حسین قربانی
حسین قربانی
خواندن ۴ دقیقه·۴ سال پیش

خاطرات کرونا - 2 - من تست نمی‌دهم

شنبه 26 مهر ماه

ساعت 12

امروز به نسبت دیروز حالم بهتر است. سرفه‌هایم بیشتر شده اما در کل بدن درد ندارم. گلی هم کلاً خودش را فراموش کرده. امروز کمی پشت سیستم نشستم و به کارهایم رسیدم. هوا خوب است و حالم خیلی بهتر است. نان نداشتیم. باید می‌رفتم خرید نان. روبروی پارک سعدی با رعایت پروتکل بهداشتی جماعتی سینه‌زنان و نوحه‌خوان بودند. جای شکرش باقی است که پروتکلها را حداقل در ظاهر رعایت می‌کنند. اینکه می‌گویم در ظاهر به این خاطر است که وقتی همان مسیر را بر می‌گشتم، مردم پراکنده شده بودند و عده‌ای از برگزار کنندگان در غرفه‌هایشان جمع شده بودند و پروتکل‌ها به هیچ جایشان هم نبود.

ساعت 15

گلی گفت در کانال شهر پیامی آمده که کلینیک از ساعت 8 تا 17 آمده ارائه خدمات کرونایی به همشهریان است. دفعه قبل خودش آنجا تست کرونا داده بود و امیدوارم بود آنجا هم از من تست بگیرند. وقتی رسیدم دم در کلینک دیدم که بسته است. احتمالاً آن پیام عبارت «به جز روزهای تعطیل» را کم داشته. این طور که نمی‌شود. حالا که بیرون آمدم، بروم بیمارستان. ساعت سه بعد از ظهر روز تعطیل حتماً خلوت است.

ساعت 17

لنگان لنگان از اورژانس بیمارستان بیرون آمدم. وقتی پرستار گفت برو بخواب روی تخت، دلم نیامد خودم را به تخت و پتو بمالم. آمد دید روی تخت نخوابیدم. گفت: چه بهتر، بکش پایین سر پا برات می‌زنم. یکی چپ و یکی راست. با اینکه دکتر گفته بود علت گلو درد من ویروسی است، اما برایم آنتی بیوتیک نوشته بود. پرستار گفته بود که: اولین بارته اینجا تزریق انجام می‌دی؟ گفتم: نه. گفت: پس باید بدونی اینجا همین طوری می‌نویسن! به دکتر که موضوع را گفتم، سعی کرد علمی توضیح دهد که درست است گفته ویروس ریشه قرمزی ته گلوی من است، اما کار از محکم‌کاری عیب نمی‌کند. همین که داشت موضوع را برایم توضیح می‌داد، آقایی آمد داخل اتاق. لازم به توضیح است که در اتاق از ابتدا باز بود. هیچ وقت بسته نشد و فکر نمی‌کنم حریم خصوصی بیمار در این شرایط برای بیمارستان چندان محلی از اعراب داشته باشد. بماند. آقایی آمد داخل و کیسه داروها را به سمت دکتر گرفت. هر چه برایم نوشته بود، برای همان آقا هم نوشته بود. قرص و شربت و آمپول و ویتامین سی. خبط کردم که آمدم دکتر و آنتی‌بیوتیک تزریق کردم. خبط کردم که خود درمانی نکردم. خبط کردم آقا.

ساعت 18

با ایمنی کارخانه تماس گرفتم. گفتم حالم بد است و از دکتر استعلاجی گرفتم و فردا هم می‌روم برای تست کرونا. مسئول ایمنی علائمم را پرسید، چند نکته در مورد شرایط قرنطینه گفت و کمی با من صحبت کرد تا دید مناسبی به کرونا داشته باشم. قرار شد فردا بعد از تست کرونا باز با او تماس بگیرم تا علائم را با هم چک کنیم و در مورد حضور سر کار و یا عدم حضور سر کار تصمیم بگیریم. به سرپرست بخش هم زنگ زدم و گفتم فردا نمی‌آیم. برایم آرزوی سلامتی کرد.

ساعت 21

تمام بدنم درد می‌کرد، جای آمپولها بیشتر. رفتم دوش آب گرم گرفتم. هم چسبید و هم بدن دردم را کم کرد. به جز جای آمپولها بقیه بدنم آرام شد. بیشتر از همیشه زیر دوش ماندم و بیشتر از همیشه آب را داغ کردم.

کرونا در 14 روز گذشته
کرونا در 14 روز گذشته


یکشنبه 27 مهرماه

ساعت 9

دفعه قبل که با گلی برای تست کرونا آمده بودم. صبح زود آمدیم. ساعت هشت. خلوت بود و کارمان هم زود انجام شد. این بار هم خلوت بود اما کارم انجام نشد. دکتر گفت که شما جزو گروه‌های پر خطر نیستید. گروه‌های پر خطر شامل زنان باردار، افراد بالای 60 سال و یا کسانی که دارای بیماری زمینه‌ای هستند. من شامل هیچ یک از این گروه‌های پر خطر نبودم. بعد از شکایت به مدیریت مرکز به من توضیح دادند که به علت کمبود کیت آزمایش و همچنین کاهش زمان پاسخگویی تست کرونا، دیگر خدمات دولتی به امثال بنده داده نخواهد شد. اگر قصد دارم از وضعیت سلامتم مطمئن شوم، باید خودم تا کرج بروم. حداقل 70 کیلومتر رفت و 70 کیلومتر برگشتن. از اول به دکتر گفتم که این کار را نخواهم کرد و با این رفت و برگشت، دیگر قرنطینه چه معنی خواهد داشت؟ گفت: بخشنامه وزیره.

ساعت 11

مسئول ایمنی اول گفت که نگران نباشم و ادامه داد همین که سرفه می‌کنم و بدن درد دارم، یعنی بخشی از علائم را دارا هستم. پس حتماً برای حضور در محل کار، نیازمند تست کرونا هستم. اما لازم نیست برای تست کرونا تا کرج بروم. همینجا در شهرک صنعتی آزمایشگاهی هست که کارمان را راه خواهد انداخت. امروز را استراحت کنم تا فردا هماهنگی‌های لازم را انجام دهد.

ساعت 15

مدیر فنی و انرژی شرکت تماس گرفت. حالم را پرسید و قوت قلب داد که چیزی نیست. درست می‌شود و چند توصیه کرد که بهتر است رعایت کنم. گفت برای آزمایش چیزی کم و کسری ندارم؟ تشکر کردم و از این کارش حالم بهتر شد.



قسمتهای منتشر شده:

قسمت اول - شروع علائم و خود درمانی

قسمت دوم - من تست نمی‌دهم

قسمت سوم - نتیجه تست کرونا: مثبت

قسمت چهارم - خوشحالی قبل از مرگ!

قسمت پنجم - (امیدوارم) قسمت پایانی

علائمکروناتجربه بیماریکرونا ویروسcovid
یک آدم معمولی و کنجکاو، همین
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید