سعید مستغاثی
سعید مستغاثی
خواندن ۶ دقیقه·۶ ماه پیش

واقعا دیگر دوره اش گذشته


بله، واقعا دیگر دوره اش گذشته! اما بازهم این شبه روشنفکران و زامبی های دنباله روی آنها، باور نمی کنند.
گویا از بور شدن بر سر فیلم "کیک محبوب من" در جشنواره برلین متنبه نشدند که باز دوباره با انبوهی از تبلیغات پیش پا افتاده، برای فیلم محمد رسول اف به میدان آمدند و از همان اول، سند منگوله دار نخل طلای جشنواره کن را به اسمش زدند.
اما طرفه آنکه هیچکدام از جوایز اصلی و مرسوم جشنواره فیلم کن به آن تعلق نگرفت و از آنجا که فیلم رسول اف به هیچ صراطی نمی توانست جایزه از این جشنواره دریافت نماید،
ناگهان، پس از 76 دوره برگزاری این جشنواره، جایزه ای جدید و خلق الساعه از آستین مدیریت جشنواره بیرون کشیده شد به نام "جایزه ویژه و یک راست به رسول اف و نه فیلم "دانه انجیر معابد" داده شد.
گرتا گرویک رییس هیئت داوران هم در توضیح اهدای این جایزه گفت برای جبران هزینه هایی که عوامل فیلم متحمل شده بودند، این جایزه به آنها داده شد!!
شاید این سخیف ترین تحقیری بود که می توانست برای یک اثر و سازنده اش توسط یک جشنواره خارجی صورت بگیرد. و حقیقتا رسول اف نباید ناراحت و غمزده فقط سر به زیر می انداخت و در خود فرو می رفت بلکه واقعا بایستی از این همه تحقیر و ترحم، به قول قدیمی ها آب می شد و در زمین فرو می رفت!
از اینجا بود که همه آن رسانه های زنجیره ای و عوامل داخلی و خارجی و زامبی ها که تا چند لحظه قبل، "دانه انجیر معابد" را قوی ترین و شگفت انگیز ترین فیلم تاریخ سینما می خواندند، مانند مسائل سیاسی نامطلوبشان، بازهم ناگهان دچار سکته شده و در سکوت و خاموشی مرگباری فرو رفتند!
طبق معمول هم همه کمبودها را به گردن هیئت داوری انداختند که گویا آنها چیزی حالیشان نبوده! و اصلا این فیلم را نفهمیدند!!
یکی از همین حضرات در مصاحبه با صدای آمریکا (در حالی که "فیپرشی" را "فیبرباسی" تلفظ می کرد!!) در پاسخ به اینکه چرا فیلم رسول اف نخل طلا نگرفت، گفت:
" ... خب، رییس هیئت داوران گرتا گرویک، یک زن بازیگر بود (نمی دانست که چند فیلم از جمله "باربی" و "زنان کوچک" و "لیدی برد" را کارگردانی کرده!) و بیشتر بازی را می فهمید و فیلم های شاد را می پسندد"!!!
و گروهی هم دلیل شکست فیلم رسول اف را شرایط سخت، تولید و بودجه محدودش دانستند، در حالی که فیلم اول جشنواره و برنده نخل طلا یعنی فیلم "آنورا" ساخته شان بیکر با یک دوربین موبایل فیلمبرداری شد و بودجه ای زیر صد هزار دلار داشت!

اما نکته اینجاست که فیلم رسول اف، فاقد عناصر سینمایی بود و او همه توانایی خود را برای شوآف های بعد از تولید نگه داشته بود و حتم داشت، این شوآف ها بیشتر از خود فیلم کار می کند!
تقریبا اغلب منتقدین هم نسبت به فیلم همین نظر را داشتند که اثری ناقص و غیر سینمایی و طویل و شعاری و خسته کننده بوده و فقط به خاطر شوآفی که رسول اف طی این مدت اجرا کرد، برایش امتیاز قائل شدند!!
اگرچه دورانی بود که تنها نمایش چهره ناگواری از ایران و ایرانی به علاوه 4 تا فحش کفایت می کرد تا جایزه یک فیلم در جشنوارهای بین المللی تضمین شود و اساسا خود سینما چندان معنی و مفهومی در این میان نداشت!
چه آثار هجو و سازندگان هجوتری (که حتی نمی دانستند کلمه "سینما" را با "سین" می نویسند یا "صاد") با بهره گرفتن از این فرصت، جشنواره ها و خریداران خارجی را تلکه کردند.!
اما به هر حال دیگر این جشنواره های بین المللی هم برای عنوان و سابقه و اعتبار خود هم که شده، حاضر نیستند هر اراجیفی را جایزه بدهند!
این تغییر موضع تقریبا از ماه مه 2022 و حضور فیلم پر سر و صدا اما بی مایه و سخیف "برادران لیلا" در جشنواره فیلم کن آغاز گردید که علیرغم همه ژانگولر بازی ها و یقه دراندن ها و گریبان چاک کردن های عوامل فیلم در کن، هیچ جایزه ای دستشان را نگرفت و دست از پا درازتر به کشور بازگشتند.
ریتم کند و اضافه بودن تقریبا نیمی از فیلم که به راحتی قابل حذف بود، به علاوه صحنه های شعاری و شخصیت های پا در هوا و زمان طولانی آن باعث شد که با وجود تبلیغات سرسام آور رسانه های زنجیره ای ، هیئت داوران اعتنایی به آن نکنند.
همین اتفاق در جشنواره فیلم ونیز برای "شب داخلی دیوار" افتاد و بازهم علیرغم سر و صدای بسیار و پروپاگاندای همان زنجیره ای ها و شبه روشنفکران و زامبی ها، بازهم هیچ جایزه ای نصیب فیلم نشد!
جشنواره برلین 2024، اوج این ماجرا بود که اثری با نام "کیک محبوب من"، با هیاهوی زنان بی حجاب و مشروب خواری و روابط آنچنانی و ممنوع الخروج بودن سازندگان، به سوی خرس طلایی (جایزه اول این جشنواره) هجوم برد، اما متاسفانه مثل آن بنده خدایی که یادش رفته بود در آسفالت، قیر بریزد، این حضرات نیز برای مواد ساخت اثر خود، فقط "سینما" و عناصر آن را از یاد برده وانتظار داشتند، جشنواره برلین به بی حجابی زنان و مشروب خوردنشان، جایزه بدهد!

حالا به نظرم با تحقیر فیلم "دانه انجیر معابد"، در جشنواره کن، پس از آن همه نمایش و شامورتی بازی ها و قیل و قال و بیرون ریختن همه عقده های سازنده اثر، انگار جشنواره های بین المللی دیگر قرار نیست به آثار ضد سینما، باج بدهند.
"دانه انجیر معابد" هم مسبوق به سابقه این جشنواره ها، همه چیز مورد نظر اعم از تبلیغات سرسام آور و شعر و شعار و تصاویر ناگوار از ایران و سازنده دهن گشاد و ... را داشت ولی فقط "سینما" را نداشت!
اگرچه در آخرین ساعات قبل از مراسم اختتامیه، رسول اف، در مصاحبه های مختلف، هر چه در چنته داشت را بیرون ریخت و تمام داشته هایش را خالی کرد و تقریبا چیزی دیگر برای گفتن باقی نگذارد اما بازهم از تنها چیزی که حرف نزد، سینما و فیلم بود.
او از صحنه های به اصطلاح اکشن فیلم مانند عشق فیلم های دوران فیلمفارسی سخن گفت و روی دیگر سکه خود را نیز باز کرد و در کلام هم روشن نمود، نگاهش به سینما چگونه است و از آنچه در اثرش گنجانده دور نیست!
کاش این شبه فیلمسازان ما، اگر سینما بلد نیستند و نمی خواهند هم یاد بگیرند، لااقل کمی تاریخ سینما می خواندند و مقداری اطلاعات خود را در این زمینه بالا می بردند.
حداقل درباره سینماگرانی مطالعه می کردند که در تبعید یا در شرایط سخت فیلم ساختند و آثارشان در زمره فیلم های مهم و معتبر تاریخ سینما قرار گرفت.
فیلمسازی مانند آندری تارکوفسکی که با سخت ترین محدودیت ها ، فیلم "آینه" را ساخت که در آن، بدون هیچگونه شعر و شعار و پرگویی و سخنرانی و ... و با زبان سینما، حس و حال شرایط دیکتاتوری و خفقان شوروی سابق در مخاطب ایجاد می کرد.
او در تبعید، دو تا از بهترین فیلم هایش یعنی "نوستالگیا" و "قربانی" (ایثار) را ساخت ، بدون هیچگونه قیل و قال و هیاهو و حرف های اضافی و عقده خالی کردن و ... و هر دو فیلم جوایز مهم داوران جشنواره کن را دریافت داشتند.
یا فیلمسازان شیلیایی مثل میگوئل لیتین و پاتریشیا گازمن و ... که سالها در تبعید بودند اما آثار ماندگاری از خود برجای گذاشتند، و یا حتی فیلمسازان آمریکایی که پس از بازجویی در کمیته مک کارتیسم در آمریکا ممنوع الکار و یا تبعید شدند مثل چارلی چاپلین و جوزف لوزی و مارتین ریت و ....

رسول افجشنواره فیلم کننخل طلاسینماتبعیدی
مستندساز و کارشناس سینما
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید