fatemeh Gol
fatemeh Gol
خواندن ۱ دقیقه·۵ سال پیش

چرت و پرت های من(قسمت 2)


سلام.

من دوباره اومدم تا یه سری چرت و پرت دیگه بنویسم.یادمه از بچگی عاشق کتاب خوندن و نویسندگی بودم.تا جاییکه یه کتاب درست کرده بودم دادم به دختر همسایمون بده به داداشش برام ببره کتاب کنه.

بچه بودم خیلی تو باغ نبودم دیگه.تو مدرسه عاشق زنگ انشاء بودم.قدرت خیالم و خیال پردازی ام به شدت بالاست.امان از اون روزی که به خاطر تعریف های من یکی بخواد یه منطقه رو ببینه.حالا یا خونه یا مغازه یا هر جایی.


یه روز یکی از فامیل هامون دانشجو بود ؛تو ماشین نشسته بودیم که با هم بیایم خونه .تاحالا نیومده بود خونمون ،خلاصه داشتم بهش میگفتم که خونمون که وارد میشی اول یه حیاطه بعدش دست راست یه پذیرای هست و توی پذیرایی دوتا پله هست بری بالا اتاق منه.

بنده خدا فکر کرد الان با یه قصر مواجه میشه .وقتی اومد و خونه رو دید بد جور تو ذوقش خورده بود.فکر کن با این همه تعریف که من کردم با خونه 90 متری مواجه شده

از این دست قضایا زیاد برام پیش اومده.


دانشجو مهندسی کامپیوترم که دوست دارم توی هر زمینه ای وارد بشم و تجربه کسب کنم.نه به خاطر پول بلکه به خاطر هیجانی که برای ادم به وجود میاره.عاشق هیجان ام و امیدوارم با عنایت و لطف خدا به آرزو هام برسم.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید