رادیو بندر تهران: در شهر تهران، بندری است متروکه... یک جمعه در میان، آنجا پهلو میگیریم.
این رادیوی ماست... «که آدمی به هر کثافتی عادت میکند.» این را تولستوی گفته در جنگ و صلح
رادیو بندر تهران – بازخواهم گشت
خیلی خیلی متاسفم که این پادکست رو اینقدر دیر کشف کردم، این پادکست تو قسمت دوازدهمشه ولی سازندگانش قبلاً توی پادکست داستان شب (با زیر عنوانهای داستان شب، کرشمه و مداد تراش) فعالیت داشتن و من از تمام این پادکستها بیخبر بودم و باور نمیکردم که این اندازه از چنین محتوای دوست داشتنی دور باشم. رادیو بندر تهران حتی اسمش شاعرانه است، این را دوباره بخون:
در شهر تهران، بندری است متروکه ... یک جمعه در میان آنجا پهلو میگیریم.
شاید اسمش را بشه گذاشت خوانش یک یا چند داستان با موضوعی مشخص، آره من بخوام برای کسی بگم این پادکست در مورد چی حرف میزنه، میگم برامون داستان تعریف میکنه، اما راستش نه هر داستانی. همین چند قسمتی که ازاین پادکست گوش کردم اونقدر حرفها و داستانها عمیق بودند که توشون غرق میشدم و خودم هم دوست نداشتم از این پادکست دل بکنم. عنوان این قسمت "بازخواهم گشت" هست. وعدهای که معلوم نیست محقق بشه، چرا؟ چون بخشی از بازنگشتن به جنگ بستگی داره و این رفتن احتمال بازگشت کمی داره. اونقدر لحن صدا و تم داستانها را دوست دارم که نگو. در تمام طول پادکست غمی موج میزد که از جنگ اومده بود، از بازنگشتن. اونقدر فضای پادکست رو دوست داشتم که دلم میخواست در طول مسیر رفتن به سر کار، دیرتر برسیم، جایی در ترافیک گیر کنیم و من بیشتر در بندر تهران بمونم.
انتهای این توضیح باید یادی کنیم از نیلوفر بیانی و ماهیهای بادکنکی که الان یک ساله کسی به فکرشون نیست.
پادکست شیرکاکائو: من احسان حاجیان تو هر قسمت براتون یه ماجرای جالب و سرگرم کننده تاریخی تعریف میکنم
احسان از همون اول پرتت میکنه، به موضوع، که برای این قسمت موضوع جذابی هم استفاده کرده. میدونستید که تایلند هیچ وقت مستعمره نبوده؟ و میدونستید چرا؟ من هم نمیدونستم و با گوش دادن به این پادکست به اطلاعاتی رسیدم که در ته ذهنم این رو به من یادآوری میکرد که ما محکوم نیستیم به اینکه هر طور که دیگران زندگی میکنند، زندگی کنیم. تمام دنیا توی زمانی که پادکست به اون اشاره میکنه، یا مستعمره بودن یا استعمارگر و چند کشور خاص بودند که (هر چند کم اما) از این قاعدهی کلی مستثنا بودن. یکی همین تایلند بود که توی این قسمت از شیرکاکائو به اون پرداخته شده.
داستان شاه تایلند (چولا لونگ کُرن) که همزمان با مظفرالدین شاه خودمون بر مسند قدرت نشسته بوده، کارهایی میکنه که با کمی شانس به این مهم دست پیدا میکنه. این پادکست هم کوتاهه و هم مفید و توی هر قسمتش به همچین موضوعاتی که برای احسان حاجیان (سازنده) جالب بودن میپردازه. حالا واقعاً فکر میکردید تایلند مستعمره نبوده؟
پادکست پاراتک: پادکستی درباره رویدادها و روندهای تکنولوژی؛ کاری از امیر صادقپور و نیما دادگستر با TheParatech روی جیمیل و توییتر در تماس باشید.
موضوع پاراتک مشخصه، دو تا آدم گیک و خورهی تکنولوژی میشنین روبروی هم و در مورد داستانهای تکنولوژی از اون اپیزود تا این اپیزود صحبت میکنن. یه جورهایی اخبار تکنولوژی هم هست.
این گپ دوستانه واقعاً دوستانه است و مثل خیلی از نمونههای ویدئویی چنین کارهایی، خشک و بی روح اجرا نمیشه. کم کم هم دارن پادکست رو روی ناملیک بارگذاری میکنن، منتها اگر از آپهای مخصوص پادکست استفاده کنید به راحتی تا همین قسمت 35 در دسترستون هست.
این هفته به جز داستانهای تکنولوژی یکم به حواشی هم پرداختن و به قول خودشون سبزی خورد کردن! ظاهراً ثروتمندترین مرد روی زمین، به زنش خیانت کرده و حالا قراره ازش جدا هم بشه، این داستان جدایی چه ربطی به تکنولوژی داره؟ اول اینکه این مرد پولدار کسی نیست جز "جف بزوس" موسس آمازون و این طلاق یعنی اینکه یکی از بزرگترین شرکتهای تکنولوژی دنیا به دو قسمت مساوی تقسیم میشه و خوب این برای دو عدد گیکی که دارند پادکست تکنولوژی درست میکنن جالب بوده.
در موقع صحبت در مورد جزئیات ماجرا این دو بزرگوار توپ رو تو زمین همدیگر قرار میدادن و معلوم بود که شرم گیکی بر گفتن این داستانها غلبه کرده. البته در مورد نمایشگاه CES 2019 و تکنولوژیهایی که ترند شده بود، حرف زدن اما من این بخش داستان خیانت بزوس و این حرفهاش رو بیشتر دوست داشتم.
پادکست دموکراسی در کار: در این پادکست به ابعاد اقتصادی زندگی و ساختار اقتصادی دنیا، مشکلات و آیندهاش میپردازیم و از دموکراسی در محل کار به عنوان درمانی بر سرمایه داری صحبت میکنیم.
دموکراسی در کار – قسمت هشتم گذر از سرمایه داری
من این پادکست رو از ویژهنامهای که در مورد کارگران نیشکر هفت تپه منتشر کرده بود، میشناختم. لُپ کلام پادکست رو میتونید توی عنوانش ببینید. دموکراسی در کار. اما بذارید قبل از هر چیز من یه نکتهی از داشتههای خودم بگم. در مورد پادکستهایی در این حد که ممکنه به یه موضوع خیلی ریزبینانه و تا حدی تخصصی نگاه کنن، من عامی محسوب میشم و امیدوارم بتونم از عهدهی معرفی درستشون بر بیام. موضوع این پادکست هم به اقتصاد و دنیای اقتصاد و این حرفها برمیگرده.
توی ذهن آدم عامی مثل من دو تا نظام اقتصادی گردن کلفت بود، یکی نظام سوسیالیستی و یکی هم سرمایهداری. در محیط کسب و کار هم غایت درستی یک نظام سرمایهدرای بر من مسجل بود، یعنی نظامی که سرمایهدار محترم، یک ایده را لانچ میکند و تعدادی کارگر را در کارخانهی خودش مشغول میکند و سپس طبق پایه حقوق به آنها حقوق میدهد و خلاص.
بعد از شنیدن همان اپیزود نیشکر هفت تپه این باورم ترک خورد. چرا؟ چون از نظام اقتصادی و کسب و کاری حرف میزد که کارگر در سرنوشت خودش و کارخانهای که در اون کار میکنه دخیله، خودش همهی کارها رو میکنه و خودش هم در نهایت همه سودها رو خواهد بُرد. این طور نیست که خودش همهی کارها رو بکنه، بعد سرمایهدار اصل سود رو برای خودش برداره و کارگر کف حقوق پایه بهش تعلق بگیره (اونم اگر تازه پرداخت بشه).
الان نظام سرمایه داری در دنیا حرف اول رو میزنه، چطور باید با وجود این نظام سرمایهداری حاکم به فکر نظام جدید باشیم؟ اینجاست که این قسمت از دموکراسی در کار به اون میپردازه و راه کارهای عبور از نظام سرمایهداری رو برای ما شرح میده تا به نظام عادلانهتر در حوزهی کسب و کار برسیم.
این اپیزود البته کمی وابسته به قسمت قبلش و قسمت سوم همین پادکست داره، اگر کلا این پادکست رو گوش نکردید، توصیه من اینه که از اول بهش گوش کنید. چرا که توی این قسمت سیستم کارگر محور در کار رو پذیرفته و اگر یه دفعه به این اپیزود گوش کنید، حتماً سوالها بیشتر خواهد شد تا کمتر.
در این لینک هم احمد سبحانی نقدی بر این پادکست نوشته که مطالعهاش خالی از لطف نیست.
پادکست پرچم سفید: پرچم سفید روایتی هستش از سیاهترین اتفاقی که در تاریخ بشریت افتاده؛ روایتی از داستان جنگ. جنگهایی که ویرانگر بودند و میلیونها کشته، زخمی و آواره به جا گذاشتن. پرچم سفید نمادی است برای درس گرفتن از جنگ و امیدی برای پایان دادن به آنها.
پادکست پرچم سفید که قبلاً در نمک سبز هم بهش اشاره کرده بودیم، اپیزود پنجمش رو منتشر کرد، این قسمت به سقوط فرانسه به دست آلمانها میپردازه و چقدر غمانگیزه که فرانسه با تمام قدرتش بیشتر از اینکه از آلمانها شکست خورده باشه، از خودش شکست خورده و این دردناکی و ناباوری رو در این اپیزود از زبان احسان طریقت میشنویم. خوشحالم که احسان طریقت قراره در مورد ایران در این جنگ هم حرف بزنه، علاوه بر این در این قسمت تاکید کرد که در این پادکست تنها به جنگ دوم بین الملل نمیپردازه، بلکه این جنگ تنها یکی از پروندههای این پادکست هست که بهش پرداخته میشه.
این هفته تعداد پادکستهایی که باید بررسی میکردم زیاد بود و وقت نکردم به خیلی از پادکستهای همیشگی که گوش میدم، برسم. مثلاً چنل بی اپیزود 49 (مکتب تورین) یا دایجست اپیزود ایدز، یا بیتمیش رادیو اپیزود ششم (یه پادکست ترکی هست که افسانههای ترکی رو میخونن). البته در مورد پادکستهای رادیو نهنگ که به شدت با اپیزود آخرشون زاویه دارم و همین طور پاپریکا که جزو خوبهای پادکست سینمایی و گفتگو محور هست باید یه یادداشت جداگانه بنویسم که به شرط حیات حتماً در این موارد هم صحبت خواهم کرد.
شما اگر پادکستی میشناسید که ما از قلم انداختیم، معرفی کنید تا با زنده کردن وقتهای مردهی این زندگی، لذتشو ببریم.