"میهن" یا Homeland یک سریال معمایی جاسوسی محصول کمپانی اسرائیلی "گیدئون" بود که پخش آن از 2 اکتبر 2011 (11 مهرماه 1390) آغاز شد و پس از پایان فصل پنجم آن در دسامبر 2015، فصل ششمش در سال 2017 نمایش داده شد.
در 3 فصل اول این سریال، ماجرای یک افسر نیروی دریایی آمریکا به نام "نیکلاس برودی" روایت می شد که پس از 8 سال از دست القاعده خلاص گشته ولی براساس یک مغز شویی قرار بود یک سری عملیات انفجاری در آمریکا انجام دهد که یکی از آنها در مقر CIA واقع در لانگلی انجام شد. در همین بین یک افسر عملیاتی CIA به نام کری متیسن (با بازی کلیر دنس) برودی را تحت نظر گرفت.
در قسمت 11 از فصل سوم این سریال که 8 دسامبر 2013 (18 آذر 1392) پخش شد، پس از فراز و نشیبهای بسیار سرانجام نیکلاس برودی به ایران فرار کرد و ظاهرا به عنوان مخالف سیاستهای جنگطلبانه ایالات متحده پناهنده شد اما طی عملیاتی غافلگیرانه و با کمک متیسن، در هنگام ملاقات با فرمانده سپاه قدس ایران، وی را به قتل رساند.
این برای دومین بار بود که در یک فیلم یا سریال آمریکایی، یک مسئول رده بالای کشوری که در قید حیات بود، ترور شده و به قتل می رسید. اولین بار در فیلم "مرگ رییس جمهوری" در سال 2006 توسط "گابریل رنج" بود که درباره ترور و مرگ خیالی جرج دبلیو بوش ساخته شد، در حالی که وی نه تنها زنده بود بلکه در آن زمان ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا را نیز برعهده داشت. شاید از همین روی بود که فیلم فوق را هیچ یک از رنجیره های سینمایی آمریکا و اروپا نمایش نداده و اکران آن را تحریم کردند!
اما دومین بار در همین سریال "میهن" یا "هوم لند" ترور خیالی فرمانده سپاه قدس با نفوذ یک افسر مشکوک آمریکایی به تصویر کشیده شد و سریال یاد شده به ویژه همین قسمت 11 از فصل سوم آن، بارها و بارها در کشورهای مختلف پخش شد. یعنی اهمیت سردار سلیمانی تا آن حد بود که کانون های صهیونی ناگزیر شدند همه معیارها و ملاک های ظاهری خود را کنار گذارده و او را که بعضا شخص دوم انقلاب و نظام اسلامی می دانستند، ابتدا هدف گلوله های رسانه ای خود قرار دهند.
فیلم هایی که تروریسم را زمینه سازی کردند
پس از آن نیز فیلم های به خصوص مستند متعددی درباره وی ساخته شد که تقریبا در همه آنها، نظامیان و سیاستمداران غربی و حتی دشمنان تاریخی این ملت، ویژگی های شخصیتی سردار سلیمانی را تشریح می کردند و در واقع خطر عاجل و عنقریب او را برای منافع غرب، به طور دائم، گوشزد می نمودند.
مثلا جملاتی که در زیر می خوانید، بخشی از یک فیلم مستند است که در سال 2018 و ماهها پیش از شهادت سردار، درباره او از کانال 11 تلویزیون اسراییل پخش گردید:
"... سلیمانی کسی است که سالها ما را تحت نظر داشته و در مقابل چشمانمان شاهد پیشرفتش بودیم، در خیلی از نقاط دنیا برایمان باعث دردسرهای زیادی بوده...در نیمه دوم از دهه بیست سالگیاش او فرمانده لشکر بود، از درجات پایینتر رشد پیدا کرد، او یک جنگجوی خیلی دلیر به شمار میآید، او به عنوان یک جنگجو در جنگ ایران عراق مورد تحسین بوده..."
در همان فیلم مستند، رییس بخش تحقیقات موساد (سرویس اطلاعاتی و جاسوسی اسراییل) درباره سردار سلیمانی می گوید:
".... تا اوایل دهه 2000 او شخصی ناشناخته بود، واضح بود که فردی در سایه بود که شکوفا شد و به مقامی بالا رسید، اما مشخص نبود که او چه کسی است، اولین باری که سلیمانی به عنوان یک قهرمان ملی پدیدار شد، بعد از این بود که کنگره آمریکا مباحثاتی برگزار کرد و یک عضو کنگره پیشنهاد ترور سلیمانی را مطرح کرد، بعد از آن صدها ایرانی کمپینهای شبکههای اجتماعی حمایت از سلیمانی راه انداختند... قاسم سلیمانی حتی در جنبه سیاسی هم قوی است، او از رئیسجمهور ایرانیها قویتر است، در حالی که اصلا به این مقام نیازی ندارد. او مرد عمل، نفوذ و اجرا است و نمیشود از او چشمپوشی کرد...»
در امثال چنین فیلم های مستند، با نمایش صحنه هایی از حضور سردار سلیمانی در جبهه ها و ویژگی های رزمی و فرماندهی او، تلاش می شد ابعاد مختلفی از شخصیت سردار نمایش داده شود. تلاش هایی که نشان از ترس و وحشت عمیق غربی ها به خصوص صهیونیست ها از این فرمانده داشت.
نمایش ویژگی های سردار در فیلم های اسراییلی
در فیلم مستند دیگری که در سال 2017 (دو سال و نیم پیش از شهادت سردار) از کانال 2 تلویزیون اسراییل پخش شد، بازهم به ویژگیهای فرمانده رشید سپاه قدس اعتراف نموده بودند.
در آن فیلم مستند،"حییم تومر"، رئیسسابق اداره روابط خارجی موساد (تول) درباره سردار سلیمانی گفت:
"... او (سلیمانی) فرمانده نیروهای ویژه ایران است. هم پیامهای رهبر ایران را به طرف مقابل تفهیم میکند و هم مذاکرات سیاسی را مدیریت مینماید. قاسم سلیمانی مردی است بسیار با درایت و قابل که در آن واحد چندین مسئولیت برعهده دارد و همه آنها را بسیار موفقیتآمیز مدیریت میکند..."
گوینده همین مستند در ادامه اظهار داشت:
"او در میان نیروهایش، بیشتر از یک فرمانده است. او یک افسانه زنده است..."
سرهنگ بازنشسته دکتر شائول شای، رئیس«موسسه سیاست و استراتژی هرتصلیا» نیز در همان فیلم مستند کانال 2 تلویزیون اسراییل، فرماندهی سردار سلیمانی را چنین توضیح داد:
"... او یک فرماندهای نیست که در دفترش در تهران بنشیند و از آنجا عملیات را مدیریت کند، به خط مقدم نبرد میآید و در همه جا با نیروهایش، همراه و یکی است. میگویند او هرگز جلیقه ضد گلوله نمیپوشد، همواره در معرض دید است و شجاعت و جسارتش را همه مشاهده میکنند...."
همچنین سرهنگ دوم بازنشسته "میخاییل ساگال"، رئیس سابق میز ایران در امان(سرویس اطلاعات نظامی) از خصوصیات سردار اینچنین نقل کرد:
"... با وجودی که او به عنوان یک جنگجو و یک آدم سرسخت تصور میشود اما به مراسم عزاداری و تشییع جنازه یارانش میرود و اشک میریزد. و یکی از مشخصههای منحصر به فردش این است که ارتباط گستردهای با خانواده شهدا و جانبازان دارد..."
حییم تومر از اینکه سردار سلیمانی با پوتین رئیسجمهوری روسیه ملاقات و مذاکره کرده، اظهار تعجب نکرده و
گفت:
«... سلیمانی یک فرد است، یک نماینده شخصی در زمینه امنیتی/سیاسی است که (آیتالله) خامنهای به او تکیه میکند، به او اعتماد دارد. (آیتالله) خامنهای توانمندیهای او را میشناسد. هیچکس در ایران شایستهتر از او نیست که با پوتین صحبت کند، تحریمها را بشکند و سلاح روسی به ایران بیاورد، چراکه این موضوع از هر مسئله دیگری امنیتیتر است..."
بی بی سی هم به میدان آمد
البته قطعا دشمنان تاریخی این ملت و سرزمین هرگز قصد نداشتند اینچنین به تحسین و تجلیل از سردار قاسم سلیمانی بپردازند، بلکه تنها هراس بی پایان آنها از حضور چنین فرماندهی در جبهه های نبرد بود که زبان آنها را به اعتراف گشوده بود.
در سال 2018 (یک سال و نیم پیش از شهادت سردار)، تلویزیون بیبیسی (رسانه سلطنتی بریتانیا) نیز فیلم مستندی درباره سردار سلیمانی تولید کرد که در بخشی از آن یکی از فرماندهان آمریکایی در عراق، خصوصیات سردار را اینچنین تشریح نمود:
"... او یک مرد خیلی مرتب و منظم، مردی توانا که فرماندهی عمیقا در او مشخص است، یک حرفهای به نظر میآید. چگونه یک سرباز جوان که 25 سال دارد و بدون لباس ضد گلوله در یک گروه شبه نظامی میجنگد، میتواند تلاشش را مضاعف نکند، وقتی فرمانده گروه همسن پدربزرگ اوست و زیر شلیک رگبار گلولهها با یک پیراهن در میدان نبرد حضور داشته؟ این یک پیام الهامآمیز دارد که این مرد (سلیمانی) شجاع است و باید از او پیروی کنند. عمیقا معتقدم یک احساسی برای شخصیتی مثل او وجود دارد که او به دنبال تقدیر خودش است و اگر کشته بشود، کشته شده. آنها یک نگاه متفاوتی به این موضوع دارند. اینکه در حال انجام یک ماموریت و تکلیف هستند...»
فیلم مستند دیگری که شبکه بی بی سی درباره سردار شهید ساخت در برنامه «چشمانداز نو» در سال 2018 و پیش از شهادت سردار پخش گردید.. در این فیلم مستند، کارشناس انستیتو سلطنتی بریتانیا در گفتوگویی گفت:
"... (سلیمانی) یک شخصیت توانمند، جذاب، با مهارت... سربازان و سیاستمداران وقتی اسم او برده میشود، رنگشان میپرد... قدرت او از جایی میآید که مستقیما با واحدها در ارتباط است. او ترسی ندارد که به عراق و سوریه سفر کند و با سیاستمداران عراقی دیدار داشته باشد که به شدت در فضای سیاسی و نظامی تاثیرگذار است...»
گوینده مستند بیبیسی با نمایش تصویر سردار شهید ادامه داد:
"... مغز متفکر نظامی ایران حالا در مرکز اتفاقات جهان است..."
تمامی این فیلم های مستند از سوی کانون ها و محافل معلوم الحال ساخته شدند تا نیروهایی تروریستی و حامیان آمریکایی و اسراییلی آنها را هشدار دهند که با چه دشمن سرسخت و هوشمند و توانایی روبرو هستند تا هر چه سریعتر برای نابودی این دشمن مقاوم فکری بکنند. در اینجا بود که شاید برای اولین بار فیلم و سینما اعم از مستند و داستانی در خدمت سیاست و عملیات تروریستی قرار گرفت که از نظر کانون های صهیونی بایستی در آینده صورت می گرفت.
فیلم های مستقل پس از شهادت سردار
اما پس از ترور سردار شهید، دیگر تولید فیلم به خصوص آثار مستند از سوی کانون های یاد شده پایان یافت از آن پس فیلم های مستندی از سوی محافل مستقل ساخته شدند که در آنها بسیاری از صاحبنظران و کارشناسان از ویژگیهای سردار شهید گفتند و به محکوم ساختن دولتهای تروریست همچون آمریکا و اسرائیل پرداختند. از جمله:
در یک فیلم مستند، استیون کینزر، نویسنده معروف نیویورک تایمز، استاد روابط بینالملل دانشگاه بوستون و مولف کتاب مشهور «همه مردان شاه» درباره کودتای 28 مرداد 1332، در یک مصاحبه درباره نقش سردار سلیمانی در مبارزه با تروریسم جهنمی داعش، گفت:
"... ژنرال سلیمانی قاتل شماره یک داعش در جهان بود. هیچکس در جهان بیشتر از او از تروریستهای داعش نکشته بود و اگر ما (آمریکاییها) واقعا خواهان نابودی داعش بودیم، او میتوانست یک باور برای ما باشد. ولی ما نمیخواهیم هیچ کاری برای ثبات این نظامها در خاورمیانه انجام دهیم، مگر آنکه مطمئن شویم این نظامها نوکر ما هستند.
ما (آمریکاییها) میخواهیم که ایران را خرد کنیم و به ایجاد ثبات در محیطی که دولت کنونی بر سرکار است، هیچ علاقهای نداریم.
(سردار) سلیمانی هیچگاه هیچکس را در این کشور تهدید نکرده بود. او هرگز عملیاتی را علیه ما انجام نداده بود و یا تهدید نکرده بود که میخواهد عملیاتی را علیه ما در این کشور انجام دهد. او تهدیدی برای من و تو نبود! او تنها برای نیروهای نظامی آمریکا که پیرامون کشورش بودند، تهدید بود..."
و بالاخره در یک مستند دیگر که توسط سیاهپوستان آمریکا تهیه شده بود، "لوییس فراخان" رهبر جنبش سیاهپوستان ایالات متحده پس از ترور سردار سلیمانی، طی سخنانی در حضور جمع کثیری از مردم این کشور، ارتش آمریکا را اشغالگر و سردار سلیمانی را برادر و یاور مردم سرزمینهای اشغال شده نامید. او گفت:
"... رئیسجمهور ترامپ گفت که قاسم (سلیمانی) تعداد زیادی از آمریکاییها را کشته است... این آدمهایی که ترامپ میگوید
او (سلیمانی) کشته، کجا بودند؟ آیا آنها در نیویورک بودند؟ (جمعیت یک پارچه فریاد می زند: "خیر") آیا آنها در کلرادو یا کلمبیا و یا فلوریدا بودند؟ (مجددا جمعیت همگی فریاد می زنند: "خیر") پس آنها کجا بودند؟! آنها در عراق بودند. ما چه غلطی در عراق میکنیم؟ چه کسی از شما خواست که آنجا بروید؟ سربازان آمریکایی چند تن از عراقیها را کشتند؟ دهها هزار نفر... این مرد (قاسم سلیمانی) تروریست نبود. او با ارتش اشغالگری نبرد میکرد که سرزمین عراق را تصرف کرده بودند او به عنوان برادر عراقیها از ایران تلاش میکرد تا آنان را از شر یک ارتش اشغالگر خلاص کند..."
نسخه انتقام از سوی فرماندهان آمریکایی
اما ژنرال دیوید پترائوس (فرمانده نیروهای آمریکایی در عراق و رئیس سابق سازمان سیا) تحسین فوقالعادهای از سردار شهید به عمل آورد و او را به لحاظ نظامی برابر با 4 فرمانده نظامی و امنیتی اصلی ایالات متحده دانست. او در فیلم مستندی که از شبکه 11 اسراییل پخش گردید، گفت:
"قاسم سلیمانی نقشی معادل رئیس سازمان سیا و رئیس فرماندهی مرکزی ایالات متحده و رئیس فرماندهی مشترک عملیات ویژه و فرستاده ویژه منطقهای را داشت... همین یک نفر معادل همه آنها بود...»
یعنی اگر ایران میخواست، ترور سردار شهیدش را تلافی کند و از دیدگاه فرمانده ارشد آمریکایی، انتقامی معادل آن بگیرد، بایستی حداقل 4 تن از فرماندهان رده بالا و اصلی نظامی/امنیتی آمریکایی را مجازات میکرد.