به روایت کارشناسان ارشد مرکز استراتژیک اسراییل
یکی از بهانه های گروهی که پدیده ای موسوم به "برجام" را به فرجام رساندند خطاب به رقبای سیاسی شان، این بوده و هست که شما مذاکره بلد نیستید.
این جمله ای بود که بارها و بارها رییس دولت یازدهم و دوازدهم تکرار کرد.
به هرحال برجام مورد توافق قرار گرفت و بنا به آنچه آژانس بین المللی انرژی اتمی 15 بار مورد تاکید قرار داد، ایران تمامی موارد مربوطه در آن توافقنامه را انجام داد.
اما طرف مقابل یعنی 4 کشور غربی نه تنها به تعهدات خود عمل نکردند و تحریم ها لغو نشد بلکه آمریکا از برجام خارج شد و تحریم های مضاعفی بر کشور اعمال نمود.
یعنی به قول رییس بانک مرکزی دولت یازدهم نتیجه آن برای ایران تقریبا هیچ بود!
اما 3 سال و نیم قبل از امضاء توافقنامه برجام و پیش از روی کار آمدن دولت یازدهم، پس از چند سال مذاکرات فشرده، بین گروه مذاکره کننده ایرانی و نمایندگان گروه 5+1 توافقنامه دیگری در حال امضاء بود که کارشناسان ارشد امنیتی اسراییل، آن را "پیروزی شگفت انگیز برای ایران" خواندند!
توافقنامه ای که قرار بود تمامی تحریم های غرب علیه ایران را نه "تعلیق" بلکه فی المجلس "لغو" نماید.
شرح ماوقع را از گزارش یک مرکز امنیتی اسراییلی دنبال کنیم:
14 اسفند 1391، گزارش مهمی در برخی رسانههای بینالمللی منتشر شد که بازتاب چندانی نیافت.
این گزارش را وبسایت "مرکز مطالعات امنیت ملی اسرائیل" (INSS)The Institute of National Security Studies به قلم یکی از معتبرترین کارشناسان خود و براساس گزارشها و اخبار موثق و تحلیل تخصصی آنها، انتشار داد.
گزارشی که پس از آن توسط برخی از پایگاههای خبری دیگر مانند Defense Update، القدسالعربی، JSTOR، The Times of Israel و دانشگاه گنت در بلژیک و ... نیز بازنشر شد.
این گزارش در شرایطی در اواخر سال 1391 انتشار یافت که هنوز چشمانداز روشنی از پیروزی دولت به اصطلاح تدبیر و امید در انتخابات یازدهمین دوره ریاست جمهوری رؤیت نمیشد.
در گزارش یاد شده، خبر حیرتآوری از سوی یک مرکز مهم مطالعات امنیتی اسرائیل اعلام شده بود که در چالش هستهای با غرب، «موفقیتی بزرگ در انتظار ایران» است.
این در حالی بود که کمی پیش از آن و پس از پایان دور هفتم مذاکرات هستهای ایران و گروه 1+5 در آلماتی قزاقستان، در اوایل اسفندماه 1391 و در آستانه آغاز دور هشتم این مذاکرات، رسانههای نزدیک به سران آمریکا و اروپا خبر از عقبنشینیهای گروه 1+5 داده بودند؛...
از جمله رادیو فردا در خبری به تاریخ یازده اسفند هزار و سیصد و نود و یک با تیتر «مذاکرات آلماتی: نرمش غرب، تداوم تاکتیکهای ایران» به این عقبنشینیها اشاره نمود و دویچهوله (رادیو صدای آلمان) نیز در همان تاریخ از «تخفیفهای بزرگ برای تحریمها» سخن گفت.
اما مهمتر و شگفتانگیزتر از همه آنها، همان گزارش وبسایت «مرکز مطالعات امنیت ملی اسرائیل» در تاریخ چهارم مارس دو هزار و سیزده برابر با چهارده اسفند نود و یک به قلم پروفسور «افرایم اسکولای» از پژوهشگران ارشد این مرکز (وابسته به دانشگاه تلآویو) بود که در آن مطالب حیرتآوری به چشم میخورد.
او با ارائه گزارشی تحلیلی و تحقیقی، خبر از پذیرش ایران در باشگاه هستهای جهان از سوی گروه "پنج به علاوه یک" داده و نوشته بود:
"... در هفته پایانی فوریه دو هزار و سیزده چند اتفاق افتاد که بهطور جدی و غیرقابل تردیدی ثابت کرد، کشورهای بزرگ، مواضع خود را در برابر برنامه هستهای ایران تغییر دادهاند و اکنون بیش از هر زمانی آمادگی دارند تا ایران هستهای را در جمع کشورهای هستهای جهان بپذیرند. اتفاق اول، گزارشهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی درباره برنامه هستهای ایران است که به روشنی این نظر را تأیید میکند. اتفاق دوم، انجام مذاکرات در آلماتی قزاقستان است که در آن حداقل مطالبات بر سر برنامه هستهای ایران ارائه شد. اتفاق سوم انتشار مقالهای توسط جک استراو، وزیر امور خارجه اسبق بریتانیا در روزنامه تلگراف است که در آن توصیه میکند جامعه جهانی وضعیت فعلی پرونده هستهای ایران را بپذیرد و این کشور را جزو خانواده کشورهای برخوردار تکنولوژی انرژی هستهای بداند و اذعان کند که برنامه هستهای ایران به هیچ وجه راهحل نظامی ندارد و نمیتوان مانع هستهای شدن ایران شد."
در این گزارش، اسکولای ضمن تشریح کامل موقعیت هستهای ایران و غیرقابل بازگشت بودن آن، خبر از پذیرش حق غنیسازی ایران از سوی قدرتهای بزرگ دنیا و برداشتن کامل تحریمها داده و آن را «بزرگترین پیروزی برای ایران» خوانده بود.
در دنباله این گزارش، اسکولای نوشته بود:
"... بر اساس گزارش آژانس بینالمللی انرژی اتمی به این نتیجه حتمی میرسیم که ایران مرحله توسعه برنامه هستهای خود را سپری کرده است. ایران در حال حاضر نه هزار سانتریفیوژ نسل قدیم دارد که در تأسیسات نطنز کار گذاشته شدهاند و علاوه بر آن در تأسیسات فردو نیز حداقل دو هزار و هفتصد سانتریفیوژ پیشرفته نصب شده است. ایران همچنین توانسته دویست و هشتاد کیلوگرم اورانیوم غنی شده تولید کند. همچنین ایران توانسته است که صد و یازده کیلوگرم اورانیوم غنیشده را به تأسیسات هستهای اصفهان برای تولید سوخت مورد نیاز رآکتور تهران منتقل نماید. این نشان میدهد که ایران تا چه اندازه در تولید اورانیوم غنی شده موفق بوده و چه تواناییهای بالایی در تکنولوژی برخورداری از انرژی هستهای به دست آورده است...
رسیدن به این مرحله این نکته را به ما یادآور میشود که ایران به نقطه غیرقابل بازگشت در برنامه هستهایاش رسیده است. در این صورت براساس عرفهای جامعه جهانی به هیچوجه نمیتوان به کشوری که به این مرحله از فعالیت هستهای نزدیک شده باشد، حمله کرد. علیرغم اینکه از مفاد مذاکرات آلماتی چیزی به بیرون درز پیدا نکرده، اما آنچه از مطالبات مذاکرهکنندگان به ایران مطرح شده، این است که برای نخستین بار از ایران نخواستهاند که غنیسازی اورانیوم را متوقف کند. همچنین بهنظر نمیرسد که از ایران خواسته شده باشد که غنیسازی پلوتونیوم را متوقف کند یا در آینده نیز خواسته شود که متوقف کند. این بدان معنا است که ایرانیها به پیروزی بزرگی دست یافتهاند که براساس آنچه تاکنون منتشر شده میتوان نتیجه گرفت آنها با غنیسازی سه و نیم درصدی ایران موافقت کردهاند...."
در واقع ماهها قبل از دولت یازدهم و شروع مذاکرات هستهای که به پذیرفتن «برجام» بهعنوان همه افتخارات دولت به اصطلاح تدبیر و امید منتهی شد، بنا به اظهارات کارشناسان و مؤسسات امنیتی و اطلاعاتی اسرائیلی و شواهدی که از رویکرد آژانس بینالمللی انرژی اتمی و همچنین برخی سیاستمداران غربی به دست آمده بود، مشخص گردید برنامهها و پروژه هستهای ایران به مرحلهای رسیده که دیگر غرب قادر به انکار یا متوقف ساختن و یا حتی حمله نظامی علیه آن نیست.
ویروس استاکسنت، آخرین حربهای بود که به شکست انجامید و سران غرب، متفقالقول درصدد مذاکرات جدیدی با ایران بودند که در آن دیگر بحثی بر سر برنامه هستهای ایران و غنیسازی اورانیوم وجود نداشت و حاضر بودند تمامی تحریمها را نیز لغو کنند. آنچه بنا به تصریح همین کارشناسان اسرائیلی اصلاً مورد پسند رژیم صهیونیستی نبود.
اسکولای در گزارش خود ادامه داده بود:
"... از اظهارات مقامهای مذاکرهکننده با ایران نیز میتوان چنین چیزی را دریافت. این در ذات خود پیروزی بزرگی برای ایران محسوب میشود. بدینترتیب ایران ثابت کرد که میتواند تحریمهای بینالمللی را تحمل کند و همزمان به پیشرفت هستهایاش نیز بپردازد. در عین حال وقتی که جک استراو، وزیر امور خارجه اسبق بریتانیا میگوید راهحل، قبول ایران هستهای است و بازتاب آن را در مواضع آمریکا، چین و روسیه به روشنی میبینیم، میتوان نتیجه گرفت که استفاده از گزینه نظامی علیه برنامه هستهای ایران به هیچ وجه مطرح نیست و ایران میتواند پروسه هستهای شدنش را تا آنجا که برایش مقدور باشد تا آخر تکمیل کند...."
کمی قبل از این گزارش در بیست و پنج فوریه (برابر پنجم اسفند) همان سال نیز متنی از سوی وبسایت «مرکز مطالعات امنیت ملی اسرائیل» بهعنوان متن توافقنامه هستهای ایران و آمریکا انتشار یافت که نوشته شده بود گروه "پنج به علاوه یک" نیز آن را حمایت میکند. متن فوق بسیار به متن موسوم به برجام که سه سال بعد منتشر شد، شباهت داشت، با این تفاوت که علاوه بر به رسمیت شناخته شدن حق فناوری هستهای در ایران، در آن بر لغو (و نه تعلیق) همه تحریمها تأکید شده بود.
در آن گزارش قابلتأمل، باز هم به قلم افرایم اسکولای، آمده بود:
"... ایران احتمالاً در نهایت، جداگانه و خارج از چارچوب مذاکرات "پنج به علاوه یک" با آمریکا بر سر برنامه هستهای خود به توافق خواهد رسید. در این توافقنامه نگرانیهای اسرائیل هم گنجانده شده اگرچه توافقنامهای خوب برای اسرائیل محسوب نمیشود زیرا برنامه هستهای نظامی ایران را متوقف نخواهد کرد بلکه صرفاً آن را برای مدت زمان نامعلومی به تأخیر میاندازد، با این حال، اسرائیل ناگریز خواهد بود که با این توافق کنار بیاید...."
ولی گویا مطرح شدن حسن روحانی بهعنوان کاندیدای ریاست جمهوری و امید به روی کار آمدن دولتی ظاهراً اصلاحطلب امید تازهای را برای باجگیری نزد دولتهای غربی زنده کرده و همه رشتههای مذاکرات قبلی را پنبه کرد و در آستانه یک اعلام شکست قطعی برای غرب، به قول کارشناس ارشد مرکز مطالعات امنیت ملی اسرائیل یعنی افرایم اسکولای «پیروزی بزرگ برای ایران»، غربیها چند ماهی درنگ کردند تا دولت موسوم به اعتدال حاکم شد و بعد هم با مذاکرات فرسایشی منتهی به «برجام»، در واقع آب رفته را به جوی بازگرداندند. تا هم برنامه هستهای ایران فلج شود و هم تحریمها برجای خود بماند یا به قول رئیس دولت یازدهم، زندگی مردم نیز در حالت فلج بماند.
آنچه بنا به تأکید همان گزارش مرکز مطالعات امنیت ملی اسرائیل، برخلاف ادعای ظاهری، اینک مورد رضایت مؤسسات استراتژیک اسرائیل نیز قرار دارد. انتشار گزارشهای فوق در وبسایتهای اطلاعاتی و امنیتی غرب، تقریباً حدود هفت ماه پیش از آغاز مذاکرات دولت یازدهم با گروه "پنج به علاوه یک" یعنی در اواخر شهریور نود و دو، نشان از آن دارد که قبل از مذاکرات فرساینده یاد شده که حدود سه سال به طول انجامید و به یک توافق نامشخص و بیآینده منتهی شد، غرب، ناگزیر تصمیم داشت دست از مقابله بینتیجه با برنامه هستهای ایران برداشته و ضمن پذیرفتن ایران در جمع کشورهای هستهای و قائل شدن حق غنیسازی برای آن، همه تحریمهای وضع شده را نیز لغو نماید.
اما به قدرت رسیدن مجدد مدعیان اصلاحات اینبار در شکل و ظاهر دولت تدبیر و امید، یک هشت سال دیگر خسارات هنگفتی به کشور تحمیل کرد و اقتصاد آن را در بازی مرکب سران جهان سلطه، به سراشیبی سقوط کشانید.