سعید مستغاثی
سعید مستغاثی
خواندن ۵ دقیقه·۴ سال پیش

نقد سریال چرنوبیل Chernobyl

مینی سریال "چرنوبیل" درباره حادثه نیروگاه هسته ای چرنوبیل که در سال 1986 در اوکراین اتفاق افتاد و باعث پخش مواد رادیو اکتیو در بخشی از غرب شوروی سابق شد، از برخی رسانه های جهان در حال پخش است.

این سریال 5 قسمتی که پخش آن در آمریکا و بریتانیا از اوایل ماه مه آغاز شده بود، در 3 ژوئن پایان یافت، اما به طرز حیرت آور و رکورد شکنانه ای تقریبا به طور همزمان به صورت اینترنتی و یا دی وی دی، با کیفیت خوب، زیر نویس فارسی و سپس دوبله فارسی به طور گسترده و با تبلیغات وسیع (که حتی به برخی مدیران رده بالای دولتی نیز کشیده شد) در ایران پخش شد! آنچه تاکنون درباره توزیع هیچ یک از فیلم ها و سریال های خارجی در ایران که پخش ویدئویی داشته و یا به فرمت قابل دانلود برروی فضای وب قرار می گرفته، سابقه نداشته است.

سریالی که پس از گذشت 33 سال از فاجعه فوق، از طرف کمپانی آمریکایی HBO (سازنده بسیاری از سریال ها و فیلم های سفارشی و آخرالزمانی مانند "بازی تاج و تخت"،"West world"،"شوالیه تاریکی"،"تلقین"،"هری پاتر و یادگاران مرگ"، "آواتار" و ...) درباره این فاجعه ساخته می شود درحالی که آمریکایی ها حتی برای شکست های خود مانند ویتنام و عراق و آپولو 13 و ... خیلی زودتر از اینها فیلم ساختند و درباره شکست ها و فجایع جبهه رقیب (در اینجا شوروی سابق) بارها و بارها در فیلم ها و سریال های مختلف ، آنها را به انحاء مختلف و در اولین فرصت به تصویر کشیده اند. آنچه که در مورد حادثه چرنوبیل در طول بیش از 33 سال اتفاق نیفتاد و به عقیده برخی کارشناسان، یکی از علل آن دست داشتن سرویس های جاسوسی غرب در فاجعه فوق بود. این کارشناسان براین باورند در واقع یک توافق نانوشته ای بین دو بلوک صورت گرفته بود که هیچکدام به دلیل تقصیراتی که در این فاجعه داشتند، در سطح سریال و فیلم به آن نپردازند.

سریالی که برخلاف فیلم ها و سریال های مشابه که فیلمسازان معتبر و به اصطلاح استخوانداری پای کار بودند (مثل دیوید بنیف در "بازی تارج و تخت"، جی جی آبراهامز در West world ، کریستوفر نولان در "شوالیه تاریکی"و جیمز کامرون در "آواتار" و ...) این بار یک مهمل ساز به نام "کریگ مازین" خالق و همچنین نویسنده فیلمنامه و تهیه کننده آن اعلام شده! (که آثار سخیفی در حد "رحمان 1400" و "تگزاس 2" در کارنامه فیلمسازی اش دارد مثل: "خماری 2" و مجموعه Scary movie) و گویا "جان رنک" سازنده فیلم های تبلیغاتی و کلیپ ساز خوانندگانی همچون مادونا و دیوید بووی و برخی دیگر مثل او (که عضو فرقه صهیونی کابالا هم هست)، این سریال را کارگردانی کرده است!! شاید تولیدکنندگان سریال "چرنوبیل" نمی توانستند، خواسته های خود را با این پروپاگاندای تبلیغاتی که در فیلم وجود دارد به امثال نولان و کامرون و آبراهامز حقنه کنند و بهتر از این دو نفر برای ساخت یک سریال کاملا تبلیغاتی پیدا نکردند!!

نگاهی به سریال که از 5 قسمت 60 دقیقه ای تشکیل شده، نشان می دهد که سازندگان اثر بیش و پیش از نمایش فجایع حادثه برروی آدم ها و محیط و اساسا یک درام حتی معمولی به سبک و سیاق آثار سینمای فاجعه، کادر دوربین خود را برروی نیروگاه هسته ای و نحوه کار آن و چگونگی خرابی اش بسته و بیشتر به توضیح و تبیین چرخه یک رآکتور اتمی و نحوه خرابی آن با توضیح کامل تخصصی پرداخته اند. آنچه در حد و اندازه یک فیلم مستند بوده و پیش از این نیز در مستندهایی که در این باره ساخته شد، به خصوص دو مستند شبکه دیسکاوری و بی بی سی با تفضیلات بیشتر آمده بود. و آنچه در میان این توضیحات مستند به عنوان نقاط دراماتیک قرار می گیرد، کم کاری و تسامح و سپس لاپوشانی و فضای بسته خبری در مورد اصل ضایعه هسته ای بوده و اینکه ناخواسته، چه ابعاد عظیمی از مصیبت را ایجاد کرده است. از همین روی سوالات و دیالوگ ها بردهان بازیگران به گونه ای کاملا بی حس و حال و خشک نهاده شده، و در قسمت آخر به گونه شعر و شعاری به شدت توی ذوق می زند.

کاملا روشن است که سازندگان فیلم بیشتر در صدد همین مستندگرایی و تکیه برروی بخش هسته ای ماجرا داشته اند چرا که همه دستاورد دراماتیک تولیدکنندگان آن، یک آتش نشان و زنش هستند که تا آخرین لحظه جان دادنش پایش می ایستد و پسر جوانی که داوطلبانه همراه عده ای دیگر به شکار حیوانات رادیو اکتیو زده می رود و آن فصل های کشدار و کشنده سگ کشی را به بار می آورد! همین و همین. حتی سازندگان اثر این زحمت را به خود نمی دهند که در این فصل زجرکش کننده، به جز آن پسر جوان، چند نفر دیگر را هم به عنوان نمونه های دیگر در کادر خود قرار دهند!

بقیه شخصیت ها مثل پروفسور لگاسف و خومیوک (که تخیل فیلمسازان آن را جانشین چندین شخصیت حقیقی کرده و کار تهیه کنندگان را در کم کردن کاراکترها راحت نموده)، کلنل شریبیا و ... همگی در خدمت همان مستند هستند و حتی آن کارگران معدن ذغال سنگ و رییس شان بیشتر مشتندهای بازسازی شده و یا حتی فیلم های سفارشی شوروی سابق را تداعی می کنند.

این نوع تاکید شعاری و تبلیغاتی که خیلی هم گل درشد و ضد سینماست وقتی درکنار آن رزومه سازندگان فیلم و کمپانی تهیه کننده قرار می گرد و آن فاصله مشکوک 33 تاخیر هم به یاد می آوریم، آنگاه بیش از هر موضوعی همه آنچه که امروزه درباره برنامه هسته ای ایران در رسانه های غرب تبلیغ می شود، در ذهنمان جای می گیرد و خیلی سریع در چنین زمانی برای تماشاگر ایرانی، تداعی معانی کرده و همذات پنداری بوجود آورد. آنچه که به جای همه اطلاعات سنگین فنی و تخصصی ارائه شده فیلم درباره راکتور هسته ای و چگونگی خرابی آن، در ذهن و روح تماشاگر برجای می ماند.

این در حالی است که سینما و تلویزیون غرب در طی این سالها، از حادثه های اتمی مشابه مثل "تری مایل آیلند" در 1979 آمریکا (7 سال قبل از چرنوبیل) و فاجعه 2011 فوکوشیما که ابعادی در حد چرنوبیل داشت، هیچ نگفتند.

آمار دقیقی از قربانیان حادثه چرنوبیل وجود ندارد، برخی آمارهای بین المللی آن را حدود 137 نفر می دانند و البته تعداد بسیار نیز مصدوم و تحت تشعشعات اتمی قرار گرفتند اما در بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی توسط حدود 220 هزار تن کشته شده و نزدیک به 200 هزار تن مصدوم و تا نسل ها کودکان و افراد ناقص الخلقه و بیمار در آن سرزمین متولد شدند. چرا پس از گذشت 74 سال، فیلم یا سریالی درباره هیروشیما یا ناکازاکی ساخته نمی شود؟!!


نقد سریال چرنوبیل
مستندساز و کارشناس سینما
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید