شرکت ها سعی می کنند یک فرهنگ جدید به وجود بیاورند و اغلب با تغییر دکوراسیون شرکت این کار را می کنند. اما بیشتر افراد دوست دارند که در کارشان نیز خلاقیت داشته باشند.
رابطه ی بین چگونگی مواجهه با چالش و عملکرد خلاقانه یک رابطه مستقیم و خطی نیست. خلاقیت مردم به سادگی با بالا رفتن سطح چالش افزایش پیدا نمی کند زیرا استرس خیلی کم و خیلی زیاد می تواند باعث تضعیف سطح خلاقیت شود. برای مثال افراد وقتی با یک چالش بسیار بزرگ مواجه شوند و احساس کنند مهارت های مربوط به انجام آن را ندارند عملکرد خلاقانه شان ضعیف می شود. همچنین در صورتی که احساس کنند می توانند کارشان را چشم بسته انجام دهند میزان خلاقیتشان کم می شود.
بار ها دیده شده که وقتی مدیران یک پروژه ی جدید یا کاری دارند و می خواهند آنرا به کسی بسپرند سوالی که به طور متداول می پرسند این است که: چه کسی ظرفیت انجام این کار را دارد؟ این گاهی به این معناست که چه کسی میتواند این کار را به سادگی و سریع انجام دهد و یا به این معناست که چه کسی وقت بیشتری برای انجام آن دارد. مدیران باید بدانند که اگر این کار را به کسی بدهند که برایش چالش برانگیز باشد آنرا خلاقانه تر انجام خواهد داد. سوالی که مدیران باید بپرسند این است که این کار برای چه کسی چالش محسوب می شود و چه کسی ظرفیت مواجهه با این چالش را دارد؟ مدیران با اینگونه سوالات می توانند به نتایج خلاقانه تری دست پیدا کنند.
هدفگذاری برای موفقیت با چالش هایی که با آن آشنا هستید یک قاتل خلاقیت محسوب میشوند. پس وقتی درباره اهدافی که می خواهید در طول سال به آنها برسید فکر می کنید اطمینان حاصل کنید که بعضی از اهداف برای شما چالش داشته باشند و به رسیدن به آن اهداف شک داشته باشید این باعث می شود خلاقیتتان زیاد شود.
منبع: Harvard business review
ترجمه توسط تیم سه سوت جابز 3sootjobs.com