نگاهی به فیلم های بیوگرافیک در فصل جوایز
واقعا هیچ چیزی از زیر دوربین هالیوود در نمی رود. منظورم همه وقایع و شخصیت هایی است که می تواند با فرمول هالیوود یعنی Militant Liberty سازگار باشد؛ قهرمان هایی که براساس سبک زندگی آمریکایی زندگی کرده و ایدئولوژی و فرهنگ آمریکایی را بسط می دهند.
از دهها فیلم درباره شخصیت های شناخته شده سیاسی مانند آبراهام لینکلن و نیکسون و کندی و بوش و ... گرفته تا زندگینامه دانشمندان معروفی مانند لویی پاستور و الکساندر فلیمینگ و ادیسون و دکارت و .... تا قهرمانانی همچون محمد علی و پله و ... و تا صدها فیلم درباره جنگ های جهانی و ویتنام و کره و عراق و ... و انقلابات و کودتاها و ... و ماجراهای کمتر شنیده و دیده شده مثل گسترش دهنده رستوران های مک دونالد و الویس پرسلی و طراح فیس بوک و استیو جابز و ...
مثالش در تاریخ سینما بیشمار است ولی عجالتا در همین فصل جوایز امسال، فیلم های "اوپنهایمر"، "قاتلین ماه گل"، "پریسیلا"، "ناپلئون"، "باربی"، "مائسترو"، "منطقه مورد علاقه"، "می دسامبر"، "نایاد" و "ایر" ، بیشتر منتخبین و کاندیداها و برگزیدگان را به خود اختصاص داده اند.
نایاد
Nyad
درباره دیانا نایاد، شناگر معروف و رکورد شکن که در شصت سالگی فاصله 110 مایلی بین کوبا تا فلوریدا را با شنا طی کرد. اولین فیلم داستانی دو مستند ساز به اسامی الیزابت شای واسرهلی و جیمی چین که اولی با 20 سال و دومی با 11 سال در کار مستندسازی سابقه دارند.
فیلم کاملا با فرمول ساختاری فیلم های قهرمانی پیش رفته؛ شناگری به نام دیانا نایاد (انت بنینگ) که پس از سالها می خواهد رکوردی را بزند که در جوانی نتوانست بدست بیاورد. منتها او در سن 65-60 سالگی دیگر آن توانایی جوانی را ندارد ولی با کمک دوست و همراهش بانی (جودی فاستر) تلاش دارد به آن حد آمادگی برای زدن آن رکورد برسد و در این مسیر با سختی های بسیاری مواجه می گردد. او در این میدان سنگین، یکی دوبار با شکست مواجه شده ولی خسته نشده و به کارش تا سر حد مرگ ادامه می دهد.
انصافا هر دو بازیگر اصلی این فیلم یعنی انت بنینگ و جوی فاستر (که به طرز اغراق شده ای پیر جلوه داده شده) بازی های متفاوتی ارائه داده اند اما فیلم، حرف تازه ای برای ارائه ندارد. یک ساختار کاملا معمولی که تا به آخر قابل پیش بینی است. ضمن اینکه مسائل مورد نظر هالیوود امروز مانند آزار جنسی و همجنس گرایی را ولو در حد یک اشاره، از نظر دور نداشته است!
تم "جنایت موجه" هم در زیر پوست فیلم در جریان است؛ فردی که دیانا را آزار جنسی داده در واقع کسی بوده که او را به شنا و قهرمانی در آن واداشته و تمامی فوت و فن آن را به وی آموخته است! دیانا اعتراف می کند که بدون وجود آن مربی، وی اساسا به چنین موقعیتی نمی رسید!!
ایر
Air
اگرچه شاید با بن افلک به خاطر فیلم "آرگو"، به قول معروف هیچوقت دلمان صاف نشود! اما او در این فیلم، کار شسته و رفته ای را کارگردانی کرده است. ولی فیلم "ایر" بیشتر یادآور اولین همکاری مشترک او با مت دیمن در فیلمنامه فیلم "ویل هانتینگ خوب" (گاس ون سنت) است که وقتی برای دریافت اسکار به روی صحنه رفتند، از خاطرات دوستی دیرین خود و روابط خانوادگی شان گفتند.
اما فیلم "ایر" هم درباره یکی دیگر از موقعیت های واقعی ورزشی/تجاری در آمریکاست؛ هم برکشیده شدن برند "نایک" و هم تبلیغ مایکل جوردن، اسطوره بسکتبال اگرچه در فیلم "ایر"، بیش از او، تلاش سانی واسرو (مت دیمن) ویزیتور شرکت نایک، مادر جردن (وایولا دیویس) و ... و حتی مدیر شرکت (بن افلک) برای تولید کفشی با برند مایکل جوردن به چشم می آید و فیلمساز عمدا از نمایش مایکل جوردن پرهیز کرده؛ چنانچه او را نه در خانه اش می بینیم نه در میادین ورزشی و نه حتی وقتی برای مذاکره به دفتر شرکت نایک می رود که در آن صحنه (در کمال شگفتی) از پشت سر در قاب دوربین قرار گرفته و کلامی برزبان نمی آورد!
تولید کفش و قبولاندن آن به جوردن و مادرش که اساسا با آدیداس کار می کنند، همه پیرنگ فیلم را تشکیل داده و همه ماجراها حول و حوش آن می چرخد.
در واقع فیلمساز با عدم نمایش تصویر یا کلامی از مایکل جوردن، به نوعی او را در یک موضع انفعالی و استثمار شده قرار داده است. همه تصمیم گیری ها از سوی مادر و وکیل و دیگران انجام شده و آنها با به سامان شدن کارها و تولید برندی به نام "ایر جوردن"، هم تحولی در تاریخ کفش های ورزشی آمریکا ایجاد کرده و هم پول هنگفتی به جیب می زنند.
اما این تنها مایکل جوردن است که برای محقق شدن چنان موفقیتی عرق می ریزد و از جانش کاسته می شود. چنانچه حتی با یک آسیب دیدگی اش کل قرارداد و ماجرا و برند یاد شده و ... به فنا می رفت.
آنچه در واقع در مورد سایر برندهای ورزشی و فرهنگی و اقتصادی و ... هم قابل تسری است. همواره عده ای جان می کنند و تولید کرده یا خدمات ارائه می دهند و سرمایه داران با سرمایه خود همه آن دسترنج ها را از آن خود می گردانند. این خاصیت جامعه سرمایه داری است که برای تولید برتر بایستی گروهی را قربانی نماید.
می توان نمایش این توفیق تجاری با پایمال کردن حقوق تولید کنندگان واقعی آن را در جهت همان تم فصل جوایز امسال یعنی "جنایت موجه" به شمار آورد.