، داخلی، دیوار» نیز علی رغم دارا نبودن پروانه نمایش داخلی، دارای پروانه ساخت بود و توسط هیئتی در سازمان سینمایی نیز بازبینی شد و مجوزهایی برای نمایش های جشنواره ای دریافت کرد که در بخش مسابقه جشنواره سال گذشته ونیز حضور یافت.

از مجموع فیلم های یاد شده، فیلم «جنگ جهانی سوم» در بخش افق های جشنواره شرکت داشت و جوایز بهترین فیلم و بهترین بازیگر مرد این بخش را از آن خود نمود.

همچنین در سال 2020 (1399) فیلم «خورشید» ساخته مجید مجیدی (برنده سیمرغ های اصلی جشنواره فجر سال 1398) یکی از 18 فیلم بخش مسابقه اصلی این جشنواره بود و توانست جایزه مارچلو ماسترویانی برای بازیگر نوظهور را به خود اختصاص دهد.

اما متاسفانه علی رغم تولید آثار قوی سینمایی در یکی دو سال اخیر، تحریم سینمای ایران خصوصا از سال گذشته باعث شد، جشنواره هایی مانند کن و برلین و ونیز از فیلمسازان و فیلم های برجسته این سینما محروم شده و ناگزیر به آثار پیش پا افتاده و بی آبروی همان «سینمای اورژانسی» چنگ زنند که قریب به اتفاق حتی از الفبای سینما هم تهی بوده و براساس ارزش های برخی جشنواره ها، با چند تا شعر و شعار و فحش و بد و بیراه سیاسی می خواستند سر و ته قضیه را به هم آورده و جایزکی هم کف دستشان بگذارند!

اما حالا به نظر می رسد آن آثار اورژانسی ضدایرانی و البته ضد سینما و هنر و فرهنگ اینک بدجوری سرشان به سنگ خورده که حتی تنفس مصنوعی های رژیم صهیونیستی و سرمایه های آن نیز کارساز نبوده و چیزی از آن چنته خالی درنیامده است!

جشنواره بدون سوپر استار، فرش قرمز بدون بازیگر

اما هشتادمین جشنواره فیلم ونیز، در سایه اعتصاب نویسندگان و بازیگران هالیوود به شدت از سوپراستارهای سینما خالی شد و فرش قرمزی که اساس این گونه جشنواره ها را به مدت 10-11 روز تشکیل می دهد، اغلب توسط کارگردانان و دیگر عوامل فیلم ها و یا بازیگران ناشناخته پر گردید!

در فرش قرمز اغلب فیلم ها، تنها فیلمسازان و برخی افراد ناشناخته حضور داشتند و برای بعضی فیلم ها نیز تنها یک بازیگر اجازه حضور پیدا کرده بود، مثلا فقط آدام درایور برای فیلم «فراری» مایکل مان روی فرش قرمز رفت و مدس میکلسن برای فیلم «سرزمین موعود» نیکولای آرسل دانمارکی و جسیکا چستین برای فیلم «خاطره» میشل فرانکو مکزیکی و لندری جونز برای معرفی فیلم «داگمن» لوک بسون.

حتی کیفر ساترلند که قرار بود به احترام ویلیام فرید کین و آخرین فیلمش یعنی «دادگاه نظامی شورش کین» به ونیز برود هم تصمیمش را تغییر داد. به جز او برادلی کوپر به عنوان سازنده فیلم بحث انگیز «استاد» و اما استون برای بازی پر سر و صدایش در فیلم اول جشنواره یعنی «چیزهای فقیر» و کیت بلانشت که سال قبل در همین جشنواره برای فیلم «تار» دقایق بسیاری از سوی تماشاگران حاضر مورد تشویق قرار گرفت و جایزه بهترین بازیگر زن را دریافت نمود و سال قبل ترش هم رئیس هیئت داوران جشنواره ونیز بود و ویلم دافو برای همان فیلم اول جشنواره، و مایکل فاسبندر برای فیلم «قاتل» دیوید فینچر و همچنین پنه لوپه کروز و بندیکت کامبربچ و جیسون کلارک و گلن پاول و میکی رورک هم که در فیلم های مختلف جشنواره بازی کرده بودند هم در ونیز حاضر نشدند!

و مانند جشنواره فیلم فجر سال گذشته که اغلب فیلمسازان بدون همراهی بازیگران خود در فتوکال جشنواره و کنفرانس مطبوعاتی شرکت کردند، جشنواره ونیز امسال هم حالتی مشابه را یافته بود. حتی یورگن لانتیموس هم علی رغم دریافت شیر طلایی اما به تنهایی روی فرش قرمز رفت و دیوید فینچر و لوک بسون هم همین طور و مایکل مان را فقط آدام درایور همراهی می کرد.

بنا به گفته کنایه آمیز یکی از وب سایت های خبری، تعداد افراد مدعی حقوق بشر در هشتادمین جشنواره فیلم ونیز بیشتر از عدد بازیگران و هنرمندان بود. اما برخلاف تبلیغات و پروپاگاندای شدید رسانه های زنجیره ای علیه جشنواره فیلم فجر سال گذشته به دلیل عدم حضور برخی بازیگران آثار شرکت کننده اما همین رسانه ها درباره همان نوع کاستی در جشنواره ونیز، سیاست سکوت مرگبار گورستانی را در پیش گرفتند!

اشتراک برگزیدگان جشنواره و جدول های منتقدین

جشنواره فیلم ونیز هشتادم، از معدود دوره های این جشنواره و فستیوال های مشابه بود که برگزیدگان آن تفاوت چندانی با آرای منتقدان نداشتند و به طور بی سابقه ای انگار رای هیئت داوران از روی نظرات منتقدان کپی شده بود!

بالاترین فیلم در جدول های ارزشیابی و ستاره دادن منتقدان یعنی فیلم «چیزهای فقیر» یورگن لانتیموس شیر طلایی را دریافت نمود، «شیطان وجود ندارد» ریوسوکه هاماگوچی که فیلم دوم منتقدان بود، جایزه بزرگ هیئت داوران یعنی در واقع جایزه دوم جشنواره را گرفت و «مرز سبز» آگنیسکا هالند فیلم سوم منتقدان هم جایزه ویژه هیئت داوران یعنی جایزه سوم جشنواره را از آن خود نمود.

«من کاپیتان» متیو گاروئه فیلم چهارم جداول منتقدان، شیر نقره ای بهترین کارگردانی که همان جایزه چهارم جشنواره محسوب می شود را دریافت کرد.

البته ناگفته نماند که فیلم های «قاتل» دیوید فینچر و «استاد» بردلی کوپر و «فراری» مایکل مان که در رده های بالای جدول منتقدان بودند، هیچ توفیقی در جشنواره ونیز هشتادم نصیبشان نشد به علاوه چهره های معروف دیگر مانند وودی الن و لوک بسون و رومن پولانسکی و... که حتی صدای هو کردن تماشاگران را در آوردند و بار دیگر نشان دادند که فقط اسامی به ظاهر بزرگ و مهم یک جشنواره را مهم و بزرگ نمی گرداند!

حتی سوفیا کوپولا با فیلم «پریسیلا» درباره همسر الویس پریسلی و ریچارد لینک لیتر با فیلم Hittman و وس اندرسن با یک فیلم کوتاه 40 دقیقه ای براساس داستان های رولد دال به نام «داستان شگفت انگیز هنری شوگر» هم علی رغم دریافت یک جایزه افتخاری به نام Glory to the Filmmaker هم انتظارات را برآورد نکردند.

به این ترتیب، هشتادمین دوره جشنواره فیلم ونیز، علی رغم دارابودن تعداد قابل توجهی از اسامی فیلمسازان شناخته شده و انتظاراتی که این اسامی ایجاد کرده بودند، نه توانست اهالی فیلم و سینما را راضی کند و نه در غیبت ستارگان بازیگری، دوستداران حاشیه های سینما را راضی نمود.

سینمای ایراندیوید فینچرجشنواره ونیزسینمای اورژانسیجشنواره ها
مستندساز و کارشناس سینما
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید