ویرگول
ورودثبت نام
سعید مستغاثی
سعید مستغاثی
خواندن ۴ دقیقه·۱ سال پیش

فیلم «شبی در اپرا" برادران مارکس و خطوط اپوزیسیون ایران


فیلم "شبی در اپرا" برادران مارکس محصول1935، یکی از معروفترین کمدی های آنهاست که توسط سام وود کارگردانی شد.
در این فیلم گروچو و چیکو و هارپو مارکس وارد یک ماجرای بامزه برگزاری اپرا شده و طبق معمول اغلب فیلم هایشان، هرکدام به اصطلاح ساز خود را می زنند، گروچو با سرکیسه کردن یک زن ثروتمند، او را راضی کرده تا بر روی اپرا سرمایه گذاری نموده و در این میان خودش هم پولی به جیب بزند.
از طرف دیگر چیکو و هارپو هم هر کدام در صدد هستند تا یک خواننده جوان را به این اپرا وارد کرده و در این مسیر، در موارد مختلف با یکدیگر برخورد می کنند.
یکی از این موارد، صحنه ای معروف است که گروچو و چیکو بالای سر پیکر بیهوش خواننده اصلی اپرا (که نمی خواهد دو خواننده جوان موفق شوند) ایستاده و در حال خواندن قرارداد به کار گرفتن یک خواننده جدید هستند (تصویر همین پست) که گویا چیکو مدیر برنامه اوست و گروچو هم از طرف همان زن سرمایه گذار، طرف اول قرارداد به شمار می رود.
طبق معمول فیلم های برادران مارکس، شوخی های کلامی و بازی با کلمات در این صحنه بیداد می کند. در صحنه فوق که همه قراردادهای پیجیده اینچنینی را هم به مضحکه کشیده، گروچو و چیکو که چندان هم از قرارداد و قرارداد بستن سررشته ندارند، آنقدر بر سر بندهای مختلف آن گیر کرده و به دلیل عدم فهم آن ها، این بندها را یکی یکی از قرارداد پاره می کنند که در آخر، چیزی از قرارداد یاد شده باقی نمی ماند!!
قضه مثل ماجرای اپوزیسیون فعلی ایران است. این حضرات ینگه دنیا نشین که پس از 40 سال، ادعا کردند بالاخره وحدت نموده و شورایی تحت عنوان همبستگی تشکیل دادند (حکایت همان کوه که موش زاییده بود!)، از همان شروع آنچنان درگیر شدند که همبستگی شان چندان طول نکشید و بعد از زیرآبی رفتن ربع پهلوی در اسراییل، این بار یکی دیگرشان (حامد اسماعیلیون) رسما کنار کشید!!
بگذریم از سخیف بودن و ابتذال تمام عیار این اپوزیسیون که واقعا از این لحاظ باید برای جمهوری اسلامی متاسف بود که چنین اپوزیسیون در به داغان و له و لورده و مبتذلی دارد و تاسف بیشتر برای همان نظام سلطه جهانی خصوصا اسراییل که به کجا رسیده که بر روی چنین افرادی سرمایه گذاری می کند؟!!
به هر حال بخشی از درخشیدن پدیده ها به کیفیت اضداد آنهاست، مثلا یک ورزشکار یا تیم ورزشی هرچه رقبای قدرتری داشته باشد، بیشتر جلوه می کند و حکومت ها هرچه مخالفان با هویت تری (ولو در زمینه های جنایت و خیانت و خباثت) داشته باشند، بیشتر خود را نشان می دهند.

در فیلم و سینما اگر شخصیت های منفی دست و پا چلفتی و ضعیف و کودن نمایش داده شوند، فیلمساز زیر علامت سوال می رود که چه قهرمان های ضعیفی نمایش داد که دشمنانشان، آنقدر زپرتی و ضایع بودند!!
به هر حال دورانی دشمنان انقلاب و جمهوری اسلامی، گروههایی مانند حزب توده بود که در زمینه کار تشکیلاتی و فرهنگی و سیاسی، به اندازه نیم قرن سابقه داشت و انصافا برنامه ریزی شده و سیستماتیک و با پشتوانه قوی کار می کرد و جماعتی قابل توجه از عناصر با کیفیت را جذب کرده بود یا مجاهدین خلق که در زمینه تروریسم و جنایت و خیانت سنگ تمام گذاشتند و به هر حال جمعی از بهترین نیروهای انقلاب و نظام را ترور کردند و در آخر هم با انبوه تانک و زره پوش های صدام به داخل خاک ایران لشکر کشیدند. طبیعی است مقابله با چنین نیروهای مهیبی، نشان از قدرت یک نظام و انقلاب دارد.
حالا مقایسه کنید با امروز که یکی اصلی ترین سران اپوزیسیون مثلا علی کریمی است!! یا دیگری، بازیگری که در عرصه سینما هم به بی اخلاقی مشهور بود و یا بازیگر دیگری که نهایتا نقش درجه چندم در برخی سریال های تلویزیونی داشته است و یا .... حالا در میان این چند نفر، یکی دو تا هم انشعاب کرده اند!! (خدا به خیر کند!) مثل همان بندهای قرارداد فیلم "شبی در اپرا" برادران مارکس که آنقدر از آن بریدند و پاره کردند که در آخر دیگر چیزی باقی نماند. البته در این فقره از ابتدا هم چیزی نبود که بخواهد باقی بماند!
گفتنی است در همان زمان که واقعا اپوزیسیون های خطرناکی همچون حزب توده و تروریست های مجاهدین خلق فعال بودند، گروهک های خرد و ذره بینی (گروهکک) هم وجود داشتند که مثلا سه چهار نفر دورهم جمع می شدند و یک گروهک دیگر تشکیل می دادند و بعد از دو روز هم از میان آنها، یکی دو نفر انشعاب کرده و گروهکک های دیگری بوجود می آوردند.
در آن زمان، حزب توده در میان گروه های مارکسیستی، به "خط یک" معروف بود و فداییان خلق به "خط دو" و دسته هایی مانند "پیکار" و 7-8 گروهک دیگر که از مجاهدین خلق انشعاب کرده بودند، خط 3 اطلاق می شدند. جالب اینکه در میان همان گروهکک های چند نفری، عده ای پیدا شده بودند که می گفتند ما خط 5 هستیم!! (البته این خطوط با خط های شرکت واحد توفیر داشت!) حالا این حضرات امروزی، خط چند هستند؟


برادران مارکساپوزیسیونحزب تودهشبی در اپرا
مستندساز و کارشناس سینما
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید