روزهای کامل
Perfect Days
اگرچه ویم وندرسِ فیلم "پاریس تگزاس"هرگز تکرار نشد، حتی در فیلم "زیر آسمان برلین"، اما به نظر می رسد فیلم "روزهای کامل"، بازگشت این فیلمساز نسل میانی سینمای آلمان پس از حدود 60 سال کارگردانی به دوران قبلی است. لااقل دیگر از فیلم هایی مانند "هتل میلیون دلاری" و گروه U2 فاصله گرفته است!
فیلم "روزهای کامل"(عالی) فیلم پرگویی به نظر می رسد اگرچه شخصیت اصلی اش، نظافتچی سرویس های بهداشتی شهری به نام هیریاما، کم حرف است. شاید وندرس خواسته به "پاریس تگزاس" و شخصیت تراویس آن فیلم نزدیک شود اما فضای اثر و خصوصا نامگذاری شخصیت اصلی به اسم "هیریاما"، ذهن تماشاگر پیگیر سینما را به آثار یاساجیرو ازو (فیلمساز برجسته ژاپنی) و خصوصا آخرین فیلمش یعنی "یک بعد از ظهر پاییزی" می برد که از قضا نام شخصیت اصلی آن فیلم نیز هیریاما (با بازی هنرپیشه محبوب ازو یعنی جیشیو ریو) بود.
اما به نظر می رسد علیرغم همه تلاش ویم وندرس برای ادای دین به فیلمساز مورد علاقه اش، یاساجیرو ازو، او همچنان درگیر سینمای خود و دغدغه های قدیمی اش است؛ از سفرهای ادیسه وار گرفته تا انسان های تنهایی که در دنیای اساطیری خود زندگی می کنند و ... و هیریاما چنین انسانی به نظر می آید.
وندرس نیم ساعت اول فیلمش را به مرور روزمرگی های هیریاما اختصاص داده؛ در آن خانه کوچک دو طبقه اش از خواب بیدار شده، گل هایش را آب می دهد، لباس پوشیده و قبل از سوار شدن به ون خود، از دستگاه خودکار کنار منزلش، قهوه ای تهیه می کند، سپس به کارش در سرویس های بهداشتی شهر مشغول می گردد.
ساندویچ مختصری برای ناهار با خود دارد که آن را در پارکی و روبروی درختی می خورد که همواره از آن درخت (با دوربین قدیمی اش) عکس گرفته و عکس هایش را در آلبومی جمع آوری نموده است.
عصر، قبل از بازگشت به خانه، در یک حمام عمومی، خود را تمیز کرده و لباس هایش عوض می نماید، با دوچرخه اش گشتی می زند و سپس به کافه همیشگی خود رفته و شامش را می خورد، سپس بازگشت به خانه و پهن کردن رختخواب و کمی مطالعه و خواب و .... و فردا روز از نو روزی از نو.
عشقش نوارهای کاست قدیمی است که فروش آنها می تواند پول قابل توجهی برایش داشته باشد. چنانچه با بخشی از آن، درخواست مالی همکارش را پاسخ می دهد.علیرغم اینکه روزهای تعطیل برنامه خاص خود مانند مراجعه به لباسشویی دارد ولی در آن روزها هم روند تکراری و مشابهی برای خود دارد.
این زندگی یکنواخت را (که لذت هیریاما از آن مشهود به نظر می رسد) برخی به هم می زنند؛ از همکار سر به هوایش گرفته تا خواهرزاده ای که ناگهان روی سرش خراب می شود و کافه داری که فکر می کند به فرد دیگری دلباخته است!
وندرس فیلم "روزهای کامل" را به سفارش شهرداری توکیو برای نمایش توالت ها و سرویس های عمومی این شهر ساخته اما در کنارش روزمرگی کشنده و ملال آوری را در همین شهر به تصویر کشیده که کوچکترین خللی در آن، همه شاکله زیست را به هم می ریزد. خصوصا برای آدم هایی مثل هیریاما که زندگی راحت و مرفه خود را رها کرده، خانواده اش را ترک نموده و به گوشه ای پرت از توکیو پناه برده تا با شغل نظافتچی، همه چیز آن را فراموش کند.
اگر تنهایی هیریامای فیلم "یک بعد از ظهر پاییزی"یاساجیرو ازو، واقعا یک تنهایی ناگزیر بود که برای سعادت دخترش به آن تن داد اما هیریامای فیلم وندرس، به گونه ای خود خواسته این تنهایی یا در واقع عزلت را پذیرفته تا از یک زندگی ناکامل و سخیف فرار کند. آنچه خواهر زاده اش هم تلاش دارد به آن برسد ولی اجازه نمی یابد.
تصویر آخر فیلم و آن نمای حالت میان لبخند و گریه هیریاما، شاید همه این درد و رنج مضاعف را بیان کند که در عین دارا بودن دوستان و خویشان و امکانات زندگی مرفه، تنهایی و عزلت و گوشه گیری را برگزیده.
فیلم "روزهای کامل"آرام پیش می رود و در آخر به همان تعادل اول خود باز می گردد در حالی که در میانه، شبه توفانی را پشت سرگذارده. شبه توفانی برآمده از چالش های زندگی در شهری مانند توکیو که برای گریز از آن، به نظافت آبریزگاهها و سرویس های بهداشتی پناه برده است.
طبعا فیلم "روزهای کامل"، نه تنها "تم"فصل جوایز امسال را دارا نیست بلکه نقد گزنده ای به جامعه سرمایه داری و الگوهای زندگی آن دارد و همین باعث شده که این فیلم به طور کامل از لیست های برگزیدگان و نامزدها و جوایز این فصل دور بماند، اگرچه یکی از بهترین فیلم های امسال بود.