غدیر ثمره نبوت پيامبر(ص) است. نام غدير تعيين كننده صراط مستقيم تا آخرين روز دنياست، و زندهترين سند آن، نتيجهاش، ولايت اميرالمومنين (ع) است. در طول تاريخ بعثت پيامبر اسلام تنها حكم غدير است كه با مقدماتي خاص دور مكاني خاص و در بين اجتماعي عظيم مطرح شده است، زيرا احكام الهي ديگر يا در مسجد پيامبر(ص) و يا در خانه آن حضرت براي عدهاي گفته ميشد و بعد خبر به همه ميرسيد. از اين رو ما ميتوانيم به متمايز بودن مسئله غدير پي ببريم.
اولين خطبه حضرت رسول در منا بود. اين خطبه اشاره به امنيت مالی، و جانی و آبرو داشت، سپس آن حضرت خونهاي به ناحق ريخته شده و اموال به ناحق گرفته شده در دوران جاهليت را بخشيدند تا بدين وسيله كينهتوزيها از بين برود، و سپس در اين خطابه فرمودند: «اگر من نباشم عليبنابيطالب در مقابل متخلفين خواهد ايستاد» و سپس ايشان حدیث ثقلین را بيان فرمودند: « من دو چيز گرانبها در ميان شما باقي ميگذارم كه اگر به اين دو تمسك كنيد هرگز گمراه نميشويد: كتاب خدا و عترتم يعني اهلبيتم».
دومين خطابه را حضرت در مسجد حنيف در منا فرمودند: ايشان در اين خطبه به اخلاق عمل، دلسوزي براي امام مسلمين و تفرقه نينداختن سفارش فرمودند و تساوي همه مسلمانان در برابر حقوق و قوانين الهي را اعلام كردند.
در سال دهم هجرت پيامبر (ص) از طرف خداوند مأمور شدند تا دو مسئله مهم حج و ولايت و خلافت دوازده امام (ع) را ابلاغ نمايند. پس از اين اعلان مردم با عجله آماده خروج از مكه شدند. بعد از اينكه افراد به محل غدير خم رسيدند پيامبر بر روي منبري كه ساخته بودند رفت و سپس دستور داد تا اميرالمومنين (ع) را فراخواندند و دستور دادند بالاي منبر پيامبر و دست راست آن حضرت بايستد، پس پيامبر منتظر ايستادند تا مردم كاملاً جمع شدند و آنگاه خطابه رسمي خود را بيان نمودند.
ايشان، در ابتدا پس از مقدمه چيني و ذكر مقام خلافت و ولايت اميرالمومنين(ع) براي اينكه هرگونه شك و شبههاي را برطرف نموده باشند پس از شرح مقام ولايت به صورت حضرت علي(عليهالسلام) را جانشين خود خواندند و آن را بدينگونه عنوان كردند كه: «کسی باطن قرآن و تفسير آن را براي شما بيان نميكند مگر اين كه كسي كه دست او را ميگيرم و او را بلند ميكنم و بازويش را گرفته و او را بالا ميبرم» سپس حضرت بازوان علي (ع) را گرفتند سپس فرمودند: «هر كس من مولي و صاحب اختيار اويم اين علي مولي و صاحب اختيار اوست». و اقدام عملي دوم حضرت پيامبر، بيعت گرفتن از مردم بود، حضرت فرمودند به خاطر ازدحام جمعيت امكان بيعتگرفتن از همه وجود ندارد اين سخن را كه من ميگويم تكرار كنيد و بگوييد: «ما فرمان تو را از جانب خداوند كه درباره عليبنابيطالب و امامان و مريدانش به ما رساندي اطاعت ميكنيم و به آن راضي هستيم، و با قلب و جان و زبان و دستمان با تو بر اين مدعا بيعت ميكنيم... عهد و پيمان در اينباره براي آنان از ما از قلبها و جانها و زبانها و ضماير و دستانمان گرفته شد. هر كس با دستش توانست وگرنه با زبانش بدان اقرار كرده است».
در مراسم بيعت، پيامبر (ص) عمامه خود را كه «سحاب» نام داشت، به عنوان تاج افتخار بر سر اميرالمومنين (ع) قرار دادند.
يكي از سؤالاتي كه درمورد غدير مطرح ميشود اين است كه آيا اين ماجرا يك حركت ناگهانی بوده يا در مورد آن تصميم گرفته شده است؟ به احتمال زياد ديدگاه دوم صحيح است و اين چنين نبوده كه در غدير و يك مرتبه و بدون هيچ به سابقهاي پيامبر (صلياللهعليهو آله) وحي شده باشد كه علي (عليهالسلام) را به عنوان جانشين خود معرفي كن واگر معرفي نكني دين را تبليغ نكردهاي. خير اينگونه نبودهاست زيرا سابقه جانشيني علي(عليهالسلام) به زمان اعلان رسمي و علني دين اسلام برميگردد و از زماني كه آيه مباركه( و انذر عشيرتك الا قربين) نازل شده كه طبق آن پيامبر مأمور شدند تا بستگان خود را جمع و آنها را با دعوت و سخن خود آشنا نمايد، در همان روز جانشيني علي(عليهالسلام) اعلام شده و از آن پس هم حضرت رسول در طول دوره نبوت خود بارها موضوع جانشيني حضرت علي(عليهالسلام) را مطرح كردند. و در اين مورد اسناد بسيار معتبري داريم كه حتي برخي از محققين اهل سنت هم به آن اذعان ميكنند. به عنوان مثال: عمرانبن حصين ميگويد: پيامبر اكرم(صلياللهعليهو اله) فرمودند: به درستي كه علي از من است و من هم از او هستم، و او ولي هر مؤمن است بعد از من.
واقعه عجيبي كه به عنوان يك معجزه تلقي ميشد در روز عيد غدير اتفاق افتاد و آن ماجراي «حارث فهوي» بود. در آخرين ساعات از روز سوم، او نزد پيامبر (صلياللهعليهو آله) آمد و گفت:
«اي محمد! سه سؤال از تو دارم: آيا شهادت به يگانگي خداوند و پيامبر خود را از جانب پروردگارت آوردهاي يا از پيش خود گفتي؟ آيا نماز و زكات و حج و جهاد را از جانب پروردگار آوردهاي يا از پيش خود گفتي؟ آيا اينكه درباره عليبنابيطالب گفتي: «من كنت مولاه فعلي مولاه ...» از جانب پروردگار بود يا از پيش خود گفتي؟
حضرت در جواب هر سه سؤال فرمودند:«خداوند به من وحي كرده است و واسطه بين من و خدا جبرييل است و من اعلان كننده پيام خدا هستم و بدون اجازه پروردگارم خبري را اعلان نميكنم».
حارث گفت:« خدايا، اگر آنچه محمد ميگويد حق و از جانب توست سنگي از آسمان بر ما ببار يا عذاب دردناكي بر ما بفرست» سخن حارث تمام شد و به راه افتاد. خداوند سنگي از آسمان بر او فرستاد كه از مغزش وارد شد و از او خارج گرديد و همانجا او را هلاك كرد. بعد از اين جريان، آيه «سال سائل بعذاب واقع، للكافرين ليس له دافع...» (سوره معارج، آيه 21) نازل شد. پيامبر (صلياللهعليهو اله) به اصحابشان فرمودند: آيا ديديد و شنيديد؟ گفتند آري. با اين معجزه، بر همگان مسلم شد كه «غدير» از منبع وحي سرچشمه گرفته و يك فرمان الهي است.
روز غدير به فرموده امام جعفر صادق(عليهالسلام) بزرگترين و از بهترين اعياد اسلامي است. غدير عيدي است كه از تمام اعياد عظمت و شرافت و فضيلت و حرمتش بيشتر است. در اين روز پيامبر اكرم(صلياللهعليهو اله) به امر پروردگار حضرت علي(عليهالسلام) را به امامت و خلافت پس از خود منصوب فرمودند و به نص قرآن كريم در چنين روزي اكمال دين و اتمام نعمت الهي بر مسلمانان گرديد و به فرموده امام صادق (عليهالسلام) لازم است در چنين روز باعظمتي جشن و سرور به پا نمايند و به ديدار يكديگر بروند و تبريك و تهنيت بگويند.