سعید مستغاثی
سعید مستغاثی
خواندن ۲ دقیقه·۴ سال پیش

نقد فیلم شنای پروانه محمد کارت

اولین فیلم بلند سینمایی محمد کارت (مستندساز) به نام "شنای پروانه"درباره درگیری های درون دسته جات اراذل و اوباش شهری است که فیلم های بسیاری در تاریخ سینما را به ذهن متبادر می سازد، از آثار سینمای گنگستری مانند "صورت زخمی" هاوارد هاکس و "سزار کوچک" مروین لروی و "دشمن مردم" ویلیام ولمن در اویل دهه 30 تا آثاری همچون "دوستان خوب" و "دار و دسته نیویورکی" مارتین اسکوسیزی و تا ...

انتشار فیلم ویدئویی استخر پروانه (طناز طباطبایی)، همسر یکی گنده لات های محله به نام هاشم (امیر آقایی) باعث قتل پروانه و به زندان افتادن هاشم می شود. شرط احمد (علیرضا داوود نژاد) برای گذشتن از خون دخترش آن است که عامل انتشار فیلم را پیدا کنند. برادر هاشم، حجت (امیر عزتی) ابتدا با یکی دیگر از گنده لات های محله به نام مصیب که از دوستان نزدیک هاشم است با گروهش به دنبال سرنخ های ماجراست و سپس خودش به تنهایی به دنبال عامل مصیبتی که برخانواده شان آوار شده، می رود.

به جز برخی صحنه های اضافی که حجت به دنبال پوارو بازی به دخمه ها و سوراخ خلافکاری های محله مثل پاتوق شاپور (پانته آ بهرام) سرک می کشد و کمک چندانی به قصه نمی کند (به نظر این فقره از خلق و خوی مستند سازانه محمد کارت برمی آید)، فیلم "شنای پروانه" از ساختار روایی و سینمایی قابل قبولی برخوردار است. ضمن اینکه می توان آن را دارای یک دوگانگی نچسب و باور ناپذیر نیز دانست. فیلم در واقع به لحاظ ساختار روایی، دو پاره به نظر می رسد و از این موضوع به سختی رنج می برد. چنانچه تا اواسط فیلم شاهد بک نوع روابط معمول در میان دسته جات اوباش هستیم که حتی حجت برای پیدا کردن عوامل بدبختی خانواده اش، از طرق معمول مانند متوسل شدن به دیگر اراذل محله اقدام می کند اما از اواسط فیلم همین حجت که چندان هوش و ذکاوتی هم از او شاهد نبوده ایم، ناگهان به شرلوک هلمز تبدیل شده و چنان به سراغ مظنونین ماجرا رفته و پرونده شان را باز می کند که به نظر می آید سالها روی پرونده های آنها کار کارشناسی کرده و حالا آمده با سوالات بسیار زیرکانه و استفاده از نقاط ضعف افراد، به اقرار وادارشان سازد!

وقتی چند سال پیش در جشنواره فیلم های ایرانی در کلن، دو فیلم مستند از محمد کارت به نمایش درآمد، گزارشگر رادیو فرانسه، آنها را "تیره، ناامید کننده، ملال آور و گاه خشن و مازوخیستی" خطاب کرد. حالا به نظر می آید کارت برای اولین فیلم داستانی اش نیز چنین قصه و ساختار نفرت انگیزی را انتخاب کرده همچنانکه تارانتینو در هشتمین فیلمش، یکی از کثیف ترین داستان ها و روایت های خود را به تصویر کشید و آن را "هشت نفرت انگیز" نام گذارد.

محمد کارتجواد عزتی
مستندساز و کارشناس سینما
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید