نظامی که پس از پیروزی انقلاب در ایران برقرار شد، در طول تاریخ، تنها نظام منبعث از یک انقلاب به شمار می رود که با همه پرسی یا رفراندوم و کسب بیش از 98 درصد از آرای ملت تاسیس شد.
هیچیک از انقلابات مشهور تاریخ اعم از فرانسه و روسیه و کوبا و ویتنام و الجزایر و ... از طریق ارجاع به آرای عمومی، نظام سیاسی مورد نظر خویش را حاکم نساختند و هیچکدام از کشورهای مدعی دمکراسی و جهان آزاد اعم از انگلیس و سوئد و نروژ و دانمارک (که همچنان به نظام قرون وسطایی پادشاهی و سلطنت موروثی آن هم در قرن 21 پایبند هستند) یا ایالات متحده آمریکا، نه برای تاسیس خود و نه جهت تدوین و اجرای قانون اساسی و البته اصلاحیه های بعدی، به همه پرسی یا آرای عمومی مراجعه نکردند.
آنها با پدیده ای به نام رفراندوم بیگانه هستند
قانون اساسی این نظام نیز با اینکه توسط نمایندگان منتخب مردم در انتخاباتی آزاد تدوین گردیده بود اما پس از آن در یک همه پرسی به آرای عمومی گذارده شد و با 95 درصد آرای شرکت کنندگان به تصویب رسید و حتی اصلاحیه آن نیز در سال 1368 مجددا از طریق رفراندوم عمومی، باز با اکثریت قاطع آرای ملت به تصویب رسید.
اما فی المثل قانون اساسی ایالات متحده آمریکا توسط گروهی از فراماسون ها (که هیچگونه نمایندگی یا وکالتی از سوی ملت نداشتند) مانند "جان لاک" نوشته شد و به اجرا درآمد و در اصلاحیه های آن حتی امروز نیز آرای مستقیم مردم نقشی ندارد.
در کشورهای سلطنتی یا برخی مانند انگلیس اساسا فاقد قانون اساسی تدوین شده هستند و اغلب به همان قوانین قرون وسطایی که حافظ سلطنت موروثی آنهاست، پایبند بوده و یا مانند سوئد به اسناد کهنه قرون نوزدهمی اتکا می کنند که تفاوت چندانی با قانون های توحش وایکینگ ها ندارد!
رفراندوم قانون جنگل یا حکومت های قرون وسطایی
معمولا در کشورهایی که دارای پارلمان برای قانون گذاری یا نظام پارلمانی هستند، رفراندوم و همه پرسی اغلب برای مسائلی برگزار می شود که فرا پارلمانی بوده و مثلا به قانون اساسی مربوط شود. مثل دولت اردوغان در ترکیه که در سال 2017 برای تبدیل نظام پارلمانی به ریاستی و افزایش قدرت سیاسی خود، رفراندوم برگزار کرد. اما حتی رفراندومی که در سال 2016 در انگلیس برای خروج از اتحادیه اروپا انجام گرفت، هیچ الزام قانونی نداشت و فقط یک همه پرسی نمایشی بود. تنها تصویب برگزیت یعنی خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا در مجلسین عوام و اعیان این کشور می توانست الزام قانونی داشته باشد.
اما ماجرای رفراندوم تنها در کشور سوییس یک استثنا بوده که البته تقریبا به صورت یک مضحکه و بازی در آمده است. چرا که در این کشور معمولا راجع به مقولات یش پا افتاده ای رفراندوم صورت می گیرد مثلا در سال 2020 راجع به "حق تمبر روی برگه سهام" یا "آزمایش روی حیوانات" و در سال 2018 درباره "ممنوعیت بریدن شاخ گاوها و بزها" رفراندوم صورت گرفت! اما درباره مسائل مهم مانند تبدیل سوییس به انبار پول های نامشروع و سرقت شده دزدان جهانی و پولشویی حیرت انگیز(که باعثگردید در سال 2018 از سوی "شبکه عدالت مالیاتی" به همراه ایالات متحده آمریکا فاسدترین کشور جهان نامیده شود) هیچ نظری از مردم اخذ نمی شود!!
در کدام یک از مسائل مبرم جهانی، رفراندوم به عمل آمده است؟
مثلا در سازمان ملل به عنوان سمبل جامعه جهانی، ولو از نمایندگان کشورهای عضو، آیا حتی یک نظرخواهی ساده به عمل آمده که با حق وتوی 5 کشور عضو دائم شورای امنیت موافق هستند یا اینکه این قانون جنگل تا ابد بایستی برقرار بماند به این معنی که اعضای این سازمان به عنوان نمایندگان جامعه جهانی به یک موضوع و مسئله مهم جهان رای می دهند، ولی فقط یکی از آن پنج کشور با وتو کردن، همه آن آراء و نظرات را باد هوا می کند!!
یا از مردم کشورهایی مانند کانادا و استرالیا و نیوزیلند و ... رفراندومی به عمل آمده که آیا در قرن بیست و یکم هنوز هم مانند قرون وسطی می خواهند در واقع مستعمره انگلیس محسوب شده و رییس این کشورها و بالتبع او نخست وزیر، از سوی ملکه یا پادشاه بریتانیا برگزیده شده و حکم بگیرد؟
یا برای مردم انگلیس این موضوع به همه پرسی گذاشته شده که آیا هنوز راضی هستند در این کشور مانند دوران هنری هشتم، مجلس اعیانی وجود داشته باشد؟ که اعضای آن را لردها و دوک ها و کنت ها و ارل های منصوب ملکه یا پادشاه تشکیل داده و حدود 100 نفر آنها هم به طور موروثی فرزندان و نسل های بعدی آن اشراف باشند و همه قوانین مصوب مجلس عوام در نهایت از زیر دست آنها خارج شود؟!
یا اصلا مردم انگلیس می توانند در رفراندومی شرکت کنند که اعلام کنند نمی خواهند مانند قرون وسطی، حاکمان آنها، ورثه و نسل پادشاهان خودخوانده و قلدر قرن های پیشین بوده و براساس همین ارث خونی حتی از درون گهواره، شاه و ملکه آنها محسوب شوند؟! که جنگ و صلحشان را تعیین نمایند، که اعضای مجلس اعیان را برگزینند، که افسار مراکز و سازمان های حساسی همچون ارتش و سرویس های اطلاعاتی را در دست داشته باشند، که به نخست وزیر حکم دهند، که زندگی و هست و نیست و حتی سرودشان را غصب کنند و ...
آیا مردم آمریکا می توانند در رفراندومی به مالیات نپرداختن یک درصد ثروتمندان این کشور رای منفی دهند؟ آیا آنها و مردم فرانسه همچنانکه در جنبش هایی مانند وال استریت و جلیقه زردها فریاد زدند، می توانند در رفراندومی پایان نظام سرمایه داری را درخواست کنند؟
رفراندوم برای اشغال و نسل کشی و هلوکاست
آیا تاسیس بیش از 850 پایگاه نظامی ایالات متحده آمریکا در 151 کشور جهان با همه پرسی از مردم شان انجام گرفته یا حتی خود مردم آمریکا در یک رفراندوم به چنین دخالت های نظامی و کشاندن میلیاردها دلار سرمایه ملت و زندگی میلیون های جوان به هزاران مایل آن سوی مرزهایشان، پاسخ آری داده اند؟
آیا امروز مردم ژاپن و کره می توانند در رفراندومی شرکت کنند که نظامیان آمریکایی پس از حدود 80 سال، کشورشان را ترک کرده و به فجایع اجتماعی و فرهنگی بوجود آمده، پایان دهند؟
آیا اشغال 15 ساله عراق و افغانستان و جنگ 10 ساله ویتنام و کشتار میلیون ها نفر و غارت حرث و نسل مردم آن کشورها طی رفراندوم و همه پرسی از ملت هایشان یا ملت آمریکا صورت گرفت در حالی که حتی سازمان ملل شاکی بود که چرا آمریکا و متحدانش در حمله به عراق، آنها را در جریان نگذاشتند!!
آیا کودتاهای نظامی و قتل عام های فجیع در شیلی و اروگوئه و آرژانتین و .... بعد از رفراندوم در آن کشورها اجرا گردید؟
آیا لرد بالفور و همپالکی های انگلیسی اش، سرزمین فلسطین را پس از رفراندوم و همه پرسی از فلسطینیان برای تشکیل اسراییل به صهیونیست ها واگذار کردند یا مانند ارث پدری، آن را بخشیدند؟! آیا امروز پس از گذشت 75 سال از اشغال فلسطین، حاضرند برای تعیین حکومت آن، میان خود فلسطینی ها رفراندوم برگزار نمایند؟
آیا مردم آلمان می توانند در رفراندومی شرکت کنند که براساس اسناد تاریخی به حقارت تاریخی 80 ساله ای که بواسطه افسانه هلوکاست به آنها تحمیل شده، پایان دهند؟ مسلما پاسخ منفی است، چراکه حتی یک سوال ساده در مورد آمارهای هلوکاست در همان کشورهای مدعی دمکراسی و آزادی بیان، بازداشت و حبس و مجازات زندان به دنبال دارد!!