ویرگول
ورودثبت نام
سعید مستغاثی
سعید مستغاثی
خواندن ۶ دقیقه·۱ سال پیش

گاردین: ... خونین ترین روز تهران بود ...



لوموند: ... منظره میدان ژاله به میدان اعدام شباهت داشت ...

چند سال است تحلیلی از سوی برخی رسانه های داخلی و خارجی درباره وقایع انقلاب ایران منتشر شده با این محور که گویا #شاه نمی خواست مردم را بکشد! واقعه 17 شهریور 1357، یکی از چالش های این تحلیل و نظریه است.
بهتر آنکه این واقعه را از گزارشات خبرنگاران رسانه های معتبر خارجی در تهران (در همان زمان) و برخی از اسناد و شخصیت های آمریکایی مسئول آن دوران مرور کنیم:

خبرنگار روزنامه #فیگارو، 8 سپتامبر 1978 (17 شهریور 1357):
«...ساعت 8 صبح #میدان_ژاله‌، ارتش و نیروهای امنیتی کاملاً در میدان مستقر گشته‌اند و تمام راه‌هایی را که به میدان متصل می‌شود بسته‌اند...
ماسک‌های ضدگاز، کلاه کاسکت‌ها، سرنیزه‌ها و تفنگ‌های نشانه رفته در پرتو نور خورشید می‌درخشد. راه‌پیمایان و تظاهرکنندگان کجا هستند؟ بله این‌جا هستند. ...
آن هم بدون کوچک‌ترین سلاحی و تنها با دست خالی همراه با فریادها و پلاکاردهایی که در دست دارند...
ساعت8/30 هیجان و اضطراب بیشتر شده و جمعیت فشرده‌تر می‌گردد....
درست در ساعت 20: 9 دقیقه نیروهای نظامی به روی مردم آتش گشودند. آنها با خودروهای مسلح نظامی و به سلاح‌های خودکار و کلیه وسایل جنگی مجهز بودند و به جای سلاح‌های بازدارنده مثل گاز اشک‌آور و ماشین آبپاش و گلوله مشقی از سلاح‌های جنگی استفاده ‌کردند...
در همان حال هلیکوپترهای نظامی نیز از بالا، تیراندازی با مسلسل را به سوی جمعیت تظاهر‌کننده آغاز کردند. یک شاهد آلمانی که در منطقه زندگی می‌کرد، گزارش داد از هلی‌کوپترها به طرف حاضران تیراندازی‌ صورت گرفت...
... از قسمت دیگر میدان به یکباره صدای رگبار مسلسل‌ها شنیده می‌شود. من بلافاصله خود را به روی زمین ‌انداخته و به سختی به طرف پیاده‌رو می‌رسم؛ جایی که سربازان ردیف اول بدون وقفه شروع به تیراندازی به طرف ما نموده‌اند...
...تیراندازی مدت 30 ثانیه به طول انجامید. تیراندازی به مردم بی‌دفاع و بی‌سلاح، چه کار آسانی بود، چرا که جنگ نبود، بلکه یک کشتار دسته‌جمعی بود....
خیابانی که تا دقایقی قبل از انبوه جمعیت سیاه می‌زد‌، اکنون پر از اجساد، کفش‌های خونین، پلاکاردهای پاره و زخمی‌هایی که کشان‌کشان خود را به طرف زخمی دیگر می‌رساندند، بود. در آن طرف پیاده‌رو و خیابان فریاد‌ها شدیدتر و شدیدتر می‌گردید. فریادی با درد و الم ناشی از کشتار بی‌رحمانه ..."

خبرنگار نشریه لوموند گزارش می‌دهد:
«... سربازان شاه با هزاران دانشجو و محصل و غیرمحصل که در خیایان شهباز، خونسرد برروی زمین نشسته بودند، رو‌به‌رو شدند و بعد از یک سری تیراندازی هوایی ناگهان به سوی گروه‌های مردم آتش گشودند. یک خبرنگار ایتالیایی که همه چیز را دیده بود، گفت که او به شدت تحت تأثیر جوخه آتش قرار گرفته بود...»7
خبرگزاری آسوشیتدپرس عصر همان روز خبر زیر را مخابره کرد:
«... پس از دو ساعت زد و خورد در شرق تهران، کامیون‌های پر از کشته شدگان و مجروحین از صحنه زد و خورد خارج شدند. مقارن ظهر امروز آرامش در شرق تهران برقرار شد. بسیاری از تظاهر‌کنندگان در نتیجه اصابت گلوله به زمین افتادند و در خون غوطه ور شدند...»
خبرنگار بی‌بی‌سی روز بعد از فاجعه اینچنین گزارش داد:
«... امروز‌تانک‌های بزرگ در شهر تهران مستقر شده‌اند. از آغاز بروز اعتراضات و تظاهرات در ایران، این اولین بار است که من این‌تانک‌ها را در تهران می‌بینم. دو ‌تانک در میدان ژاله مستقر شده‌اند. روز گذشته، در این میدان سربازان به شدیدترین وجه، تظاهرکنندگان را به گلوله بستند. در این میدان کوچک، سربازان مسلح مستقر هستند و نفربرهای زرهی، شش کامیون پر از سرباز و سه جیپ از آنها پشتیبانی می‌کنند. در نزدیکی مجلس دو‌تانک دیگر مستقر هستند و پنج کامیون پر از سرباز در خیابان‌های اطراف بازار که هم اکنون تعطیل است به نگهبانی مشغولند...»
خبرنگار روزنامه گاردین که خود شاهد ماجرا بود ، در توصیف جمعه سیاه تهران نوشت:
«...منظره به میدان اعدام شباهت داشت. نظامیان مردمی را که تظاهرات ضد رژیم می‌کردند به گلوله بستند...»
خبرنگار بخش انگلیسی روزنامه لوموند نیز در همان تاریخ نوشت :
«...جمعه هشتم سپتامبر ، خونین‌ترین روزی بود که ایران بعد از ژوئن پانزده سال پیش داشته است...»
گزارش دوم گاردین به نقل از مخبر اخراجی خانم «لیتزر گود» بود که نوشت :
«...تصمیم شاه در به کار گرفتن اسلحه به صورت یک نمایش از بیرحمی و سفاکی و زورگویی باعث نفرت بیشتر ایرانیان شده است. یک مهندس جوان می‌گفت، شاه دوباره به گلوله متوسل شد، چون راه دیگری جز این نمی‌شناسد.فاجعه درست در روز جمعه در میدان ژاله اتفاق افتاد، سربازان به سوی جمعیتی حدود پنج هزار زن و مرد جوان که معترض به رژیم شاه بودند ، آتش گشودند..."

آمار کشته‌شدگان بسیار متفاوت ذکر شد. آنتونی پارسونز سفیر انگلیس‌ تعداد شهدا را «صدها نفر» ذکر کرد. طبق ارزیابی سفارت آمریکا آمار دقیق تعداد کشته‌شدگان چندین هزار نفر بود. براساس اسناد لانه جاسوسی، یک مقام امنیتی ایرانی به سفارت آمریکا اطلاع داد بین چهار هزار تا چهار هزار و پانصد نفر در میدان ژاله و چند صد نفر در مناطق جنوب شهر کشته شدند و در سند محرمانه‌ای از ساواک آمده بود: «دو هزار و دویست فیش برای دفن جنازه صادر شده و هزار جنازه دیگر هست که شماره‌گذاری شد..."»
اما بعدا زبیگنیو برژینسکی، مشاور وقت امنیت ملی آمریکا، نوشت:
«واقعه میدان ژاله چنان خونین و مرگبار بود که کشمکش‌های گذشته میان دولت و مخالفان را از یاد برد. این واقعه، پایان شورش‌های پراکنده و مقطعی و آغاز انقلاب واقعی بود.»
روز بیست و پنج سپتامبر (پنجم مهرماه) نشریه نیوزویک، مصاحبه‌ای با شاه را انتشار داد که هفته بعد از کشتار هفده شهریور توسط «پل مارتین»، خبرنگار معروف این نشریه انجام گرفته بود. پل مارتین در کاخ نیاوران با شاه گفت‌و‌گو کرده بود و شاه را در این مصاحبه، مشوش و خسته توصیف کرد.
اما شاه در پاسخ سؤال اول مارتین مبنی بر کنترل اوضاع پس از جمعه خونین هفده شهریور، ناگزیر هم به قدرت نهضت امام اعتراف کرد و هم به جنایت عظیمی‌که به دستور وی صورت گرفته بود. آنچه هنوز عمله‌جات آمریکا و اسرائیل انکار نموده و با دروغ‌هایی مانند شاه به دلیل اینکه نمی‌خواست مردمش را بکشد از ایران رفت، درصدد تطهیر چهره سیاه او هستند.
شاه در پاسخ سؤال نخست پل مارتین گفت:
«... فکر می‌کنم هفته پیش روز پنجشنبه (شانزده شهریور) در موقعیت سختی قرار داشتیم و سقوط خیلی نزدیک بود. مردم حدود قانون را رعایت نمی‌کردند و کوچک‌ترین توجهی به اخطارهای دولت نداشتند و این حقیقت را باید اعتراف کرد که آنها می‌توانستند هر چیز را که بخواهند به دست آورند...»

روز بعد جیمی کارتر (رئیس‌جمهوری وقت آمریکا) با شاه‌ تلفنی‌ صحبت‌ کرد و «پشتیبانی‌ آمریکا را از وی‌ در اقداماتی‌ که‌ برای‌ برقراری‌ نظم‌ به‌ عمل‌ می‌آورد تأیید کرد». پس از حمایت علنی کارتر از شاه، نخست‌وزیر انگلیس در پیامی پشتیبانی و همبستگی خود را به شاه اعلام کرد. او گفت سرنگونی دولت ایران به ضرر انگلستان و غرب است و دوستان واقعی کسانی هستند که به هنگام نیاز و احتیاج در کنار هم باشند. او ادامه داد ما باید انتخاب کرده و از حکومت ایران حمایت کنیم.
چند روز بعد سفرای آمریکا و انگلیس به ملاقات شاه رفتند و پشتیبانی دولت‌های خود را اعلام نموده و گفتند برخلاف گذشته در تایید سیاست دولت ایران اتفاق نظر کامل دارند.
وزارت‌ امورخارجه‌ آمریکا نیز ‌ برقراری حکومت‌ نظامی در ایران‌ را مورد تأیید قرار داد و سخنگوی آن‌ در پاسخ‌ به‌ اینکه‌ در هفده شهریور علیه‌ مردم‌ خشونت‌ به‌ کار رفته‌ تأکید کرد که‌ «برای ما آشکار است‌ که‌ نظم‌ باید برقرار گردد.»

انقلاب ایرانسفیر انگلیس17 شهریورمیدان ژالهشاه
مستندساز و کارشناس سینما
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید