سعید مستغاثی
سعید مستغاثی
خواندن ۴ دقیقه·۳ سال پیش

نقد و بررسی فیلم مرثیه هیل بیلی Hillbilly Elegy

میراث یک خانواده بی پدر

از فیلم های سینمای #هالیوود اغلب دو نوع خانواده را به خاطر داریم؛ اول خانواده های مافیایی که در فیلم هایی مثل "پدر خوانده" و شخصیت هایی همچون #دون_کورلئونه و #آل_کاپون نشان داده می شود و دوم خانواده های از هم پاشیده که معمولا پدر حضور ندارد، پدری که یا در همان اوایل کار فرار کرده، یا زورگو و #هیولا بوده و یا اصلا هویتش معلوم نیست.

حالا در فیلم "#مرثیه_هیل_بیلی" با نوعی دیگر از خانواده مواجه هستیم؛ خانواده ای اگرچه بازهم در آن، پدرها یا نیستند یا هیولا هستند ویا بخش منفعل خانواده را برعهده دارند،اما به نوعی بین سایر اعضای این خانواده یعنی مادرها و بچه ها و مادربزرگ ها،ارتباطاتی بعضا به باریکی یک موی وجود دارد که همه گذشته و آینده شان را به یکدیگر مربوط می کند.

خانواده "ونس" در "میدل تاون" #اوهایو از همین نوع خانواده ها هستند که براساس داستان واقعی و کتاب خاطرات "#جی_دی_ونس" دستمایه "ونسا تیلور" فیلمنامه نویس (با سابقه نوشتن برای فیلم هایی مانند "#شکل_آب") قرار گرفته اند تا #ران_هاوارد (کارگردان آثاری همچون "#یک_ذهن_زیبا" و "#رمز_داوینچی" و "#فراست_نیکسون") براساس آن، فیلم "#مرثیه_هیل_بیلی" را بسازد.

در صحنه ای از فیلم که مادربزرگ (#گلن_گلوز) برای درس خواندن "جی دی" همه تلاشش را می کند و جی دی بعضی از رفتار دیکتاتورمآبانه او را نمی پسندد؛ از وی سوال می کند چرا چنین فداکاری می کند و مادربزرگ پاسخ می دهد قطعا برای تو نیست ...

یا وقتی جی دی دانشجوی حقوق که ناگزیر آخرین فرصت مصاحبه شغلی اش را ناتمام گذاشته و برای وضعیت وخیم مادرش، بورلی (#ایمی_آدامز) به کمک خواهر خود، لیندزی رفته، اما خسته از پرخاش ها و رفتار نامناسب مادر، قصد ترک او را دارد با هشدار لیندزی مواجه می شود که باید برای خانواده بماند.

جی دی ونس، از همان کودکی با میراث این خانواده طرف است، گذران تابستان در جنگل ها و آبگیرهای جکسون، دورهمی های پایان ناپذیر خانواده ها که در آغاز فیلم با عکس های دسته جمعی در دوران مختلف نشان داده می شود، جدایی پدر بزرگ و مادربزرگ، عصبیت های مادر، ازدواج های ناکام و پدر و برادر جدید و ... و بالاخره فداکاری های مادربزرگ که باعث نجات زندگی "جی دی" در همان دوران نوجوانی شده تا اینک که دانشجوی #حقوق #دانشگاه_ییل است.

فلاش بک های پی در پی با نوعی عدم فاصله گذاری که ساختار سینمایی فیلم را تشکیل می دهد، باعث شده تا این نوع روابط خاص مابین خانواده بزرگ ونس را در همه زمان ها جاری و یکسان حس کنیم. زمانی که مادربزرگ برای زندگی نوه هایش، حتی بیمارستان را ترک می کند و از خواب و خوراک خود می زند تا آنها را به جایی برساند و از زندگی حقارت آمیز و خفت بار نجات دهد و حالا بچه ها باید از زندگی خود بزنند تا مادر را از باتلاق اعتیاد و بی خانمانی رهایی بخشند.
به جز این، آنچه میراث نسل اندر نسل برای این خانواده به شمار می آید، دعواها و درگیری ها و جدال های ویرانگر خانوادگی است که از دوران قبل به ارث مانده، از زمانی که پدر بزرگ چون هیولا بر سر مادربزرگ فرود می آمده و یا مادر بزرگ به دلیل بی بند باری های پدر بزرگ او را آتش می زده تا اینکه اثر آن روابط خشن بر روح زخم خورده مادر و همچنین خواهرش باقی مانده تا اینکه همه زندگی خود و دختر و پسرش یعنی لیندزی و جی دی را خراب کند. آنچه آثارش همیشه و همیشه در وجود آنها به یادگار مانده است!
اما بازهم در اینجا پدرها غایب (مثل پدر جی دی و لیندزی) یا هیولا (مثل پدر بزرگ) هستند و نقش اصلی را زن ها بازی می کنند؛ مادر بزرگ و لیندزی فداکاری می کنند و باعث نجات خانواده در زمان های مختلف می شوند.
از طرف دیگر، آن سوی این خانواده گرایی به روش هالیوودی، درنمایش سبک زندگی آنها نمایان می شود؛ مهمانی های آنچنانی و روابط اینچنینی و بی قید و بندی های ارتباطی و ... و رفتن به جنگ برای اشغال عراق که به سان دیگر جنگ های تجاوزکارانه آمریکا، به نوعی جزو سبک زندگی آمریکایی ها به شمار می آید.
در این گونه فیلم ها، حضور در این گونه جنگ ها، سابقه و ریشه اجدادی دارد؛ مثلا پدر بزرگ در جنگ کره بوده، پدر از جنگ ویتنام مدال گرفته و پسر به جنگ در عارق رفته است! حالا جی دی هم با حضور در اشغال عراق، باعث افتخار خانواده شده که علاوه بر نامه های محبت آمیز مادر بزرگ، باعث شده از دستمزدی که گرفته لااقل بخشی از هزینه دانشکده خود را بدهد. او با لباس تفنگداران نیروی دریایی یعنی اعضای همان ارتش تجاوز گر در مراسم تدفین مادربزرگش شرکت کرده است!

فیلم مرثیه هیل بیلیhillbilly elegyنقد فیلم هیلی بیلینقد سینما
مستندساز و کارشناس سینما
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید