فیلمساز معروف، نورمن جویسون در سن 97 سالگی فوت کرد. او برای نسل ما یادآور خاطرات مختلفی از فیلم و سینماست.
از فیلم موزیکال "ویلن زن روی بام" تا یکی از اولین آثار سیاهپوستی تاریخ سینما به نام "در گرمای شب" با بازی سیدنی پوآتیه تا تریلر لایه لایه "حادثه توماس کراون" با بازی استیو مک کویین تا مبارزات کارگری سیلوستر استالون در "مشت" و وکالت های آل پاچینو در "عدالت برای همه" تا چرخش های مرگبار جیمز کان در "رولر بال" و تا داستان واقعی یک بوکسور متهم به قتل که دنزل واشنگتن در فیلم "هاریکین" آن را بازی کرد.
جویسون تا حدود 20 سال قبل از مرگش هم همچنان فیلم می ساخت و با فیلم "بیانیه" و ماجرای دیگری از هلوکاست با بازی مایکل کین، دوران فیلمسازی اش را خاتمه بخشید، در حالی که فیلم هایش 46 بار نامزد جایزه اسکار شدند و 12 بار آن را بردند و او همواره یکی از رقبای مهم فصل جوایز هر سال بود.
نورمن جویسون برخلاف آنچه درموردش رایج شده بود، یهودی نبود بلکه متعلق به یکی از فرقه های قدیمی پروتستان و پیوریتن هایی بود که با ایدئولوژی آخرالزمانی و برپایی اسراییل بزرگ به آمریکا آمده بودند.
از همین روی همواره در طول دوران فیلمسازی اش به این ایدئولوژی پایبند و مقید بود.
او هم به خوبی مانیفست اصلی آکادمی علوم و هنرهای سینمای آمریکا که در سال 1927 در منزل لویی بی مه یر تدوین شده بود (با محوریت بسط ایدئولوژی و فرهنگ آمریکایی) را رعایت کرد و آثاری همچون "رولر بال" و "هاریکین" را ساخت
و هم فرمولی که در سال 1955 تحت عنوان Militant Liberty میان هالیوود و سازمان های نظامی/امنیتی ایالات متحده برقرار گردید را گردن نهاد و فیلم هایی مانند "بچه سین سیناتی" و "هنر عشق" و "حادثه توماس کراون" را جلوی دوربین برد و برای عملی ساختن دستورالعمل سازمان سیا در سالهای جنگ سرد و پاتک فرهنگی به شوروی سابق و شعارهای ضد نژادپرستی اش، فیلم در "گرمای شب" را کارگردانی نمود و اسکار بهترین فیلم و کارگردانی را هم دریافت نمود.
برای آرمان های آخرالزمانی پیوریتنی اش در جهت برپایی اسراییل بزرگ، "ویلن زن روی بام" و "عیسی مسیح سوپر استار" را تولید کرد و چنان به آن آرمان ها پایبند بود که آخرین فیلمش یعنی "بیانیه" نیز در همان جهت بر پرده سینما رفت.
آنچنان که فیلم هایش نیز بعضا پوششی برای عملیات جاسوسی اسراییل قرار می گرفت، از جمله فیلم"ویلن زن روی بام" و به کارگیری یکی از کارشناسان و جاسوسان ارشد موساد در نقش اصلی آن فیلم یعنی حییم توپول که تا سال گذشته که فوت کرد، همچنان هویت جاسوسی اش برای موساد و اجرای اعمال خرابکارانه برای سرویس اطلاعاتی اسراییل پنهان مانده بود و حتی در هیچیک از شناسنامه ها و رزومه ها، نام کوچک توپول یعنی حییم که نشان از هویت یهودی اش داشت، ذکر نمی گردید.
اما پس از درگذشت "توپول"، تازه برای خیلی ها مشخص شد که عضو ارتش اسراییل بوده است. و وب سایت "رادیو فردا" در همان زمان به نقل از روزنامه اسراییلی"هاآرتص" خبری با این تیتر که "ویولنزن روی بام همکار موساد بود"، موضوع را افشاء نمود.
رادیو فردا در گزارش خود نوشت:
".. یک ماه پس از درگذشت حییم توپول، بازیگر فقید و اسطورهای اسرائیل، تأیید خبر همکاری او با سازمان موساد، رسانهها را به خود مشغول کرد و برخی از هنرمندان همکار او نیز گفتند که جستهوگریخته از این همکاری خبر داشتند.
به نوشته روزنامه هاآرتص، این بازیگر پرآوازه دهههای هفتاد و هشتاد قرن بیستم میلادی که ایفای نقش او در فیلم «ویولنزن روی بام» در جهان پرطرفدار شد، از جایگاه ویژه خود بهعنوان یک ستاره بینالمللی برای کمک به موساد در خارج از اسرائیل استفاده میکرد....
عومر توپول، پسر او، به هاآرتص گفت برای او و خواهرانش روشن است که پدرشان از سوی موساد در مأموریتهای محرمانه مشارکت میکرد، امکان داشت به هر مکانی که میخواهد برود، همه درها در هر جایی به روی او گشوده بود و از این فرصت برخوردار بود که اسناد مورد نظر موساد را منتقل کند و از افراد و اماکنِ هدف عکس و فیلم بگیرد بدون آنکه کسی از او سؤالی بکند. او همیشه با دوربین و ضبطصوتهایی که اوج فناوری روز بود، به خارج سفر میکرد.
بهگفته خانواده توپول، در آن دوران خانه آنها در لندن کمتر از یک شعبه موساد در بریتانیا نبود و یک مقام ارشد موساد به نام "تسویکا مالخین" پیاپی به خانه توپول سفر میکرد و هر بار مدتی عملیات موساد را از آنجا هدایت میکرد..."
بهگفته عومر توپول، در یک مورد از کمکهای پدرش به موساد، او و تسویکا مالخین برای نصب تجهیزات شنود در سفارت یک کشور عربی به یکی از پایتختهای اروپایی سفر کردند و مجبور شدند دیوار مشترک آپارتمان اجارهشده را سوراخ کنند تا تجهیزات شنود را نصب کنند.
سروصدای سوراخکردن دیوار، نیروهای امنیتی سفارتِ هدف را به آپارتمان کشاند، اما توپول و مالخین که فکر این وضعیت را هم کرده بودند، با نشاندادن تجهیزات دندانپزشکی که از قبل در آپارتمان قرار گرفته بود، مدعی شدند که آنجا به یک مطب تبدیل شده است؛ تسویکا مالخین روپوش پزشکی به تن داشت و حییم توپول روی تخت بیمار دندانپزشکی دهان خود را باز کرده و نقش بیمار را به قانعکنندهترین شکل ایفا کرده بود... "