سعید مستغاثی
سعید مستغاثی
خواندن ۷ دقیقه·۱ سال پیش

نیم قرن جن گیری در سینمای هالیوود


پنجاهمین سالگرد فیلم "جن گیر"


50 سال پیش فیلمی بر پرده سینماها رفت که مرحله ای جدید در نمایش تصویری نامطلوب از اسلام و مسلمانان در سینمای هالیوود را آغاز کرد. اگرچه سینمای غرب تقریبا از همان اوان پیدایش خود، با ساخت فیلم هایی که در آن به تمسخر و مضحکه مسلمانان و عقاید و باورهای آنها می پرداخت، تعجب و حیرت مخاطبان را برانگیخته بود. چرا که فیلم های حلقه ای ابتدای تاریخ سینما، هیچ موضوع خاصی نداشت و تنها به تصویر یک حرکت یا اقدام واقعی می پرداخت. اما حتی در چنین موقعیت بسیار ساده ای از تاریخ سینما، فیلم های "رقص هفت زن محجبه" تامس آلوا ادیسون در سال 1897 (یعنی دو سال پس از پدید آمدن رسمی سینما)، "عرب مسخره" (ژرژ میلیس) و "آواز موذن"(فیلیکس مگیش – 1905) ساخته شدند که اعتقادات و زندگی مسلمانان را به سخره می گرفتند!

نسخه صامت "دزد بغداد" (رائول والش-1924) یا "دزد بغداد" ساخته الکساندر کوردا و دوستانش در 1940 یا فیلم "شیخ" در 1921 ساخته جرج ملفورد و یا "پسر شیخ" ساخته 1926 جرج فیتس موریس (که نقش شیخ را در هر دو فیلم رودلف والنتینو از چهره های معروف بازیگری آن دوران برعهده داشت)، همچنین "مراکش" جوزف فن اشترنبرگ در 1930 و حتی فیلم کمدی "گمشدگان حرم" با شرکت باد ابوت و لوکاستلو و دهها فیلم و کارتون دیگر طی سالهای بعد، حکایت تداوم سیستماتیک نگاه منفی و متعصبانه و دشمن پندار هالیوود نسبت به مسلمانان بود.

اما با اکران فیلم "جن گیر" ساخته مشهور ويليام فريدكين‌ در سال 1973، با یک رویکرد جدید در هالیوود، چهره ای هراس آور از اسلام به نمایش درآمد. ماجرای فيلم با صدای اذان در عراق شروع شده و از آنجا و با همین صدا، یک روح شیطانی از یک مجسمه کوچک یا توتم به جرج تاون آمریکا رفته، در جسم دختر جواني به نام "ریگان"حلول مي‌كرد و او را به یک شیطان بچه تبدیل می نمود.

سفر یک روح شیطانی از عراق به آمریکا

در واقع در فیلم "جن گیر"، موجودی در محل خرابه های تمدن آشور در استان نینوای عراق نشان داده می شد که در یک وقت به زعم آنها نحس و هم زمان با نوای اذان از یک مقبره باستانی رها می گردید. این صحنه بلافاصله کات می خورد به جرج تاون آمریکا و POV (نقطه دید) آن جن باستانی که در آسمان آمریکا به دنبال قربانی می گشت و پنجره باز خانه ای جنب کلیسا را هدف قرار داد (بعداً فهمیدیم که کلیسا متعلق به فرقه شیطان پرست بوده و فرقه آنتوان لوی در آنجا مراسم انجام می دادند) محلی که آن روح شیطانی برای قربانی اش انتخاب کرده بود، خانه یک بازیگر سینما و دختر نوجوانش بود.

اما ویلیام فرید کین تا حدود 45 دقیقه فیلم، هیچ تصویری از روح شیطانی و یا حلولش در جسم ریگان، نشان نمی داد و با فضاسازی از طریق سر و صداهای جانبی و حرکات روانی ریگان و بی تابی و بی قراری اش، هراس و وحشت را در پلان پلان فیلم جاری می کرد.

مادر درمانده ریگان، پس از دوا و درمان های متعدد، به سراغ کشیش هم محله ای اش، پدر کاراس رفت و از او کمک خواست. از آنجا که راه درمان، جن گیری تشخیص داده شد، پدر کاراس و کشیشی دیگر به نام پدر مرین (با بازی ماکس فن سیدو)، یعنی همان کشیش باستان شناسی که در عراق، توتم شیطانی را بدست آورد، مراسم جن گیری را در یک شرایط حیرت انگیز و وحشت آور آغاز کردند.

نگاه هراسناک و شبه دینی به پایان تاریخ

این نوع نگاه به پایان تاریخ در آن سالهای اولیه دهه 1970 که هنوز تا پایان هزاره راهی 30 ساله باقی بود، خیلی بدیع به نظر می رسید. نوع نگاهی که حتی در سینمای آخرالزمانی نیز بیسابقه تلقی شد. به این معنی که مدلی از آخرالزمان شبه دینی بر مبنای جدال خیر و شر، در مقابل دیدگان همگان برروی پرده سینما به نمایش درآمد.

برهمین محوریت جدال خیر و شر در مدل آخرالزمانی شبه دینی از 1973، جریانی از آثار سینمایی شبه دینی/شیطانی، شکل گرفت که در آنها شیطان به صورت اجنه و ارواح خبیثه در مقابل خدا قرار می گرفت. در واقع این بار خطرهای آخرالزمانی از مفاهیم مشخص کتاب عهد عتیق بیرون می آمد و در یک نوع نگرش نادرست الهیات مسیحیت تحریف شده، شیطان را رقیب خدا به شمار می آورد. نه اینکه به سان آنچه در ادیان توحیدی و به خصوص اسلام آمده، او را بنده خدا نشان دهد.

در چنان نگاه غلط و انحرافی، شیطان به جبر می توانست انسان را تحت اختیار گرفته و به اصطلاح تسخیر نماید و در مقابل، خدا و مسیح به عنوان منجی قرار داشتند، برخی اوقات مانند سری فیلم های "طالع نحس" یا "مرده شریر"، قدرت شیطان می چربید و بعضی وقت ها هم با کمی قدرت بیشتر الهی در نهایت، شیطان مغلوب می گردید. چنانچه در فیلم "جن گیر"، سرانجام پدر کاراس با یک نوع عملیات انتحاری (برگرفته از اسطوره ای منتسب به عهد عتیق به نام سامسون) جنی به نام پازوزا را از وجود دختر نوجوان خارج ساخت.

یک اکران نامعمول و عجیب

در حالی که معمولا تجدید اکران فیلم ها در 20 سالگی یا 25 سالگی و یا 50 سالگی ساخت و نمایش آنها در هالیوود اتفاق می افتد اما در کمال حیرت، فیلم "جن گیر" در بیست و هفتمین سالگرد نمایش اولش، اکران مجددش را جشن گرفت! در واقع یک سال پیش از حادثه 11 سپتامبر 2001 و دقیقا در 22 سپتامبر 2000 فیلم "جن گیر" تحت عنوان نسخه ویژه کارگردان و اینکه صحنه های تازه ای نسبت به نسخه اصلی در آن گنجانده شده با نام "جن گیر 2000" در آمریکا اکران شد و به مدت یک سال تا آستانه 11 سپتامبر 2001 در 26 کشور جهان به نمایش عمومی در آمد که آخرین نمایش آن در 16 اوت 2001 در اسراییل بود!! یعنی حدود یک ماه پیش از حمله به برج های دوقلوی مرکز تجارت جهانی!

در آستانه حادثه 11 سپتامبر، نمایش فیلم "جن گیر" می توانست واجد پیام های ویژه ای برای مخاطبانش باشد. در این فیلم عراق سرزمین شیطان و شرارت جلوه می کرد و روح شیطانی از چنین سرزمینی بیرون آمده و راهی آمریکا می گردید و در وجود یک دختر نوجوان فرو می رفت. در واقع این فیلم یک هشدار تبلیغاتی از 30 سال قبل بود که ظاهرا خطر بالقوه مسلمانان برای غرب را هشدار می داد. گویی به نوعی ماجرای 11 سپتامبر را پیشگویی کرده بود و همان فحوای کلام جرج دبلیو بوش در آستانه حمله نظامی به افغانستان و عراق پس از 11 سپتامبر که اینک آمریکا و جهان با یک محور شرارت و قدرت شیطانی مواجه اند که اگر آن شیاطین را در خود مرکز شر (یعنی عراق و غرب آسیا و در واقع کشورهای اسلامی) نابود نسازند، در آمریکا به سراغشان خواهند آمد! به این ترتیب یک فیلم شیطانی آرشیوی پس از 30 سال در خدمت میلیتاریسم نوین غرب قرار گرفت و به قول یکی از کارشناسان سیاسی، دیپلماسی آخرالزمانی غرب را کلید زد.

آش آنقدر شور شد که خان هم فهمید!

پس از فیلم "جن گیر"، رویکرد خشن و خصمانه سینمای هالیوود درباره اسلام و مسلمانان گام به گام، شدت یافت و خصوصا با اوجگیری و پیروزی انقلاب اسلامی به ساخت سری فیلم های "بیگانه" و نمایش چهره هیولایی از دین خاتم پیامبران و پیروانش کشیده شد.

در دهه 90 در لحن هاليوود، دشمنی آشکارتری نسبت به مسلمانان به وجود آمد و هیولاهای دهه 80 بدل به تروريست‌هاي مسلمانی شدند که نابودی جوامع غربی را نشانه رفته بودند و اين نگاه بعد از سال 2000 رويكردي آخر‌الزماني به خود گرفت و در فيلم‌هاي بسياري نبرد نهايي اسلام و غرب به تصوير كشيده شد.

این روند هالیوود و سایر رسانه های ایالات متحده آنچنان به افراط گرایید که به قول آن ضرب المثل معروف "آش آنقدر شور شد که خان هم فهمید". به طوری که "برژینسکی" مشاور امنیت ملی جیمی کارتر (رییس جمهور اسبق آمریکا) همان زمان در بخشی از مقاله مفصلش تحت عنوان"این پارانویا را متوقف کنید"در روزنامه واشنگتن پست و در اعتراض به موج ضد اسلامی رسانه های غرب نوشت:

"برنامه و فیلم هایی که در آن تروریستها با چهره های «ریش دار» به عنوان کانون افراد شرور نمایش داده می شوند، اثرات عمومی آن تقویت احساس خطر ناشناخته اما مخفی است که می گوید به نحو رو به افزایشی زندگی آمریکاییها را تهدید می کند. صنعت فیلم سازی نیز در این خصوص اقدام کرده است. در سریال های تلویزیونی و فیلم ها، شخصیتهای اهریمنی با قیافه و چهره های عربی(اسلامی) که گاهی با وضعیت ظاهری مذهبی، برجسته می گردند، نشان داده می شوند که از اضطراب و نگرانی افکار عمومی بهره برداری کرده و ترس از اسلام را بر می انگیزد.کلیشه صورتهای اعراب (مسلمان ها) بویژه در کاریکاتورهای روزنامه ها، به نحو غم انگیزی یادآور تبلیغات ضد یهودی نازی هاست. اخیراً حتی برخی سازمانها و تشکلهای دانشجویی دانشگاهها درگیر چنین تبلیغی شده اند که ظاهراً نسبت به خطرات ارتباط میان برانگیختن نژادپرستی و انزجار مذهبی و برانگیختن جنایات بی سابقه هولوکاست بی خبرند..."

سینمای هالیوودجن گیرشیطان پرستیاسلام هراسی11 سپتامبر
مستندساز و کارشناس سینما
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید