سعید مستغاثی
سعید مستغاثی
خواندن ۸ دقیقه·۳ سال پیش

نقد فیلم یک دور دیگر 2020 Another Round

ترویج خرافات قرن بیست و یکمی در یک فیلم سفارشی

در یک از صحنه های فیلم "#یک_دور_دیگر" تازه ترین ساخته #توماس_وینتربرگ (فیلمساز دانمارکی)، مارتین (مدس میکلسن) که معلم تاریخ یک دبیرستان است به صورت سوال امتحانی، 3 شخصیت تاریخی را به رای دانش آموزان می گذارد. او خصوصیات آنها را چنین شرح می دهد:

اولی؛ از کودکی به دلیل #فلج_اطفال، پاهایش کار نمی کند، بیماری فشار خون دارد، ضعیف و دچار مجموعه ای از بیماری های حاد است. حاضر است برای پیشبرد اهدافش دروغ بگوید و برای اتخاذ سیاست هایش با طالع بین ها مشورت کند، به همسرش خیانت می کند، همیشه سیگار می کشد و مدام مارتینی می خورد.

دومی؛ اضافه وزن دارد و در سه انتخابات شکست خورده، افسردگی داشته و دو بار سکته قلبی کرده، کار کردن با وی محال است و بی وقفه سیگار برگ می کشد و هر شب قبل از خواب، حجم زیادی از شامپاین به همراه کنیاک، شراب شیرین و ویسکی و دو تا قرص خواب می خورد.

کاندیدای سوم، یک قهرمان جنگی پرافتخار است. با خانم ها با احترام برخورد می کند، عاشق حیوانات است و هیچوقت سیگار نمی کشد و فقط به ندرت یک لیوان آبجو می خورد.

اغلب دانش آموزان به سومی رای می دهند و وقتی معلم، هویت 3 کاندیدا را اعلام می کند، مشخص می شود اولی، #فرانکلین_روزولت (رییس جمهوری آمریکا در طی #جنگ_دوم_جهانی)، دومی، #وینستون_چرچیل (نخست وزیر انگلیس در جنگ دوم و یکی از عوامل مهم پیروزی متفقین) و سومی، آدولف #هیتلر (رهبر #آلمان_نازی) بوده اند.

فیلم تلاش دارد با قهرمان جلوه دادن دو شخصیت اول به خصوص وینستون چرچیل، نوعی سبک زندگی را به مخاطب حقنه کند و اینگونه جلوه دهد که با سبک زندگی به شکل و شمایل امثال وینستون #چرچیل یا #روزولت یعنی بی بند و بار و مشروب خواره و زن باره و ... به قهرمان های ملی تبدیل خواهید شد. قهرمانی که بنا به ادعای مارتین، علاوه بر تالیف 37 کتاب در 58 جلد، بیش از 500 نقاشی و دریافت جایزه #نوبل_ادبیات و پیروزی در جنگ جهانی دوم به عنوان یکی از بزرگترین فرماندهان دنیا را نیز در کارنامه اش داشته و می گوید این قهرمان، برخلاف تصور شما، اما یکی از قهارترین مشروب خورهای تاریخ بوده است!
فیلم می خواهد القا کند که حاصل آدم های به لحاظ اخلاقی سالم تر، افرادی مانند هیتلر می شوند که بنا به روایت  غربی ها دنیا را به آتش کشیدند!

اما نمی گوید وینستون چرچیل در واقع کسی بود که انگلیس را علیرغم همه فرصت ها به ورطه آتش جنگ جهانی دوم کشانید و آن جنگ را شعله ورتر ساخت و باعث مرگ و جراحت و آوارگی دهها میلیون انسان شد. فیلم از زبان مارتین نمی گوید که همین چرچیل در جنگ اول به عنوان فرمانده جنگی، میلیون ها سرباز انگلیسی را در نبرد گالیپولی به باتلاق مرگ کشانید به طوری که از شدت رسوایی آن، ناگزیر از استعفا شد.
فیلم "یک دور دیگر"، این بخش های مهم از زندگی امثال چرچیل را سانسور می کند که اساسا برپایی جنگ های خانمان برانداز اول و دوم جهانی با حدود120 میلیون تلفات انسانی توسط امپراتوری صهیونی روچیلد و دست آموزان آنها همچون وینستون چرچیل، برای تغییر نقشه دنیا و بوجود آوردن جهانی جدید با حضور اسراییل تدارک دیده شد.
فیلم و فیلمساز و فیلمنامه نویسش نمی گویند که همین چرچیل به عنوان دست پرورده خاندان صهیونی روچیلد، اساسا بانی بسیاری از حکومت های دست نشانده و نقشه جدید غرب آسیا در دوران پس از جنگ اول جهانی بود که تحت عنوان خاورمیانه جدید برای برپایی رژیم جعلی اسراییل شکل گرفتند. غده ای سرطانی که در طی این حدود 70 سال، باعث و بانی  بسیاری از جنایات و نسل کشی ها و خانمان براندازی ها بوده است.
امروزه براساس اسناد مکشوفه تاریخی دیگر روشن شده که امثال هیتلر نیز توسط صهیونیست هایی مانند "ایگناس تربیش لینکلن" و انجمن های ماسونی همچون "تول" (زیرمجموعه خاندان های صهیونی مانند روچلید و همچنین وابسته به اعوان و انصارشان مثل چرچیل) برکشیده شدند تا در آن فرآیند تاریخی ذکر شده، نقش خویش را بازی کند.
حالا فیلم "یک دور دیگر" با نمایش سفارشی "جادوی الکل و الکلی ها" قرار است به هر نحو که شده (با تحریف و سانسور واقعیات تاریخی و خرافه پراکنی)، فرمول سبک زندگی مورد نظر خود را به مخاطبش بقبولاند. آنچه آثار سینمای هالیوود در طی دهها سال به تاثیر گذارترین وجه انجام دادند ولی وینتربرگ دانمارکی که چندان ظرفیت سفارش پذیری ندارد، آن را به بدترین صورت و شعاری ترین شکل صورت داده است!
کمپانی یهودی "زنتروپا" سعی کرده از همان فرمول توماس وینتربرگ (فیلمساز)/ توبیاس لیندهولم (فیلمنامه نویس)/ مدس میکلسن (بازیگر) که در فیلم "شکار" (2012) جواب داده بود، در فیلم "یک دور دیگر" هم استفاده نماید. اما سفارشی بودن و در نتیجه شعاری شدن کار، این ظرفیت را از همان تیم 3 نفره موفق در فیلم "شکار" گرفته است.

حالا در اینجا قرار است "میکلسن" نقش معلمی به نام "مارتین" را بازی کند که گویا زندگی یکنواخت و سرد و حوصله سر بری دارد ولی بازی غلو آمیز میکلسن و تاکیدات شعاری اش بر بی حوصلگی و یکنواختی و آن لب و لوچه آویزان نمایشی، فقط تماشاگر را در حیرت نگه می دارد، چرا که چنان حسی را از آن چند تصویر و فضای فیلم دریافت نمی کند! حتی اشک ریختن تحمیلی مارتین بر سرمیز غذای تولد همکارش نیز این حس را برنمی انگیزد!!
پس از این، قرار است به مخاطب حقنه شود که گویا این یکنواختی و کسالت، یقه سایر همکاران مارتین را هم چسبیده و تنها راه برطرف کردن آن، خوردن مشروبات الکلی و یا بنا به تئوری یک گیاه شناس آلمانی به نام "اسکار درود"، جبران کمبود 05/0 درصدی الکل در خون انسان است. گویا رسیدن این میزان الکل به بدن نه تنها کسالت را برطرف کرده و نشاط برای انسان به همراه می آورد، بلکه همه استعدادهای او را شکوفا نموده و دنیا را برایش گل و بلبل می گرداند!
سازندگان فیلم برای اثبات حرفشان، در این میان مرتب هم از آدم های واقعی مایه گذاشته تا هر چه بیشتر بتوانند مخاطب را قانع کنند. مثلا مدعی می شوند که ارنست همینگوی تا ساعت 8 شب مشروبات الکلی می خورده و از همین روی، آن کتاب های معرکه را نوشته! ولی نمی گویند که وی اساسا به بیماری روانی دو قطبی مبتلا بود و از همین روی چندبار خودکشی کرد تا عاقبت مرگ را ملاقات کرد. همچنین بدون توجیه دراماتیک تصاویری از برخی شخصیت های سیاسی دنیا هنگام خوردن مشروبات الکلی یا مست بودن نمایش می دهند، مثلا از لئونید برژنف، ریچارد نیکسون، بوریس یلتسین، نیکولای سارکوزی، بوریس جانسون، آنگلا مرکل و ... تا مثلا تاکید کنند که ببینید همه آدم های موفق دنیا الکلی و مست بوده اند!
ولی اگر واقعیات تاریخی را سانسور نکرده و می گفتند برژنف، نزدیک به 20 سال رهبری اتحاد جماهیر شوروی، عامل قتل عام میلیون ها انسان به خصوص در افغانستان بود یا نیکسون، رییس جمهوری بدنام آمریکا، جنگ ویتنام را به یک فاجعه بشری تبدیل کرد و عاقبت به دلیل رسوایی در انتخابات ناگزیر از استعفا شد یا یلتسین، اولین رییس جمهوری روسیه، عامل اصلی نفوذ سرویس های جاسوسی غرب در روسیه به شمار رفت و همچنین سارکوزی، نخست وزیر سابق فرانسه به دلیل فساد به زندان محکوم شد، در این صورت همه تاثیر شعارهای فیلم "یک دور دیگر" برعکس شده و این گونه اثبات می شد که همه جانیان و مفسدین تاریخ معاصر از مشروب خواران قهار و بدمست ها بوده اند!

وینتربرگ و لیندهولم برای اثبات شعار سفارشی خود، هر حرف و تصویر و شعار خرافاتی که به قول معروف در قوطی هیچ عطاری پیدا نمی شود را به فیلم تحمیل کرده اند. مثلا اینکه الکل باعث بهبود شیوه درس دادن معلم ها شده به طوری که کلاس درس آنها، از یک ساعت زجر آور به اوقاتی مفرح و آموزنده تبدیل می گردد و حتی خنگ ترین دانش آموزان، دارای استعداد درخشان شده که نه تنها تاریخ را از بر می شوند و سرود خواندنشان همچون ترانه های رمانتیک تاثیر گذار می گردد و ناگهان بی رمق ترین شان، سلطان گل در بازی های کودکانه می شود، از همه مضحک تر، دانش آموز کودنی که حتی نام "کی یر کی گور" را نمی داند چگونه بنویسد، با خوردن چند جرعه الکل ، مثل بلبل درباره فلسفه اش تئوری پردازی می کند!!
گویی به یکباره سر و کله آن جادوگر مهربان کارتون "سیندرلا" پیدا شده و با آن چوب جادویی و گفتن ورد جادویی "پپیدی پاپیدی پو"، مغز آدم ها را ازاین رو به آن گردانده یا آن ماده جادویی "پروفسور نابغه" به کمک آمده و یا با دنیای هری پاتر روبروییم و جهان جادو و جنبل و تبدیل آدم ها به جانور و برعکس!
انگار وینتربرگ و لیندهولم از هالیوود، همین ظواهر را یاد گرفته اند، بی خیال آنکه در هالیوود برای نمایش و حکایت هرکدام از آن جادوگری ها، کلی زمینه چینی و فضا سازی می شود!!
البته فیلمسازان "یک دور دیگر" سری هم به آسیب های الکل زده و آن را در خراب کردن زندگی و گند زدن به اتاق و خیابان و مدرسه و اضمحلال عقل و منطق و شعور هم تصویر کرده اند، آنجا که مارتین مثل حیوان خماری، فروپاشیده و زخمی و درمانده در کنار آشغالدانی ها افتاده و یا نیکولا در مقابل بچه هایش، ناخودآگاه تختخوابش را با دستشویی اشتباه گرفته و یا تامی که مانند پیرمرد قصه "پیرمرد و دریا" به دریا می زند ولی همچون او بازنگشته و به خودویرانگری دست می زند.
اما سازندگان اثر، همه این افتضاحات و فجایع اخلاقی و اجتماعی را در واقع به نوعی پِرتی بدمستی و الکلی بودن محسوب کرده و ظاهرا بنا بر همان سفارش ها، می بایست این آسیب ها را ولو به قیمت زیرپاگذاردن اصل سینما و منطق ساختاری و بوجود آمدن تناقض های روایتی، در کنار شعارهای قبلی و خرافاتی که تا آنجا بافته بودند، قرار می دادند تا حاصلش بشود آن سرخوشی سبکسرانه و ابلهانه اول و آخر فیلم و آبجو خواری افسارگسیخته برای دانش آموزانی که با همان جادو و جنبل وینتربرگ/لیندهولم علیرغم همه خنگی و کودنی، برای تحصیل در رشته هایی مثل پزشکی با نمرات بالا از دبیرستان فارغ شده بودند!!

اینجاست که فیلم "یک دور دیگر" بنا به تمایلات ایدئولوژیک فصل جوایز و مراسم اسکار و سایر اذنابش، در لیست اغلب برگزیدگان و نامزدهای این فصل به چشم می آید.

نقد فیلم یک دور دیگرanother roundنقد فیلمسینما
مستندساز و کارشناس سینما
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید